احمد خورشیدی: احتمال تغییر سیاست احمدی نژاد در انتخابات بعدی وجود دارد/ تتلو استراتژی اشتباه آقای رئیسی بود
احمد خورشیدی می گوید:نظر سنجی ها نشان می داد اگر احمدی نژاد تایید شود برنده است. اما تایید نشد و اگر در دور بعد تائید نشود به نظر نمی رسد او سیاست این دوره را در پیش بگیرد.
به گزارش خبر فوری - محمد افصحی/ سردار احمد خورشیدی تحلیل گر سیاسی و از رزمندگان جبهه حق علیه باطل مهمان ما در دفتر خبر فوری بودند و در گفتگوی صمیمانه با او به مسائل سیاسی و اقتصادی روز کشور پرداختیم.
بخش اول متن کامل این مصاحبه با این تیر قبلا در خبر فوری منتشر شده است : خورشیدی: اصولگرایان تشکیلات محور نیستند / توزیع قدرت قاعده درست بازی اصلاح طلبان در انتخابات بود/ فساد مالی مزیت جناح های دوگانه کشور نیست
بخش اول فیلم این مصاحبه نیز با تیر زیر قابل مشاهده است: خورشیدی: اصولگرایان همیشه بر علیه رهبران خود شورش کرده اند/ تقسیم قدرت قاعده درست بازی اصلاح طلبان در انتخابات بود/ فساد مالی اصولگرایان و اصلاح طلبان آشکار است
بخش دوم گفتگوی صمیمانه احمد خورشیدی با خبرنگار سیاسی خبر فوری را در زیر می خوانید:
سوال: فکر می کنید نیاز این قشر خاکستری چیست؟
پاسخ: آزادی های اجتماعی، بهبودی اقتصادی ، رفع بیکاری ، این قشر در عین اینکه به آزادی معتقدند اما امام حسین ( ع ) را دوست دارند، شهدا را دوست دارند. یعنی ذائقه های متفاوتی دارند. در سال 76 چرا به آقای خاتمی رای دادند؟ چون مطالبات و دغدغه اصلی آنها در آن زمان آزادی بود. چه اتفاقی افتاده بود که اینها به دنبال آزادی بودند؟ به این دلیل که در 8 سال قبل آن یعنی آقای هاشمی رفسنجانی و دولت کارگزاران فضای آزادی و نقد و انتقاد را بسته بود، جامعه بسته بود و مردم نیاز شدیدی به آزادی داشتند و به ستوه آمده بودند و دوست داشتند کسی بیاید که حرف آزادی بزند لذا آقای خاتمی آمد و گفت که منم آن کسی که شما میخواهید. و شعار جامعه مدنی و آزادی اجتماعی را در دستور کار قرار داد و به همین دلیل در 8 سال دولتهای هفتم و هشتم به معیشت کم توجهی شد. و توسعه سیاسی در دستور کارش بود. مردم هم خسته شدند و به دنبال کسی بودند که از عدالت و معیشت بگوید، و در این میان آقای احمدی نژاد آمد این حرف ها را زد و مردم به او رای دادند. مردم کاری به اصلاح طلبی و اصولگرایی ندارند و هر کسی را نماینده دغدغه های روز خود احساس کنند او را بر می گزینند و به همین دلیل واژه اصلاح طلبی یا اصولگرایی یا حتی انقلابی بودن و نبودن ملاک برای انتخاب شدن نیست مهم این است که کسی بتواند خود را نماینده دغدغه و مطالبه مردم معرفی کند و اتفاقاً لازم نیست حلال مشکلات باشد بلکه کافی است که خود را اینگونه نشان بدهد و القا کند و در ادامه بحث قبل اینطور باید گفت که در سال 92 و در دو سال آخر دوره احمدی نژاد به دلیل تحریم ها، افزایش قیمت ارز، بالا رفتن تورم مشکلات اقتصادی فوران کرد. مردم به ستوه آمده و به دنبال کسی می گشتند که مشکل معیشت و اقتصاد را حل کند. در انتخابات 92 آقای روحانی به مردم گفت که مشکل معیشت شما را از طریق ارتباط با امریکا حل می کنم. آقای قالیباف و جلیلی و ولایتی و رضایی هم آمدند و گفتند مشکل اقتصاد و معیشت را از طریق مقاومت و ظرفیت های داخلی بایست حل کرد و دیدیم که در انتخابات شعار هر دو گروه معیشت و اقتصاد بود. اما راه هایشان متضاد و متفاوت بود که راه آقای روحانی بیشتر مورد توافق مردم بود. پس تا اینجا اصلا ربطی به اصلاح طلبی و اصولگرایی ندارد در زمانی که آقای خاتمی کاندیدا شد اصلا بحث اصلاح طلبی وجود نداشت بعد از ریاست جمهوری او بحث اصلاح طلبی مطرح شد یا آقای احمدی نژاد اصلا خود را پرچم دار اصولگرایان نمی دانست.
علت پیروزی آقای روحانی در این دو دوره هم اصلاح طلب بودن ایشان نیست بلکه به خاطر این است که توانسته با تبلیغات پر حجم خود را نماینده دغدغه روز مردم یعنی امنیت و آزادی های اجتماعی القا بکند نه اینکه بوده است تاکید می کنم القا کرده است.
بنده 3 ماه تحقیق کردم و 300 ساعت با جوانان صحبت کردم. اکثر جوانان ایرانی رای داده بودند و به آقای روحانی هم رای داده بودند همین جوانان در دوره های قبلی اصلا پای صندوق رای هم نمی آمدند. جوانانی که از حل مشکل بیکاری نا امید شدند و می گویند حداقل آزادی وجود داشته باشد بگذارید کنسرت باشد، ورزشگاه باشد، قلیان باشد چرا که کار گیر نمی آید و در این دوره از انتخابات روحانی و اصلاح طلبان توانستند ذائقه مردم را مدیریت کرده و به دو قطبی که خود مزیت آن القا شده بودند برسند و دو قطبی « معیشت و فقر » را به دو قطبی « آزادی و محدودیت » مبدل کردند.
سوال: با توجه به مطالبی که فرمودید مردم دیدند لابی گری هایی که در مجلس شد و منسوبین که در مکان های دولتی استخدام شدند با این تفاسیر آیا مردم به این نتیجه می رسند که این مسیر نیز اشتباه بود و باعث افزایش رانت می شود یا خیر؟
پاسخ : مردم به نتیجه درست خواهند رسید اما بعد از مردن سهراب.
سئوال: آیا اصولگرایان بدتر بودند که مردم به آنها رای ندادند؟
خیر اصولگرایان بدتر از اصلاح طلبان نبودند بلکه بدتر نشان داده شدند. به عنوان مثال ما در حوزه اقتصاد نمره خوبی نداشته ایم که محصول دویست سال پیش تا آلان است و در تاریخ جدید بایست گفت محصول 38 سال عملکرد دولتهایی بعد از انقلاب است که این دولتها 30 سال در دست جریان معتقد به غرب بوده و 8 سال و 3 ماه نیز در اختیار جریان مخالف غرب بوده اند بنابراین 78 درصد ضعف اقتصادی کشور به عهده اصلاح طلبان و اعتدالیون است. اما این ها توانسته اند در ذهن مردم همه این مشکلات را به گردن جناح انقلاب بیندازد و این یعنی کارآمدی جنگ روانی در انتخابات قبلی از دید اکثر مردم بدتر اصولگرایان بودند. و از آن سو دیدیم که آقای روحانی با قدرت بسیج کنندگی پخش پول توانست خود را بیشتر از آقای رئیسی که خود را نماینده محرومین اعلام کرده بود در بین این قشر محبوب نماید و به همین دلیل است که می گویم با قدرت پول و تبلیغات می شود هر ایده و گفتمان ناکارآمد را در جامعه به کارآمدی نشان داد. و مسئله اصلاً این نیست که شما آدم خوبی باشید بلکه کافی است آدم خوبی نشان داده بشوید و لازم نیست رقیب شما آدم بدی باشد بلکه کافی است بد القا شود و در رابطه با انقلابیون باید بگویم بعد از جنگ آنها فقط در انتخابات ریاست جمهوری نهم و دهم پیروز شوند و اما اصلاح طلبان و اعتدالیون به طور مستمر پیروز انتخابات ریاست جمهوری بوده اند.
سوال: با این تفاسیر جریان اصولگرایی در هیچ انتخاباتی برنده نبوده است؟ جریان احمدی نژاد که در یک دوره موفق بوده در دوره های بعدی چگونه می تواند تاثیرگذار باشد در صورتی که اصولگرایان را کنار گذاشته و به صورت یک جریان مستقل باشد؟
پاسخ: به نظر بنده الان قابل پیش بینی نیست. آقای احمدی نژاد اگر تایید شود در دوره بعدی مانند دوره قبل که همه می دانستند تایید می شود رای می آورد. زیرا تمام مراکز نظر سنجی دولتی، اصلاحاتی، اصولگرایی از سپاه تا وزارت اطلاعات تا مرکز پژوهش های دانشگاه تهران تا دانشگاه مریلند امریکا نشان می داد اگر احمدی نژاد تایید شود برنده می شود . خوب تایید نشد و اگر در دور بعد هم تائید نشود به نظر نمی رسد سیاست این دوره را در پیش بگیرد و فکر می کنم اثر گذاری وی در انتخابات آتی بیشتر از انتخابات امسال باشد. گرچه احمدی نژاد و اصولگرایان هیچ راهی به جز وحدت عملی ندارند و مجبورند باهمه اختلافاتی که با هم دارند دور یک میز بنشینند و حداقل از تجربه روحانی و اصلاح طلبان استفاده کنند.
سوال : فکر می کنید در انتخابات 1400 گزینه ها چه کسانی هستند؟ طیف ها و جریان ها کدام خواهند بود؟ احمدی نژادی ها، اصولگرایان، اصلاح طلبان یا اعتدالیون ؟ دعوا بر سر قدرت توسط کدام طیف ها و جریان ها خواهد بود؟
پاسخ : در انتخابات 1400 به نظر میرسد رئیسی و علی لاریجانی دو رقیب اصلی به شمار روند مشروط بر اینکه احمدی نژاد و نماینده اصلی اصلاحات در میدان نباشد و در این صورت بازهم اصولگرایان به اصطلاح معتدل به نمایندگی علی لاریجانی به همراه اعتدالیون و به نمایندگی آقای روحانی و اصلاح طلبان به نمایندگی آقای خاتمی از یک سو به مصاف با آقای رئیسی خواهند رفت که اگر با فرمان امسال پیش برود نخواهد توانست ظرفیت نخبگان و تودههای اصولگرا را به همراه داشته باشد و این تحلیل که گفتم راجع به حوزه نخبگی است اما قلمرو مردمی را نمی توان خیلی همراه با آقای لاریجانی قلمداد کرد و شاید در شرایط دیگری یک پدیده که نه اصولگرا و نه اصلاح طلب دیده بشود از راه وارد شده و کار را تمام کند.
سوال: اصلاح طلبان در حال حاضر اصطلاحا تمامی تخم مرغ های خود را در سبد آقای روحانی گذاشته اند ،آیا این به ضرر آنها نیست؟
پاسخ: خیر، تحلیل من این است که اصلاح طلبان هیچ راهی جز این ندارند که حساب خود را از روحانی جدا کنند و می بینیم که هم اکنون شروع کرده اند یعنی آنها در حین اینکه همراه دولت نشان داده می شوند اما اپوزیسیون آن نیز هستند که فعلا در حال نوزادی است و احتمالا بعد از انتخابات مجلس یازدهم این فکر و ذهنیت به صورت شفاف رونمایی خواهد شد و حرکت آتی اپوزیسیونی اصلاح طلبان هرگز به معنای بنیادی و ایدئولوژیک نبوده و تاکتیکی است به این معنی که برای افزایش سهم خود در دولت بعدی حتما با لاریجانی و روحانی همراه خواهند شد.
سوال: فکر می کنید گزینه اصولگرایان در 1400 چه کسی است؟
پاسخ: شاید آقای رییسی باز هم باشد و شاید هم برخی از چهره های قبلی مثل آقای جلیلی و آقای رضایی و قالیباف باشند و احتمال دارد به تئوری دور دوم برسند و مثلا به این نتیجه برسند که 5 یا 6 نفر کاندیدا شده و تا آخر و روز رای گیری در میدان بمانند و عقب نشینی هم نکنند با این تعبیر که هر کدام هم یک بخشی از رای مردم را بگیرند و نگذارند که انتخابات در مرحله اول به نفع رقیب تمام شود. به دور دوم بکشند و تئوری دور دوم را اجرا کنند و در دور دوم رقیب را شکست دهند و تا حالا این روش را اجرا نکرده اند همیشه بی هم آمدند، بی هم جلو رفتند و بی هم تمام کردند، با هم بودن یعنی در یک اتاق فکر بنشینند یعنی در مناظره همدیگر را پوشش دهند یعنی اینکه همدیگر را نقض نکنند و در تبلیغات و شعارهای انتخاباتی همدیگر را کامل کنند.
سوال آخر: رفتار اصولگرایان را در انتخابات گذشته که به سمت شخصیتی مثل تتلو رفتند چگونه تفسیر می کنید؟
پاسخ: آنها راهبرد و استراتژی انتخاباتی نداشتند. در استراتژی انتخاباتی باید مشخص شود که مخاطب شما کیست؟ استراتژی تبلیغاتی چیست؟ معلوم شود در استراتژی شما در فضای مجازی چه جایگاهی دارد و مخاطبین شما چه قشری هستند، اما در انتخابات اخیر اصولگرایان راهبرد یکپارچه نداشتند و برای قشر متدین جامعه هیچ برنامه ای تعریف نکردند و برای قشر خاکستری هم همینطور. در حالی که آقای رییسی نمی توانست خود را نماینده یک تفکر باز معرفی کند و با این حال پروژه امیر تتلو( که بنده قضاوتی راجع به ایشان ندارم) را استارت زد و از دیدگاه پژوهشی که ما انجام دادیم این اقدام رویش رای برای آقای رئیسی نداشت.
صحبت آخر: امیدوارم ما ایرانی ها به این نتیجه برسیم که کشورمان نیاز به توسعه دارد و توسعه هم ابزار خودش را دارد و تا ما توسعه ای فکر نکنیم کشورمان به پیشرفت لازم نخواهد رسید تا مانند مردم کشور های توسعه یافته رفتار نکنیم به تعالی نمی رسیم باید همانند ژاپنی ها فکر کنیم ، کار کنیم آنها چطور توانستند قطب دوم صنعتی شوند . آنها توسعه را خواستند و اجرا کردند و خیلی دیگر کشورها روسیه، ترکیه ، برزیل، آمریکا ، انگلیس ، همه این کشورها که توسعه یافته اند به این علت است که مردم و نخبگان و مدیران و رهبرانشان خواسته اند.
پایان
15