علی لاریجانی و کارگزاران حزب واحد تشکیل می دهند/ طلاق سیاسی در جبهه اصلاحات امضاء شد
علی لاریجانی محسن هاشمی کلیدواژههای لاریجانی از تشکیل یک حزب سیاسی ایدئولوژیک نشانههای قابل فهمی از جهتگیریهای جدید میان یاران لاریجانی و حزب کارگزاران در خود دارد.
پس از انتخابات حزب کارگزاران تحت فشار شدید از سوی اصلاحطلبان قرارگرفته است، برخی از اعضای نهاد اجماع ساز کارگزاران را متهم به نفوذی بودن کرده و عدهای دیگر این حزب اصلاح طلب را به کمپین بازی، دروغگویی و نظر سازی در انتخابات متهم کردهاند.
حزب کارگزاران در واکنش به این انتقاد به سیم آخر زده است؛ اخیراً سعید لیلاز عضو سابق حزب کارگزاران گفته است که عمر جبهه اصلاحات به سر آمده و فعالیت جبههای دیگر کارآمدی ندارد. اشاره این فعال سیاسی اصلاح طلب به آن است که دیگر ادامه شرایط موجود امکان پذیر نبوده و ترک در دیوار همکاری های مشترک افتاده است.
اختلافات میان کارگزارانیها با اطرافیان خاتمی سابقه طولانی دارد؛ آنها در مواضع سیاسی؛ راهبردهای اقتصادی و حتی سبک زندگی با یکدیگر متفاوت هستند، این اختلافات آنقدر عمیق است که حزب منحله مشارکت در تمایز گذاری با کارگزاران خودش را سوسیالدموکرات نامیده و در برابر حسین مرعشی برچسب لیبرال دموکرات را برای حزبش انتخاب کرده است.
این دو گروه چه در دوران دولت سازندگی که هاشمی بر مسند ریاست جمهوری تکیه زده بود و چه در دوران دولت اصلاحات سعی میکردند مرز آشکاری بین خود بکشند؛ این افتراق به حدی بود که تندروهای نزدیک به خاتمی در مجلس ششم با دادن القابی چون عالیجناب سرخپوش به هاشمی او را ترور شخصیتی کرده و مقدمه حذفش را فراهم کردند؛ حتی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ نیز دو حزب افراطی مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب از رفتن به زیر عبای هاشمی طفره رفته و نامزد مستقلی را در برابر او علم کردند. صادق زیبا کلام در نقد رفتار آن روزهای مشارکتی ها گفته بود: برخی هاشمی را نردبان کرده و از قدرت بالا رفتند؛ مشخص نیست آن ها یارش(هاشمی) بودند یا دشمن او!
البته چهار سال بعد در میانههای طغیان اصلاحطلبان در فتنه خیابانی سال ۸۸ بار دیگر کارگزارانی ها و افراطیهای اصلاحطلب در یک مدار مشترک قرار گرفتند؛ اما مدتزمانی بعد حزب هاشمی تغییر جهت داده و راهش را از حزب لیدر اصلاحات جدا کرد. از آن زمان اصلاحطلبان و کارگزاران همواره در یک اتوبان یک طرفه شاخبهشاخ با یکدیگر بودهاند؛ اگرچه این دو گروه در یک جبهه واحد تحت عنوان شورای سیاستگذاری و بعدتر ذیل عنوان نهاد اجماع ساز باهم مراوده میکردند؛ اما در پشتصحنه بهصورت هم چنگ می کشیدند. حتی نوع مواجهه آنها با حسن روحانی نیز مشابه با یکدیگر نبود. حزب اتحاد (مشارکتیهای سابق) از میانههای زمستان سال ۹۶ راهش را از روحانی جدا کرده و متمایل به براندازی شد؛ اما کارگزانی ها با خود قرار گذاشتند که تا جهنم هم با روحانی بروند.
سال ۹۸ در انتخابات مجلس یازدهم حزب کارگزاران فهرستی جدا برای خودش تهیه کرده و زیر بار توصیه خاتمی نرفت. از آن روز اختلافات زیرپوستی و گلایههای محفلی به رسانهها کشیده شد؛ سعید حجاریان حزب کارگزاران را تقلیلگران مرارت نامیده و کارگزارانیها متهم به آن شدند که زیر اصول اصلاحطلبی زدهاند. روزبهروز بدبینی نسبت به حزب کارگزاران بیشتر میشد؛ کارگزاران اصلاحطلبان را متهم به آن میکرد که قرار نیست زیر عنوان قانون اساسی فعالیت حزبی کنند؛ از آنسو آذر منصوری سخنگوی ناسا کارگزاران را به قدرتطلبی به هر قیمت متهم کرد.
به نظر میرسید فصل جدایی بهزودی فرامیرسد و حتی چتر همگرایی ذیل عنوان «جبهه اصلاحات» نیز نتوانسته لیبرالها و چپها را به یکدیگر نزدیک کند؛ نقطه عطف این جدایی کارزار انتخابات ریاست جمهوری بود؛ جایی که حزب کارگزاران حمایت از همتی رئیسکل بانک مرکزی روحانی را برخلاف بیانیه نهاد اجماع ساز تصویب کرده و بر ضد جریان تحریمی داخلی عمل کرد.
نقل است که پیروزی شریک فراوانی دارد، اما کسی حاضر نیست مسئولیت شکست را بپذیرد؛ اصلاحطلبان پس از رأی ناامیدکننده همتی همه کاسهها را بر سر کارگزارانیها شکستهاند. افراطیهای اصلاحطلب معتقدند که اگر کارگزاران در انتخابات دخالت نمیکرد، شکست مدیر روحانی بهپای جبهه اصلاحات نوشته نمیشد.
اما کارگزاران تا کجا میتواند زیر بار انتقادات اصلاحطلبان تاب آورده و با آنها همراهی کند؟
اصلاح طلبان می دانند که صیغه طلاق سیاسی میان حلقه اصلاح طلبان رادیکال و حزب کارگزاران جاری شده است. حزب خانوادگی هاشمی دیگر حاضر نیست اصلاحطلبان تندرو با مرام براندازی را تحمل کرده و تاوان هزینه سازی آنها را بدهد؛ حالا کارگزاران بهترین زمان برای خلاص شدن از دست اصلاحطلبان را انتخاب کرده و با برداشتن بیعت از سر خاتمی و رد استبداد رأی او در میان اصلاحطلبان رهبر جدیدی بعد از هاشمی برای خود برگزیده است.
اخیراً علی لاریجانی در گفتگو با مجله «آگاهی نو» نزدیک به حزب کارگزاران گفته است که میخواهد برای خودش حزب بزند؛ لاریجانی گفته است: باید نظرات مطرح شود تا نقد کنند. چون حزبی که فقط برای قدرت باشد، دچار انشعاب میشود و نتیجهای حاصل نخواهد شد. لاریجانی افزوده است که حزب نیازمند پیوند ایدئولوژیک و فکری است که باید پایههای آن را بپذیرند، وگرنه تخریب میشود. در غیر این صورت مثل خیلی از احزاب ما تبدیل به دورهمی میشود. باید افراد سیاسی که دورهم جمع میشوند، بگویند ما این اندیشه سیاسی را داریم.
میدانیم که لاریجانی مدتهاست که از خطوط اصلی جریانی و فکری خود جداشده و به سمت اصلاحطلبان چرخیده است؛ کلیدواژههای او از تشکیل یک حزب سیاسی ایدئولوژیک در گفتگو با عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران نشانه های قابل فهمی در خود دارد. به زودی جهتگیریهای جدیدی میان یاران لاریجانی و حزب کارگزاران شکلگرفته و علنی میشود.
این پیوند برای هر دو نیروی سیاسی موجود دارای کارکردهای قابلتوجهی خواهد بود؛ از سویی کارگزاران پس از هاشمی به سمت سیاست مداری میرود که از لحاظ وضعیت روحی و انگیزه بیشترین شباهت را به هاشمی دارد، از سوی دیگر لاریجانی نیز نیاز به بدنه حزبی حرفهای دارد تا آن را جایگزین یک گعدهای دوستانهاش کند و به صورت حرفهای سیاسی شود. این همسویی دوجانبه بهزودی با جدایی حزب کارگزاران از جبهه اصلاحات رنگ واقعیت به خود خواهد گرفت. جدا شدن کارگزاران از نهاد اجماع ساز را باید جدا شدن ته مانده میراث هاشمی از خاتمی نامید.
منبع: مشرق
66
ایول راه نجات ایران در دست خودت هست مردم از تندروها نفرت دارن که بحمدالله این چهار سال کار خود را تمام میکنند و به زباله دان تاریخ ریخته میشوند چون همه ایجا جمع شدن از هم حال استارت منفور شدن را با طرح صیانت از فضای مجازی زدن
ما اومدیم تا سگهای دل وابسته به غرب رو دفن کنیم. بچرخ تابچرخیم
شما فعلا ثمره اون هشت سال رو میل کن بعد زنده موندی قدقد کن
هیچ وقت اسم این حیون رو نیار چون دانشمندان فهمیدن صفت هفتاد انسان خوب مساوی هست با صفت یک سگ پس خیلی مانده به صفت سگ برسین
اصلاحات مرد داره دفن میشه بشین بالاسرش گریه ای باطعم زوزه سر بده تا جونت درآد
احسنت بر جناب دکتر سید لاریجانی ،حتما با برادران خود حزب تشکیل دهید بهتر است نام حزبتان را ( حزب راهزنان ) بگذارید . نصر من الله و فتح قریب
هیچوقت فکرش رو نمی کردم دلم واسه مجلس لاریجانی تنگ بشه
مصوبه های مجلس را ندیدی دلت تنگ شده یه بار چند ورق بخوان بعد اینجوری پوز بده بیسواد
با این شرایط کنونی و رئیس جمهور منتصب و حداقلی آرزوی دولت روحانی را هم می کنید!!! مردم چهار سال آینده شرایط سخت تری خواهند داشت و مهاجرت و فرار و کوچ به حاشیه و خارج و و روستاهاو شهرهای کوچک شدت می گیرد...
احتمالا قصد دارند بر پایه تجارب گذشته گوشه ای از مشکلات مردم را دست بگیرند تا مردم خاطرات خانواده هایشان را فراموش کنند و یک نون حسرت سیری از تجمیع این همه ثروت نزد دو خانواده بخورند.
این نمایندگان زیر ده درصدی با بحث و تصویب فضای مجازی نشان دادند که قادر به حل مشکلات مردم و جامعه نیستند اینان دانش ورود به حل معضلات معیشتی و اجتماعی مردم دغدقه شان نیست رفاه و اسایش مردم را قبول ندارند افزایش اگاهی مردم برای اینها مشکل افرین است تحجر در افکار اینها موج می زند اصلا نمی دانند برای چه وارد مجلس شده اند ....لذا تشکیل یک حزب قدرتمند و پاسخگو بودن به مردم شاید بتواند کمک به حل مسایل اجتماعی بکند
قشنگ دارن به ریش ملت میخندند---رو که نیست -----------
آقای لاریجانی جان مادرت فقط بی خیال شنا در استخر فرح باش بزن به استخر شمس
از بنده خدا دن کیشوت به بنده ثروت و قدرت علی لاریجانی: با احترام به همه عراقیها من جمله جنابعالو،از آنجا که حضرت عالو قصد تأسیس حزب دارید اینجانب تعدادی از افراد حرفهای را جهت این مهم به حضورتان معرفی می نمایم ،امید که با همکاری یکدیگر بتوانید هرچه بیشتر در راستای اهداف از پیش تعیین شده که همانا چپاول و غارت بیت المال جهت تامین هزینههای سرسامآور زندگی لاکچری فرزندان خود در دیار شیطان بزرگ است حرکت کنید، اسامی حرفه ایها از این قرار است: بابک زنجانی، حسن رعیت،شهرام جزایری ، اکبر طبری، علی اکبر ولایتی، خاوری (به عنوان مسئول امور مربوط در آمریکا) و اخوی های محترمتان...،با تشکر، دن کیشوت،بیستم ذی الحجه الحرام ۱۴۴۲
پاسخ به دون کیشوت دون کیشوت اینجا دون کیشوت آنجا دون کیشوت رومانی دون کیشوت انگلیس
علی بیکار عمرا بیکار نمیشینه ...خخخخخ
البته حزب زدن یا حزب باز کردن واقعا برای رجالی چون شماها کسر شان هست.شما الان میتونید حزب با اپشنهای بروز تولید وعرضه کنید.هر وقت هم دلتان گرفت دولت بزنیددر همه پستهای دولت هم سابقه وهم کارنامه درخشان دارید.واقعا فکر میکنید مملکت مال خودتون هست .یا امیر کبیر هستید. کوتاه بیایید بابا.شماها از کجا جنس میگیرید میزنید.ما کارمون سخت و سنگین هست خسته میشیم.هفته ایی یک جلسه بیایید برای ادای شاه و وزیر بازی کنید بخندیم چند میگیرید.به شرط اینکه همین جنسی که الان میزنید بزنیدالبته اگر خوشمان امد به هر کدومتون یک فلافل بدون سس ونوشابه هم میدیم ببرید خونه تون .ولی خوشمان نیاد داستان فرق میکنه.افتاد
همه شورای شهرسابق توی حزب جدید جمع بشید مملکت رو بدبخت تر کنید روکه نیست
چند سال رئیس مجلس بودی سالی به ماهی آدم اخباری ازتون میشنوید از وقتی رفتی و خربزه مشهدی و دار و دسته اش آمدن هر روز تن آدم میلرزه که چه بدبختی میخوات سرمون هوار بشه یک حزب کاردرستان تشکیل بده بیا چون دولت فعلی رو تندروها و شورای نگهبان فرو کردن به مردم بیشتر شبیه به دولت فروگزاران هستن تا انقلابی و حزب اللهی