برگزاری «نشست دموکراسی» مهمتر است یا حل بحران پناهندگان؟
تاکنون چندین دور از موج عظیم آوارگان در خاورمیانه وجود داشته و روند فرار آوارگان به خارج باعث ایجاد بحران عظیم پناهجویان شده است. شواهد نشان داده که ترویج «دموکراسی آمریکایی» که بدون توجه به شرایط ملی سایر کشورها صورت گرفته، کاملاً شکست خورده است.
یک قایق پس از حرکت از فرانسه در 24 نوامبر (3 آذر)، هنگام تلاش برای عبور کانال «مانش» در نزدیکی ساحل «کاله» واژگون شد و 27 نفر از پناهجویان سرنشین آن جان باختند. آنها سعی داشتند با عبور از کانال مانش به جنوب انگلیس برسند.
انگلیس و فرانسه در مواجهه با این فاجعه یکدیگر را به عدم رسیدگی به موضوع مهاجرت غیرقانونی متهم کردند.
این نمونهای جدید از نزاع در اروپا بر سر موضوع پناهجویان است. پیش از این، تمام دنیا به مشکل پناهندگان در مرز بین بلاروس و لهستان توجه داشت. رسانههای غربی بر درگیریهای ژئوپلیتیکی بین روسیه و بلاروس از یک طرف و کشورهای اتحادیه اروپا از طریف دیگر تمرکز میکنند، اما رنجهایی که این پناهندگان میکشند کمتر دیده میشود؛ گویی آنها فقط یک یک مهره شطرنج در بازی کشورها هستند.
پناهندگان نقش اصلی را در این تراژدی غم انگیز دارند؛ آنها که اکثر از کشورهای خاورمیانه و آفریقا از جمله عراق، سوریه، افغانستان، لیبی، یمن، سومالی و غیره هستند. مردم این کشورها مانند مردم دیگر کشورهای جهان عزت و آبرو دارند، امیدوارند در آرامش و صفا زندگی و کار کنند. آنها اگر مستاصل نباشند، هرگز حاضر نیستند گرسنگی، سرما و انواع تحقیرها را تحمل کنند و حتی به خطر انداختن جان خود برای قاچاق به کشورهای دیگر به جان بخرند.
ایالات متحده «پروژه بازسازی دموکراسی خاورمیانه بزرگ» را در سال 2004 راه اندازی کرد. «بهار عربی » در اوایل سال 2011 آغاز شد. با کمک سیاستمداران و رسانه های غربی، این جنبش به سرعت کل جهان عرب را در بر گرفت. اکنون که 10 سال میگذرد، مردم کشورهای عربی از تصویر زیبای ترسیم شده توسط ایالات متحده و غرب در آن زمان کاملاً ناامید شده اند. به بیان دیگر استانداردهای زندگی مردم بسیاری از کشورهای منطقه به شدت کاهش یافته، حملات تروریستی یکی پس از دیگری پدیدار شده، و سوریه، لیبی و یمن به باتلاق جنگ کشیده شده اند. افغانستان که نزدیک به 20 سال است که توسط ایالات متحده «اصلاح دموکراتیک» شده، نتوانسته حتی لحظهای به توسعه و صلح دست یابد. آمریکا نه تنها بطور غیرمسئولانه فرار کرده بلکه انبوهی از جنازهها و خشخاش را از خود به جای گذاشته است.
تاکنون چندین دور از موج عظیم آوارگان در خاورمیانه وجود داشته و روند فرار آوارگان به خارج باعث ایجاد بحران عظیم پناهجویان شده است. حقایق نشان داده که ترویج «دموکراسی آمریکایی» که بدون توجه به شرایط ملی سایر کشورها صورت گرفته، کاملاً شکست خورده است و مردم عادی کشورهای خاورمیانه که تبدیل به هدف آزمایشی آمریکایی شده اند، بزرگترین قربانیان این پروژه محسوب میشوند. با این حال، ایالات متحده که عمیقاً در این مورد تأمل نکرده و درس نگرفته است، هنوز خود را سخنگوی دموکراسی میداند و حرف آخر در این راستا را میزند. آمریکا در واقع با زورگویی به سرکوب کشورهای دیگر پرداخته و به تقسیم کشورهای جهان تحت عنوان «دموکراسی» ادامه میدهد.
ایالات متحده قصد دارد یک نشست آنلاین به اصطلاح «دموکراسی» را از 9 تا 10 دسامبر (18 تا 19 آذر) برگزار کند. واشنگتن قصد دارد کشورهای به زعم خود «دمکراتیک» در سراسر جهان را گرد هم آورد و این فرصت را بیابد تا دوباره «جهان را رهبری کند».
نکته مضحک اینجاست که معیار دموکراتیک بودن کشورها خود ایالات متحده است یعنی خود تصمیم می گیرد که چه کسی می تواند شرکت کند و چه کسی نمی تواند، چه کشوری دموکراتیک است و چه کشوری غیر دموکراتیک. به بیان دیگر باید گفت این اقدام آمریکا نوعی تجزیه طلبی است که محبوبیتی ندارد.
سفرای چین و روسیه در آمریکا در همین راستا شنبه 27 نوامبر (6 آذر) به طور مشترک مقاله ای نوشته و تاکید کردند نشست موسوم به «دموکراسی» مملو از ذهنیت جنگ سرد است و چین و روسیه به شدت با آن مخالف هستند. دموکراسی نه تنها باید در حاکمیت داخلی، بلکه در روابط بینالملل نیز منعکس شود. دولتهایی که روحیه دموکراتیک واقعی دارند، به جای حمایت از «دموکراسی» در داخل و ترویج هژمونی در جهان، دعوت به «وحدت» در داخل و ایجاد تفرقه در جهان، از دمکراتیک شدن روابط بینالملل حمایت خواهند کرد.
اگر کمی دقت کنیم میبینیم که وضعیت دموکراسی در داخل آمریکا چندان خوب نیست؛ شمار فوتیهای و موارد مبتلایان ناشی از کووید-19 در آمریکا در صدر جدول جهان قرار دارد؛ حدود 10 هزار تظاهراتکننده در ماه ژانویه با خشونت به ساختمان کنگره این کشور حمله کردند؛ مبارزه دو حزبی تشدید شده و قطب بندی سیاسی را فزونی گرفته است. در نهایت مشکلات اجتماعی مانند تبعیض نژادی، شکاف بین ثروتمندان و فقرا و تیراندازی های خشونت آمیز تشدید شده است. مدتهاست که بی نظمی حاکمیت اجتماعی آمریکا، جهان را شگفتزده کرده است و انواع هرج و مرج منعکس کننده یک سری مشکلات ساختاری «دموکراسی آمریکایی» است. «اما اشفورد»، محقق ارشد اندیشکده «شورای آتلانتیک ایالات متحده»، اخیراً مقاله ای در مجله «فارین پالیسی» نوشت و این سوال را مطرح کرد: اگر تقریباً هیچ سیستم دموکراتیک کارآمدی در ایالات متحده وجود ندارد، پس چگونه می تواند دموکراسی را گسترش دهد یا الگویی برای کشورهای دیگر باشد؟
دموکراسی آمریکایی یک الگوی بی عیب و نقص نیست، بلکه یک پروژه ناتمام است. آخرین گزارش مرکز تحقیقات «پیو» نشان میدهد که اکثریت آمریکاییها به شدت از نظام سیاسی کشور خود ناامید هستند و به اصطلاح «فانوس دریایی دموکراسی» در ایالات متحده مدتهاست که خاموش شده است.
کاری که ایالات متحده باید بیشتر انجام دهد این است که به جای فروش دموکراسی بیمار خود در سراسر جهان، وضعیت مردمسالاری خود را بهبود بخشد. در حال حاضر که «اومیکرون» به عنوان خطرناکترین سویه کرونا در حال شیوع است و بحران پناهندگان نیز بدتر میشود ایالات متحده باید در حل این بحرانها نقش ایفا کند در غیر این صورت برگزاری «نشست دموکراسی» چیزی جزو یک تقسیمبندی ایدئولوژیک بیمعنی و بیثمر نخواهد بود.
ایرا بزرگ ترین سد مهاجراس هم خود ایران خیلیلا هستن که که به راحتی سینه خیز تا اروپا میرن هم کشورای اطرافش، ازش استفاده نمیکنه والا صد برابر قوی تر از هر سلاح اتمیه و براحتی میتونه امتیاز بگیره مثل ترکیه که فقط یکی دو میلیون مهاجر سوری داشت و تحریماشو برداشت و سالی شیش میلیارد دلار میگیره بابتشون