حکم مرگ برای عامل جنایت در بازار

این مرد ادعا می‌کند سال‌هاست بیماری روانی دارد و چند باری هم در بیمارستان بستری شده است.

این پرونده سال ۹۷ باز شد و بر اساس مدارک موجود در پرونده مردی به نام صمد با وارد آوردن ضرباتی جان مرد دیگری به نام مهران را گرفته است. مردم جسم نیمه‌جان مهران را به بیمارستان منتقل کردند و وقتی پلیس در محل حاضر شد دریافت مهران به خاطر شدت خونریزی جان باخته است.

با مرگ مرد جوان که دستفروش بود تحقیقات وارد مرحله تازه‌ای شد و ماموران دریافتند او ساعتی قبل در ناآرامی‌ها و اعتصابات بازار با مرد دستفروش دیگری به نام صمد ۴۸ساله درگیر بوده است.

با افشای این ماجرا ماموران به ردیابی متهم پرداختند و صمد را در خانه‌اش حوالی شرق تهران شناسایی و بازداشت کردند.

در بررسی‌ها روشن شد صمد چند سابقه درگیری دارد و چند بار نیز به خاطر مشکل روانی در بیمارستان بستری شده است.

این مرد تحت بازجویی قرار گرفت و به قتل مرد دستفروش اعتراف کرد. او گفت: سال‌هاست به بیماری روانی مبتلا هستم و چند بار بستری شده‌ام. آخرین بار ماه گذشته بود که از بیمارستان مرخص شدم و برای اینکه سرگرم باشم و درآمدی داشته باشم تصمیم گرفتم حوالی بازار دستفروشی کنم. آن روز بازار به بهانه اعتصاب ناآرام بود. من به ناآرامی‌ها اهمیتی ندادم و مشغول دستفروشی بودم که یکباره چند مرد غریبه نزدیک شدند و از من خواستند بساطم را جمع کنم. آنها خواستند همراه‌شان باشم اما قبول نکردم. اصرار می‌کردند دست از کار بکشم اما وقتی بی‌اعتنایی مرا دیدند به سمتم حمله کردند و مرا کتک زدند و بساط دستفروشی‌ام را به هم ریختند.

متهم ادامه داد: خیلی عصبانی شده بودم اما سکوت کردم. مهران کمی ‌آن‌طرف‌تر بساط کرده بود و او هم دستفروشی می‌کرد که شروع به مسخره کردن من کرد و خندید. من که کنترلم را از دست داده بودم با چاقو به سمتش رفتم و اعتراض کردم؛ اما در یک لحظه به خاطر شدت عصبانیت چاقو را به شکمش زدم و فرار کردم.

به دنبال اظهارات این مرد و بازسازی صحنه جرم برای او کیفرخواست صادر و پرونده‌اش به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در جلسه دادگاه نماینده دادستان متن کیفرخواست را خواند و مادر قربانی که تنها ولی دم بود درخواست قصاص کرد.

سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: چند بار در بیمارستان روانی بستری و آخرین بار هم به تازگی از بیمارستان ترخیص شده بودم که این ماجرا رخ داد. وقتی مردان غریبه به من حمله کردند و بساطم را به هم ریختند نتوانستم خودم را کنترل کنم. به همین خاطر وقتی دیدم مهران مرا مسخره می‌کند نتوانستم خودم را کنترل کنم و با چاقو به او ضربه زدم. من واقعاً قصد کشتن او را نداشتم. حالا پشیمانم و از دادگاه و مادر مقتول درخواست گذشت دارم.

در پایان جلسه قضات  وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده، صمد را به قصاص محکوم کردند.