یک تحلیلگر مسائل سیاسی:
ائمۀ جمعه و برخی نهادها به دنبال آنند که دولت پزشکیان به بن بست برسد
مگر نوع نگاه سیاسی و اجتماعی پزشکیان امری مکتوم بود که شورای نگهبان صلاحیت او را برای ریاستجمهوری تأیید کرد؟ اگر قرار به عدم همراهی با سیاستهای اوست چرا او اصولاً اجازۀ حضور در انتخابات را پیدا کرد که لازم باشد در کارش کارشکنی شود؟
احمد زیدآبادی، تحلیلگر مسائل سیاسی نوشت: درحالیکه مسعود پزشکیان هنوز مسئولیت قوۀ مجریه را به دست نگرفته و مشغول رایزنی برای انتخاب اعضای کابینۀ خود است، حملات لفظی به او و همکاران احتمالیاش از طرف کسانی که متصدی پستهای حاکمیتی هستند، آغاز شده است.
این حملات از دو جهت نگرانکننده است؛ اول آنکه از جنس نقد نیست و سویۀ تخریب و کارشکنی دارد و دوم آنکه از سوی کسانی صورت میگیرد که به دلیل مقام و موقعیت حاکمیتی خود، حق ندارند از موضع اپوزیسیون دولت، فعالیت سیاسی کنند.
متأسفانه همانطور که بسیاری از مفاهیم از جمله اصل مفهوم دولت در جامعۀ ما دچار خلط مبحث شده، مسئلۀ نقد و اعتراض به دولتِ مستقر نیز از جایگاه طبیعی خود خارج شده و نوعی بینظمی و نابسامانی را دامن زده است. در یک وضعیت اصطلاحاً دموکراتیک، هر یک از شهروندان و اعضای جامعۀ مدنی از حق نقد و اعتراضِ قانونی نسبت به همۀ دستگاههای حاکم از جمله قوۀ مجریه برخوردارند.
در کنار شهروندانِ آزاد و نهادهای مدنی و غیردولتی، اعضای حزب یا احزاب مخالفِ قوۀ مجریه که یا به کلی از دایرۀ قدرت خارج ماندهاند و یا بخشی از کرسیهای نمایندگی مجلس و دیگر نهادهای انتخابی را به خود اختصاص دادهاند، همۀ آنها نیز برای هر نوع نقد و اعتراض قانونی نسبت به سیاست و عملکرد دولت مستقر، ذیحق به شمار میروند. در این میان اما یک سلسلهنهادهای اصطلاحاً حاکمیتی وجود دارد که اعضای آنها نه از موضعِ سازمانی و نه از موضع فردی، حق مقابلهجویی با دولت چه در قالب نقد و چه در قالب اعتراض را ندارند و اگر اصرار به این کار داشته باشند، موظفند از پستهای خود استعفاء دهند.
نهادهای حاکمیتی هم دوگونهاند. برخی مانند قوۀ قضائیه که میتوانند براساس یک روال تعریف شده، به تخلفات قانونی دولت و اعضای آن، رسیدگی کنند، اما خارج از آن، حق نقد و اعتراض به عملکرد آن را ندارند. برخی نهادهای حاکمیتی مانند قوای نظامی و انتظامی و دستگاههای امنیتی و اعضای آنها هم اصولاً ورودشان به منازعات سیاسی ممنوع است چه رسد به اینکه بخواهند در مقابل تصمیمات دولتی اظهارنظر مخالف کنند. با این حال، در کشور ما دهها نوع نهاد حاکمیتی دیگر هم شکل گرفته است که سران یا اعضای آنها، گویی هیچ تقیدی نسبت به دولت مستقر و تصمیمات آن ندارند و خود را در مقام اپوزیسیون دولت تصور میکنند.
از همین رو، آنان در حملۀ لفظی به کابینهها و رئیس و اعضای دولتی که آن را همسو با علایق و منویاتشان نمییابند، خود را از هر جهت آزاد میبینند و هیچ حد و مرزی را رعایت نمیکنند. حتی فراتر از این، آنها بعضاً در مقام عمل هم به مقابله با تصمیمات و سیاستهای دولت برمیخیزند و رأساً با نادیده گرفتن دستورات رسمی کابینه یا هر یک از اعضای آن، کار را به نافرمانی و کارشکنی میکشانند.
میتوان دهها نوع از این نهادها را اسم برد، اما مهمترین آنها ائمۀ جمعه و برخی نهادهای مطبوعاتی هستند که برخی از آنان به ایجاد چالش سیاسی برای دولتهای ناهمسوی خود و تحریک مخاطبان برای مقابلهجویی با تصمیمات دولتی علاقۀ ویژهای دارند.در واقع دولتی که مسئولان این نهادها با آن به مخالفت و ستیز برخیزند، عملاً کارایی خود را از دست میدهد زیرا عمده وقت و امکانات آن باید صرف خنثیسازی فشار آنها و یا کسب رضایتشان از راه عدول از سیاستهای اعلامی شود.
این تجربۀ تلخ در دولتهای سیدمحمد خاتمی و شیخ حسن روحانی و حتی دورۀ دوم ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، بروز کرد و اکنون بیم آن میرود که دامن دولت مسعود پزشکیان را هم بگیرد.آقای پزشکیان ظاهراً به این دلیل از سوی شورای نگهبان مورد تأیید قرار گرفت که در صورت پیروزیاش در انتخابات ریاستجمهوری، آن تجربههای تلخ تکرار نشود و نوعی همدلی ملی و همکاری نهادهای حاکمیتی با دولت او شکل گیرد.
این در حالی است که او هنوز کارش را شروع نکرده است، حملات برخی اعضای نهادهای حاکمیتی علیه خود و یا همکارانش آغاز شده است.لازم نیست کسی پیشگو باشد تا پیشگویی کند که با چنین وضعی، کمیت دولت پزشکیان لنگ میماند و کاری در جهت حل انبوه مشکلات کشور از او ساخته نخواهد بود.
در اینجا اما دو پرسش اساسی پیش میآید؛ اول اینکه مگر نوع نگاه سیاسی و اجتماعی آقای پزشکیان امری مکتوم بود که شورای نگهبان صلاحیت او را برای ریاستجمهوری تأیید کرد؟ اگر قرار به عدم همراهی با سیاستهای اوست چرا او اصولاً اجازۀ حضور در انتخابات را پیدا کرد که لازم باشد در کارش کارشکنی شود؟ دوم، مگر وقت و فرصت این کشور برای حل معضلات و مشکلات انباشتشدهاش چقدر است که عدهای به عدم موفقیت دولت پزشکیان به قصد سوار شدن بر خر قدرت چشم دوختهاند؟
این پرسش در مقابل هر کارشناسی در هر حوزهای که گذاشته بشود، پاسخش این است که در صورت زمینگیر شدن دولت مسعود پزشکیان دیگر فرصتی برای قد راست کردن کشور نخواهد بود.
موصوعیت ندارد روزنامه جمخوری اسلامی و ... دولتی یا حاکمیتی هستند ولی مخلف دولت های اصولگرا نقد می نویسند پس و نوشتند پس ...موصوعیت ندارد امامان جمعه جایگاهشون مشخصه پس حق نقد و بیان مطالب دارند .. دستگاههای نطامی امنیتی وصعیتشون مشخصه همه اون دستگاه هیچ مسیولیتی در مقابل دولتی که صد جمهوری اسلامی باشد ندارند تمام مفهموم دولت در قانون اساسی کاملا مشخص است ...
آخه با این اعمال و رفتار و گفتار خودشان را آزاده عالم میدانند!!! و انتظار دارند در خیمه امام حسین
(ع) باشند !!!
اتفاقا امامان جمعه جایگاهشان مشخص نیست آنها نماینده چه کسی هستند ملت؟ که اکثریت شرکت کنندگان درانتخابات به آقای پزشکیان رای دادند؟رهبر که از ابتدا امر به مشارکت وهمدلی وهمکاری دادند ،خودشان ؟ آیا صلاحیت علمی وسیاسی هرکدام از آنها به حدی هست که از طرف خودشان سیاست گذاری کنند وخط بدهند ومردم را مستقیم وغیر مستقیم به امری فراخو.انی کنند یا از آن نهی کنند؟این طرف آقای پزشکیان هنوز سرجایش ننشسته حملات وتخریبها وخط ونشان کشیدنها شروع شده وای بحال اینکه یک روز بگذرد
برای دولت منتخب ملت ایران زمین هیچگونه بن بستی وجود ندارد چونکه ۸۰ میلیون حامی محترم و باسواد دارد!
کاملا درست و منطقی است .بهتر است هر کس در جایگاه خودش و به طریق قانونی و درست که اشاره رفت نقد کند البته منصفانه و خیر خواهانه در غیر اینصورت سنگ رو سنگ بند نمی شود اگر دلمان برای کشور و مردم می تپد ...که البته زمان می گذرد چون ایام گذشته ،و مورد قضاوت تاریخ قرار می گیریم ..
عمرو زید از هم اکنون آیه یاس می خوانند که مطالبات مردم از دولت جدید را کمرنگ نمایند.اساسا اداره امور کشور به زبان ساده است لکن به عمل بسیار پیچیده و طاقت فرساست ..
امید که دولت به بن بست نرسد ،که اگر رسد همه چیز به بن بست میرسد
در کشور ما همه ی اقشار و نهادها و گروها و حتی مردم....بنوعی منقدند و به کل فراتر از حیطه کاری خود صاحبنظرند و کمتر نقش سازنده و عملی ایفا میکنند و این سیاست زدگی در همه ارکان جامعه و بدنه آن احساس میشود که متاسفانه همین امر باعث عقب افتادگی و پی نظمی در همه امور جامعه و مدیریت یکپارچه آن گردیده است تا جایی که از حیطه انتقاد خارج و حتی، بعنوان دولت سایه دخالت عملی را در خارج از چارچوب نظم اجتماعی برای خود افتخار میداند که نتجه اش هیچ سودی برای آینده کشور نخواهد داشت.
این تقصیر مردم نیست آنهایی که سنشان می رسد خوب به یاد دارند که تشویق مردم به سیاسی بودن تاکید موکد جریان انقلابی بود چون می خواست به قدرت برسد والان که در قدرت است خلافش را از مردم می خواهدطبیعی است که آخرش این باشد در دنیا برای حل این مشکل ایجاد احزاب پیش بینی شده در هر حزب اعضایی صاحب نظر ومتخصص در امور مختلف کشور به نمایندگی از بخشی از جامعه وطرفدارانش وجود دارد که مشکلات جامعه وکشور را رصد می کنند ولی به آن بسنده نمی کنند بلکه موظفند برای آن راهکار عملی ومنطقی پیش بینی کنند تا اگر روزی بقدرت برسند دست خالی نباشند که فقط حرف وشعار تحویل ملت بدهند ودوباره تجربیات چهل سال پیش را تکرار کنند طبیعی است در فقدان آنها راحت ترین کار این است که گوشه ای بنشینی واز زمین وزمان انتقاد کنی وخودت به هیچ چیز پاسخگو نباشی
منافع و روزی شان در تحریم فیلترینگ قاچاق نفت و گاز و بودجه مفت مجانی و قطع ارتباط با دنیا هست که به خطر افتاده
خودشون که دراداره دینی کشور به بن بست رسیدن میخان دولت پزشکیان هم به بن بست بخوره که یه مقصر جدید براشون پیدابشه ومشکلات روبندازن گردنش همانطور که حالا میگن تمام مشکلات مال دولت روحانیه
اقای زید ابادی از الان تقصیرات وکوتاهی های احتمالی دکتررا گردن نظام نیندازید لطفا.بسه دیگه اتهام زدن بدون مدرک ومنطق.
اداره امورداخلی وخارجی ایران سخته.مرد قوی میخاد.ولی وجدانا دکتر قوی نیست.باید خودش را قویتر بکنه........
قوی مانند رئیسی می شد که حجم کشوررا چند برابرکرد!
اگر این دولت نتواند مسایل خارجی و منطقه ای، محیط زیست، منابع نفت و گاز و انرژی، ناترازی انرژی، آب، اتباع، صندوق های بازنشستگی، بهداشت و درمان و دارو، کمبود معلم و دکتر و پرستار و هزار گرفتاری دیگر را حل کند؛همه با هم در این دریا غرق خواهیم شد! همین حالا هم برای بازسازی و جبران دیر شده، خود دانید.
عجب !
برای جلوگیری از بن بست ۷نوع نرخ ارز را بساطش را جمع کند
همینطور سهمیه های ظالمانه را
این هم یکی از بازیهای هزاردستان است برای بدنامتر کردن اصلاحات و تیزتر کردن اتش کشور و مردم سوز بی اصولها!