آیا با هوشمندی دیجیتال بشر، نیازی به امام زمان هست؟
حجت الاسلام علیرضا قائمی نیا، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، طی یادداشتی تحلیلی که سال ۱۴۰۱ منتشر شد، موضوع مهدویت و دنیای دیجیتال را تشریح کرده بود. این روزها با طرح دوباره این موضوع، به بازخوانی یادداشت این کارشناس مسائل دینی پرداخته ایم.
پیش از این گزارشی از کتاب نظرات محققان غربی درباره مهدویت را منتشر کرده است: محققان غربی در ۱۵۰ سال اخیر چه نگاهی به مهدویت داشتهاند؟
در این یادداشت چهار جنگ محوری در مباحث هوش مصنوعی دسته بندی شده است که عبارتند از:
در خلال سالهای ۱۹۵۰ تا ۲۰۰۰ چهار جنگ محوری در مباحث هوش مصنوعی رخ داده است:
۱. جنگ بر سر محدودیتهای منطقی کامپیوترها که تصور میشد به طور کامل از هوش مصنوعی جلوگیری میکنند
۲. جنگ بر سر معماری که به ما اجازه میدهد هوش ماشینی را را پیادهسازی کنیم بر این فرض که واقعاً میتوانیم چنین کاری را انجام دهیم
۳. جنگ بر سر اینکه آیا کامپیوترها اصلاً میتوانند فکر کنند یا نه؟
۴. جنگ بر سر اینکه آیا کامپیوترها میتوانند خلاق باشند؟
دکتر علیرضا قائمی نیا در ادامه این یادداشت تحلیلی نوشته است: « در دهههای اخیر دو جنگ فکری دیگر هم در خصوص آینده هوش مصنوعی به راه افتاده است: یکی این که آیا هوش مصنوعی به جایی خواهد رسید که عالم مطلق و قادر مطلق خواهد شد؟ یعنی آیا دورهای فراخواهد رسید که هوش مصنوعی به همه چیز علم پیدا کند و هر کاری را بتواند بکند؟ اصطلاحاً به این دوره «عصر تکینگی» (singularity) گفته میشود. برخی از دانشمندانی که رویکرد مهندسی نسبت به هوش مصنوعی دارند بر این باورند که تا دهه ۲۰۵۰میلادی یعنی تا سه دهه بعد این امکان فراهم خواهد آمد.
جنگ دیگر بر سر این ادعا است که آیا دورهای خواهد رسید که هوش مصنوعی از هر جهت بر بشر تفوق و برتری پیدا کند و به بیان دیگر، به قدرت فرابشری دست بیابد و همه محدودیتهای بشری را پشت سر بگذارد یا نه؟ اصطلاحاً به این نوع هوش «فراهوش» (superintelligence) گفته میشود. برخی هم بر این باورند که تا دهه ۲۰۹۰میلادی هوش مصنوعی به چنین مرحلهای خواهد رسید. »
هوش مصنوعی و نجات بشریت
این عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه معتقد است:
« برخی بر این باورند که دورة تکینگی دوره نجات بشر است و هوش مصنوعی در این دوره به داد بشر خواهد رسید و. جامعهای مبتنی بر عدالت برای او فراهم خواهد آورد. کسانی که داستانهای تخیلی علمی در این باره مینویسند بر دو دستهاند: دستهای نسبت به آینده هوش مصنوعی بدیبن هستند و آن را به نفع بشریت نمیدانند. اما دسته نخست نسبت به آینده خوشبین بوده، آن را دوره نجات بشریت میدانند.
گاهی هم پیشنهاد میشود که برای دست یافتن به این امر مهم، باید مدیریت توسعه هوش مصنوعی را سازمان بینالملل به عهده بگیرد. برای مثال، تتسزو ماتسوموتو (Tetsuzo Matsumoto) نویسنده چینی در کتاب «روزی که هوش مصنوعی خدا میشود؛ تکنیگی بشریت را نجات خواهد داد» همین رویکرد را مطرح میکند.
طرح مساله نجات بشریت توسط هوش مصنوعی از یأس و ناامیدی بشر در نجات جامعه بشری توسط عقل انسان ها است و گویا بشر در این مرحله دست به دامن ماشین و هوش مصنوعی شده است و آرزوهای دستنیافتنی خود را از این طریق امکانپذیر میداند. این سخن بدین معناست که خود هوش مصنوعی ارزشهایی را دربردارد یا بشر میتواند آن را بر اساس ارزشهای نهایی برنامهریزی کند که در آینده به نفع بشریت عمل کند و آرمانشهر او را فراهم بیاورد.»
طرح مساله نجات بشریت توسط هوش مصنوعی از یأس و ناامیدی بشر در نجات جامعه بشری توسط عقل انسان ها است و گویا بشر در این مرحله دست به دامن ماشین و هوش مصنوعی شده است و آرزوهای دستنیافتنی خود را از این طریق امکانپذیر میداند
۶ نکته کلیدی در حوزه مهدویت و هوش مصنوعی
قائمی نیا در پایان یادداشت خود به ۶ نکته در این مساله اشاره کرده که در زیر می خوانید:
۱. پیشفرض چنین دیدگاههای خوشبینانه این است که مشکل بشریت با دانستن زیاد و دست یافتن به هوش برتر حل خواهد شد. در صورتی که مشکل اصلی بشریت تنها مسأله هوش و ندانستن نیست، صحنه اجتماع محل تعارض خواستهها و منافع است و در بسیاری از موارد انسانهای دانسته و از روی آگاهی دست به ظلم میزنند. جامعه بشری نیاز به رهبران و مدیرانی خودساخته و عاری از طمع و خودخواهی دارد؛ رهبرانی که از تعلقات دنیوی تهی باشند. چه بسا هوش زیاد، در صورت وجود این تعلقات، به ظلم و بیعدالتی بیشتری هم دامن بزند.
۲. اگر این فرض را بپذیریم که هوش مصنوعی روزی به عصر تکنیگی خواهد رسید، یا به دست انسان یا یک سازمان؛ مانند سازمان بینالملل اداره خواهد شد و یا بر بشر و سازمانهای بشری تفوق پیدا خواهد کرد. در صورت اول مشکل همچنان باقی است و بلکه تشدید هم خواهد شد. چرا که باز این هوش تحت سیطره انسان اداره میشود. از این گذشته، شکلگیری سازمان بینالملل چقدر عدالت را بر جامعة بشری حاکم کرده و ظلم را از آن زدوده تا بگوییم پای هوش مصنوعی هم به میان بیاید مشکل حل خواهد شد؟ حوادث دوره اخیر به خوبی نشان داده که این سازمان هم بیشتر در خدمت منافع گروهی خاص عمل کرده و به ستمهای جدیدی که جانبدارانه و نظامیافتهترند دامن زده است.
۳. اگر هوش مصنوعی در عصر تکنیگی از سلطة آدمی رها یابد و بر او برتری پیدا کند چگونه عدالت را برای او به ارمغان خواهد آورد؟ هوش مصنوعی صرفاً بر اساس عقل محاسبهگر طراحی شده است و خود دارای عقل محاسبهگر برتر خواهد بود. هیچ تضمینی نیست که این عقل به سود جامعه بشری حکم براند. بلکه اگر هوش مصنوعی، بنا به فرض به عقل برتر خواهد رسید، چرا عاری از طمع و آز و خودخواهی و مقام طلبی و صدها عیب بشری باشد. آیا همین که هوش مصنوعی میخواهد بر بشر حکم براند موجب بیعدالتی در جامعه بشری نخواهد شد؟
۴. آن گونه که گسترش هوش مصنوعی نشان میدهد، این فرایند موجب پیدایش بی عدالتیهای جدید و بلکه بسیار سنگین هم در جامعه بشری شده است. سرقتها و جنایتهای بیسابقه و جنگهای دیجیتال و غیره. بشریت با روایتهای جدیدی از ظلم رو به رو میشود. گویا تقدیر عصر دیجیتال هم جدال بیپایان میان انسان و ماشین خواهد بود؛ روزی ماشین عقل بشر را و روزی دیگر عقل بشر ماشین را جلو خواهد زد. به نظر میرسد کسانی که ایده عصر تکنیگی را مطرح میکنند به قابلیتها و توانمندیهای بشر در ارتقای عقلی توجه ندارند. همان طوری که هوش مصنوعی تا حدی قابلیت یادگیری و ارتقا دارد، هوش طبیعی به مراتب قابلیتهای بیشتری در این زمینه دارد. از این رو، در ادامه عصر دیجیتال باید منتظر نزاعهای بیشتری میان انسان و ماشین باشیم.
۵. مشکل اساسیتر به خود جامعه بشری بر میگردد؛ جامعه بشری را همواره عدمتعینها احاطه کردهاند و پایان هر گزینهای چندان روشن نیست. راههایی که در جامعه و تاریخ بشری پیدا میشوند به یک هزارتو میمانند که از هر راهی صدها راه فرعی پیدا میشود. عقل محاسبهگر؛ خواه هوش طبیعی و خواه هوش مصنوعی، نمیتواند بر این عدم تعینها غلبه کند و راه حل نهایی را بیابد. این عقل هم برای خودش محدودیتهایی دارد که سرجای خود باید بررسی شود. صرفاض انباشت اطلاعات فراوان یا بیپایان مشکل این عدم تعینها را حل نمیکند. این عدم تعینها همه راهها را محاسبهناپذیر میسازند.
۶. و بالاخره، کسانی که با خوشبینی به عصر تکینگی مینگرند تصور درستی از خدا و نجات بشر به کمک خدا ندارند. هوش مصنوعی که به عصر تکنیگی رسیده نه خالق عالم است و نه خالق انسان. آن هم موجود محدودی است که دستخوش قوانین عالم ماده است. نجات بشر به کمک منجی آسمانی و مسأله مهدویت بر پایه این حقیقت استوار شده که عقل محاسباتی بشر و دستاوردهای آن، هرگز نخواهد توانست نجات عمومی بشر را فراهم بیاورد و ظلم را از تاریخ بشر ریشهکن کند.
قربونت برم ابا صالح المهدی.فدایت شوم مولای من عشق من
کافه که فیلم ها و ویدیوهای عمق کهکشانها در فضا را ببینی
تا متوجه بشی که خورشید در برابر منظومه شمسی مث شاخ مورچه در برابر فیل است
بعد میفهمی که منظومه شمسی در برابر کهکشان راه شیری مث شاخک مورچه در برابر فیل است
و بعد متوجه میشی کهکشان راه شیری در برابر دیگر کهکشانها
مثل شاخ مورچه در برابر کره زمین است
بعد کافیه که فکر کنی که خالق این عظمت که کلمه عظمت در برابرش هیچه هیچ
خالقش کیه ؟ چجوری فکر میکنه ؟ چی براش مهمه ؟ و .... سوالهای زیادی رو از خودت و خودش بپرس
یا یک فیلم دیگر
که 14 میلیارد سال عمر جهان هستی رو در یک سال گنجونده و تفسیر میکنه
ببین و بیاندیش
دوست عزیز
اباصالح نام یک جنّ است. احترام امام زمان (عج) را نگه دارید.
در هیچ حدیث و روایتی نیامده است که لقب امام مهدی(ع)، اباصالح است:
وَ مِنْهُ، عَنْ أَبِيهِ عَنْ عُبَيْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلْحَسَنِ اَلزَّرَنْدِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: إِذَا ضَلَلْتَ فِي اَلطَّرِيقِ فَنَادِ يَا صَالِحُ يَا بَا صَالِحٍ أَرْشِدُونَا إِلَى اَلطَّرِيقِ رَحِمَكُمُ اَللَّهُ.
امام باقر عليه السّلام علیه السلام می فرماید: چون راه را گم كردى فرياد بزن يا صالح يا با صالح راه را به ما نشان دهید خدایتان رحمت كند.
المحاسن ج۲ ص۳۶۲
بحار الأنوار ج۶۰ ص۷۲
بحار الأنوار ج۷۳ ص۲۴۶
برخی ادعا می کنند ممکن است همین امام زمان(ع) باشد در حالی که در زمان امام باقر(ع)، مهدی(عج) هنوز به دنیا نیامده بود.
شمال تهران
سوال چرتیه.
این بحث انحرافی عین توهین به امام زمانه چرا که مسائل ماوراءالطبیعه با وارد مادی وطبیعی قابل جمع شدن نیست که بخواهیم درمقابل این نظرات آنراتوجیه کنیم مقام معنوی امام عصر فراتر از پاسخ به این موارد است دقت کنید در دام مادیون نیافتید
گندم از گندم بروید جو ز جو
مطلبی مفید و نسلتاً عالی
هوش و خلق با تحلیل داده ها و تبدیل تفاوت دارند دو عنصر هوش و خلق در انسان است به امر خداوند و دو عنصر عنصر داده و تبدیل سریع با دیجیتال ...
در خلقت اولیه کافی است بفرماید موجود باش و از هیچ هر چه اراده کند خلق شود این خلق خالق با خلق مخلوق تفاوت در نوع خلق است .
خلق خالق : مواد نمی خواهد
خلق مخلوق : موادی می خواهد که خالق هستی در اختیارش گذاشته .
@ هیچ وقت علم را مقابل خداوند قرار ندهید چون معجزه اصای خداوند علمیت و عقلانیت است که حاکم بر نظم هستی است و متاسفانه روشنفکران نفس پرست همیشه علم را که معجزه خداوند است یعنی ودیعه خالق در اشرف مخلوقات به عنوان ضد علیه خداوند تصور می کنند ، شاید نان و آبی برای مقاصد شومشان شود.
استدلال خیلی ضعیف و بی پایه است ، با این نوشته غیر علمی از تخیلات از شخصی که از لحاظ علمی وجود ندارد آوردید وسط بحث
سلام. به نظر من جناب آقای قائمی نیا باید یک پارامتر دیگر را در مطالعات خود لحاظ کنند. آن هم «شفافیت و دسترسی» است. ایشان هنوز هم فکر می کنند هوش مصنوعی مانند ارتش، یا یک سازمان تحت سلطه یک نفر یا سازمان باید اداره شود. هوش مصنوعی را مانند ابزارهای کنونی در اختیار فرد یا سازمان خاصی تصور می کند یا آنکه خودش همه کاره می شود.
اما ارگ دقت کنیم، می بینیم نسل امروزی به دلیل دسترسی بیشتر و راحت تر به اطلاعات، دیگر مثل نسل های قبل، مطیع یک فرد (ملای منبری، پیر خانقاه، فلان مداح، فلان کشیش، و...) نیست. در حالی که صد سال قبل یک نفر می توانست چنا نفوذی بین جماعت پیدا کند (در یک محدوده جغرافیایی) که حتی اگر یک امر اشتباه مسلم را دست می خواند یا برعکس، ملت قبول می کردند.
ضمن آنکه هوش مصنوعی و علوم کامپیوتر، بر مبنای منطق است، توسعه تکنولوژی منجر به توسعه منطق در جامعه نیز می شود.
بنابراین اگر اینگونه نگاه کنیم که انشالله در آینده جوامع منطقی تر می شوند و آگاه تر. دسترسی آنها به اطلاعات هم می تواند آنها را در تصمیم گیری های درست تر کمک کند، چون خوراک اولیه تصمیم گیری درست، اطلاعات صحیح است.
لذا در کل فکر می کنم:
جامعه ی آگاه تر
افراد منطقی تر
اطلاعات در دسترس تر و صحیح تر
هوش مصنوعی نیز مانند ناظر و ناظمی برتر
انسان را در کشف تخلفات یاری می کند و هزینه تخلف را افزایش می دهد،
لذا انسان ها مجبور می شوند در یک چهارچوب مشخص زندگی کنند و هر گاه از آن چهارچوب خارج شوند، به زودی گیر خواهند افتاد.
نهایتا آن ملکی که از اول خلقت، بر شانه راست و چپ انسان نشسته، تا خوبی و بدی را به او یادآور شود، می شود همین سازوکارهای کنترل های اجتماعی، که نه فقط به خود انسان بلکه به جامعه نیز عملکرد او را اطلاع رسانی می کند، و لذا انسان باید در چهارچوب زندگی کند.
و امیدوارم انشالله آن چهارچوب، چهارچوبی به سمت ارتقای انسانیت انسان باشد، و نه گمراهی. که البته مسیر درستش بسیار محتمل تر است زیرا با عقل جمعی سازگارتر است.
یک پژوهشگر دین و فلسفه ، علم کامپیوتر و هوش مصنوعی را نقد و تجزیه و تحلیل می نماید !!؟
این طیف افراد در تمام ادیان باوری به علم نداشته و انسان را فاقد اختیار برای تکامل بشر و آینده اش می دانند !!
اینو نمی گم ولی برنامه نویسی پایه اش الگوریتمه که انرا دانشمند مسلمان خواررزمی ابداع کرد و حتی انگلیسی ها هنوز کلمه لگاریتم دارند .تحلیل تاثیر کامپیوتر در زندگی با ساخت وسیله کامپیوتری بحث. متفاوته.درضمن خیلیا در رشته های دیگه مقاله دارند و یا همین نگاه که رشته تو نیست مقاله شأن کپی و اشغال میاندازند و از مطالبش سرقت میکنند و.خود متن مهمه .همانطورکه با خواندن رشته ادبیات همه حافظ نمیشن .خیلیا در رشته غیر رشته. خودشان حتی مطالعات دارند و مهم. محتویات مقاله شانه نه اینکه رشته اش چیه .در رشته غیر رشته خودم مقاله برتر داشته ام
اصولاً مسائل ماوراءالطبیعه با علم مادی قابل جمع شدن نیست فقط اثرات آن بردنیای مادی قابل درک است پس اگراثر مثبت داشت قابل اعتنا واگراثر خنثی یا منی داشت باید از بروز اجتماعی آن جلوگیری شود
حضور هوش مصنوعی جایگزین رمز و رازهای پیچیده عالم خاکی خواهد شد با چند کلیک ساده!! خرافات جایگاهی در جامعه آینده بشریت ندارد کمی دقت کنیم ب هوش کودکان امروزی متوجه تاثیرات کامپیوتر بر روی هوش آنها خواهیم شد مغزهای ساخته و پرداخته شده برای فرازمینی شدن نسل آینده بشریت!!!
آخه بحث اولیا خدا به دروس اخلاق و عرفان و تغذیه حلال و حتی حفظ طبیعت و ... مربوط میشه و بیشتر در این زمینه احادیث داشته آند .واسه چی اومده با کامپیوتر مقایسه میکنه .انکار بگیبا آمدن کامپیوتر اخلاق لازم نیست .بچه هم می دونه متفاوت اند
معلومه که نیاز هست . هوش مصنوعی هرگز هرگز به آن حیطه های وجود نوع بشر دسترسی ندارد و نخواهد رسید . زیرا آن قسمت از بشر را ، اصلا ندارد . هوش مصنوعی فقط با بخش منطق و حرف زدن انسان اشتراک دارد و لاغیر
رواج بی تفاوتی به خشم خداوند قهار!!!
---
اصرار و لچاجت بر خود داری از پخش حقیقتهای محکم و مفصل روشنگریهای شناختها و هشدارها و نویدهای قرآنی خداوند و محروم کردن توده های متدین از آگاهی به خواستهای الزام آفرین خداوند در زمینه های دین داری و مذهب داری که در این ارزشهای الهی غفلت ناپذیر گوشزد و تاکید شده اند ؛ بزرگترین گناه توجیه ناپذیر در حق خواستهای نجات بخش خداوند است که برخی از رسانه های همگانی مجاز و معروف و پر کاربر کشور بی ترس و هراس از خشم خانمان برافکن خداوند قهار که در سر تا سر قرآن بارها تاکید شده است در ج.ا.ا که میباید پاسدار و مدافع این ارزشها الهی باشد ، با سکوت یا تشویق متولیان آموزش و تبلیغ دین و مذهب ، این رسانه ها به کار گزاران خود روا میدارند!!!