آقای ترامپ، آیا متوجه هستید که جهان از زمانی که شما رئیسجمهور بودید چقدر تغییر کرده است؟
توماس فریدمن در مقالهاش به سه تحول کلیدی اشاره کرده است: تغییرات منطقهای در خاورمیانه، سیاستهای مناقشهبرانگیز نتانیاهو و پیشرفت سریع هوش مصنوعی. اسرائیل در برابر حزب الله دست به عملیات مختلف زده و چرخه خشونت در غزه ادامه دارد. در حوزه فناوری، هوش مصنوعی با فرصتها و خطرات انقلابی مواجه است که نیازمند همکاری جهانی برای مدیریت آن است.
توماس فریدمن، ستون نویس روزنامه نیویورک تایمز
به نقل از روزنامه نیویورک تایمز، نزدیک به چهار سال از زمانی که دونالد ترامپ کاخ سفید را ترک کرد، میگذرد. با توجه به اعتماد به نفس بالای او، گمان میکنم اکنون در ذهن خود چنین تصور میکند: «چه چیزی میتواند اینقدر متفاوت باشد؟ من از پس آن برمیآیم.»
اما، من بهتازگی سفری را پشت سر گذاشتم که شامل گزارشنویسی در تلآویو، شرکت در کنفرانسی در امارات متحده عربی و حضور در نشستی تخصصی با تیم هوش مصنوعی دیپمایند گوگل در لندن بود. این تجربه به من نشان داد که شاید رئیسجمهور منتخب بهتر باشد این حکمت معروف را به خاطر بسپارد: «دهههایی وجود دارند که هیچ رخدادی در آنها اتفاق نمیافتد و هفتههایی که گویی در آنها دههها سپری میشوند.» آنچه در این سفر دیدم و شنیدم، مرا با سه تحول بزرگ و بنیادین روبهرو کرد که بهسان صفحات تکتونیکی در حال تغییر، اثرات عمیقی بر دولت جدید خواهند داشت.
توقف حملات حزبالله و تغییر معادلات منطقهای به نفع اسرائیل
در سالهای اخیر، ایران با ایجاد شبکهای قدرتمند، اسرائیل را در معرض تهدیدی جدی قرار داده بود، اما تحولات اخیر نشان داده است که اسرائیل توانسته در مقابل عملیاتهای اطلاعاتی و نظامی انجام دهد. موساد و واحد سایبری ۸۲۰۰ اسرائیل، با نفوذ به ساختارهای حزبالله، ذخایر تسلیحاتی آن را هدف گرفته و تواناییهای نظامی این گروه را کاهش دادهاند. این فشارها باعث توقف حملات حزبالله از لبنان و پذیرش آتشبس شده است که به نوعی میتواند ایران و حزب الله را از مسئله فلسطین دور کند. در شرایط کنونی ایران باید بین مذاکره درباره برنامه هستهای و آمادگی برای حملات مجدد از سوی اسرائیل و آمریکا باید یکی را انتخاب کند.
رویکرد نظامی نتانیاهو: چرخه بیپایان خشونت و بیثباتی در غزه
استراتژیای که نتانیاهو بر ارتش اسرائیل تحمیل کرده است، یکی از بحثبرانگیزترین و شاید زشتترین استراتژیهای تاریخ این کشور به شمار میرود: ورود به غزه، تلاش برای نابودی حماس تا حد ممکن، بدون توجه به تلفات غیرنظامیان. پس از مدتی، این چرخه دوباره تکرار میشود - ورود مجدد، ویرانی گسترده و برجای گذاشتن شرایطی که هیچ گزینه بهتری برای اداره منطقه باقی نمیگذارد. نتیجه نهایی چیزی است که برخی آن را «سومالی دائمی» در مرزهای اسرائیل مینامند: منطقهای بیثبات، پر از رنج انسانی و بدون چشماندازی برای صلح یا ثبات. ترامپ در مواجهه با این واقعیتهای جدید، باید با دقت بیشتری راهبرد خود را در قبال خاورمیانه تنظیم کند، چرا که هم اسرائیل و هم ایران نسبت به دوران پیشین او، دگرگون شدهاند.
چرا نتانیاهو چنین رویکردی را دنبال میکند؟ زیرا او تحت تأثیر تندروهای راستگرای یهودی قرار دارد که بقای سیاسیاش به حمایت آنها وابسته است. نتانیاهو برای حفظ قدرت و شاید حتی جلوگیری از محاکمه به اتهامات فساد، به این نیروها نیاز دارد. این تندروها هدفی آشکار دارند: گسترش شهرکسازیهای اسرائیلی از کرانه باختری تا غزه. آنها با هر طرحی که در آن تشکیلات خودگردان فلسطین بهتدریج به عنوان بخشی از یک نیروی حافظ صلح عربی در غزه جایگزین حماس شود، به شدت مخالفاند، زیرا میترسند که این تشکیلات به عنوان یک شریک مشروع در راهحل دو دولتی شناخته شود.
وقتی جنگی با این حجم از تلفات غیرنظامی را برای مدت طولانی ادامه میدهید و در عین حال هیچ چشماندازی برای صلح ارائه نمیکنید، عملاً دیوان کیفری بینالمللی را به مداخله دعوت میکنید. پیامی به رئیسجمهور منتخب ترامپ: نتانیاهو به شما خواهد گفت که اسرائیل در حال دفاع از جهان آزاد در برابر نیروهای تاریک و تهدیداتی، چون حماس و حزب الله است؛ اما حقیقت دیگری وجود دارد: نتانیاهو این اقدامات را نه صرفاً برای دفاع از اسرائیل، بلکه برای حفاظت از دیدگاهی آپارتایدگونه و یهودیمحور در کرانه باختری و غزه انجام میدهد. این دیدگاه نه تنها با ارزشهای دموکراتیک در تضاد است، بلکه آینده اسرائیل را نیز به خطر میاندازد.
اگر شما بهعنوان رئیسجمهور، بدون قید و شرط از نتانیاهو حمایت کنید، آمریکا را نیز درگیر پیامدهای این سیاست خواهید کرد. چنین حمایتی نهتنها ایالات متحده را به شریک این اقدامات بدل میکند، بلکه آینده یهودیت را نیز به خطر میاندازد. در نهایت، نوههای یهودی شما ممکن است در دنیایی زندگی کنند که اسرائیل به عنوان کشوری منفور شناخته میشود و این سؤال مطرح خواهد شد که یهودیت در چنین جهانی چه معنایی دارد.
تحولات هوش مصنوعی: از تخیل علمی تا واقعیتی انقلابی در کمتر از یک دهه
چهار سال پیش، زمانی که ترامپ قدرت را ترک کرد، هوش مصنوعی بیشتر شبیه داستانهای علمی-تخیلی بود تا واقعیتی نزدیک. اما اکنون، این مفهوم با سرعتی چشمگیر به واقعیت نزدیک میشود. علاوه بر آن، هوش مصنوعی پیشرفته (A.S.I) نیز ممکن است روزی از مرزهای تخیل فراتر رفته و به دنیای واقعی وارد شود. هوش مصنوعی عمومی نشاندهنده سطحی از هوش در ماشینها است که میتواند در هر حوزهای به اندازه هوشمندترین انسانها عمل کند. با این حال، قابلیت مهمتر آن توانایی یکپارچهسازی یادگیری در حوزههای مختلف است، که باعث میشود احتمالاً در بسیاری از زمینهها—از پزشکی گرفته تا حقوق و برنامهنویسی—بهتر از متخصصان متوسط انسانی عمل کند. در مقابل، هوش مصنوعی پیشرفته به هوشی اشاره دارد که نه تنها میتواند در هر زمینهای از انسان فراتر رود، بلکه با استفاده از توانایی چندرشتهای خود به بینشهایی دست مییابد که نه تنها خارج از تواناییهای انسان، بلکه فراتر از تخیل او نیز هستند. این سطح از هوش ممکن است حتی زبانی جدید ایجاد کند که انسانها توانایی درک آن را نداشته باشند.
نحوه مواجهه و سازگاری با هوش مصنوعی پیشرفته، در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ به بحث اصلی تبدیل نشد. اما پیشبینی میشود که این موضوع به محور کلیدی کارزار انتخابات ۲۰۲۸ بدل شود. تا آن زمان، هر رهبر جهان - بهویژه رؤسای جمهور ایالات متحده و چین، دو ابرقدرت هوش مصنوعی- بر اساس تواناییشان در مدیریت این فناوری انقلابی، بهرهبرداری از مزایای آن و به حداقل رساندن آسیبهای احتمالیاش قضاوت خواهند شد.
بر اساس نظراتی که از دانشمندان برجسته هوش مصنوعی و برندگان جایزه نوبل در کنفرانس «Google DeepMind» درباره تأثیر هوش مصنوعی بر اکتشافات علمی شنیدم، احتمال دستیابی به هوش مصنوعی پیشرفته طی ۳ تا ۵ سال آینده بسیار بالا به نظر میرسد. این زمانبندی نشان میدهد که ما در آستانه یکی از بزرگترین تحولات تاریخ بشر قرار داریم.
دو دانشمند از تیم «DeepMind» به دلیل توسعه سیستم هوش مصنوعی «AlphaFold» که ساختار پروتئینها را با دقت پیشبینی میکند و اکنون توسط دانشمندان سراسر جهان برای طراحی داروها و مواد جدید به کار گرفته میشود، برنده جایزه نوبل شیمی شدهاند. اما دستاوردهای «DeepMind» به اینجا ختم نمیشود. این شرکت در حال حاضر روی پروژههایی نظیر «GraphCast» کار میکند؛ یک سیستم هوش مصنوعی که قادر است پیشبینیهای دقیق ۱۰روزه آبوهوا را در کمتر از یک دقیقه انجام دهد. همچنین پروژه «Gnome» از دیگر ابتکارات این شرکت است که تاکنون حدود ۲.۲ میلیون کریستال معدنی جدید را شناسایی کرده است؛ موادی که میتوانند در ساخت تراشههای کامپیوتری، باتریها و پنلهای خورشیدی مورد استفاده قرار گیرند.
این تحولات تنها نوک کوه یخ هستند. چنین پیشرفتهایی قرار است تقریباً هر شغل را متحول کنند یا با چالش مواجه سازند. در بازدید از آزمایشگاه «Mentee Robotics» یک استارتآپ نوآور، شاهد رباتی انساننما بودم که تقریباً همقد من بود و با حسگرها و هوش مصنوعی پیشرفتهای طراحی شده بود. این ربات، با دستهایی که دقتی شبیه دستان انسان دارند، صدایی طبیعی و توانایی ادراکی شگفتانگیز، قادر است خود را برای محیطها و وظایف مختلف شخصیسازی کرده و تعامل طبیعی با انسانها برقرار کند.
تهدیدات هوش مصنوعی: از انقراض تمدن تا تغییرات شغلی و اقتصادی گسترده
دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب؛ اگر امروز کارگران یقهآبی بدون مدرک دانشگاهی با چالشهای بزرگی مواجهاند، تصور کنید چه اتفاقی در چهار سال آینده خواهد افتاد، زمانی که ماشینهایی هوشمندتر، دقیقتر و چندمنظورهتر وارد بازار کار شوند. اما این تنها بخشی از چالش است. اگر این قدرتهای هوش مصنوعی به دست افراد یا دولتهای نامناسب بیفتند یا به روشهای نادرست به کار گرفته شوند، خطراتی وجود دارد که میتواند پیامدهای فاجعهباری به همراه داشته باشد، و حتی میتواند تمدن بشری را به انقراض تهدید کند. نحوه مدیریت، تنظیم و استفاده مسئولانه از این فناوری، نه تنها آینده شغلی و اقتصادی ما، بلکه بقای کل بشریت را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
به همین دلیل است که بحث درباره سیستمهای کنترل و نظارت بر هوش مصنوعی باید از همین حالا آغاز شود. در ماه مه ۲۰۲۳، «شین لگ» و «دمیس هاسابیس» دو بنیان گذار «DeepMind» به همراه سایر رهبران برجسته حوزه هوش مصنوعی، نامهای سرگشاده با تنها ۲۳ کلمه امضا کردند. در این نامه هشدار داده شده بود: «کاهش خطر انقراض ناشی از هوش مصنوعی باید به عنوان اولویتی جهانی در کنار دیگر خطرات در مقیاس اجتماعی مانند پاندمیها و جنگ هستهای در نظر گرفته شود.»، اما این وظیفه نمیتواند تنها به عهده شرکتهای فناوری باشد. ما این اشتباه را در مورد شبکههای اجتماعی مرتکب شدیم و پایان آن خوشایند نبود.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب؛ ممکن است تصور کنید که موفقیت دوران دوم ریاستجمهوری شما با تعداد تعرفههایی که بر چین اعمال میکنید یا با میزان رشد اقتصادی آمریکا سنجیده خواهد شد. اما من دیدگاه دیگری دارم. در زمینه روابط آمریکا و چین، بر این باورم که میراث شما و شی جینپینگ نیز — بر اساس اینکه چقدر سریع، مؤثر و بهطور مشترک ایالات متحده و چین بتوانند چارچوبی فنی و اخلاقی ایجاد کنند که در هر سیستم هوش مصنوعی تعبیه شده باشد، قضاوت خواهد شد. چارچوبی که بتواند از تخریب خودکار توسط هوش مصنوعی بدون نظارت انسانی جلوگیری کند و همچنین مانع از سوءاستفاده بازیگران بدخواه از این فناوری برای اهداف مخرب شود.
آقای رئیس جمهور؛ تاریخ با شما مهربان نخواهد بود؛ اگر مسائل اقتصادی کوتاهمدت — مانند کاهش قیمت اسباببازیها برای کودکان آمریکایی — را بر توافقی اساسی و پایدار با چین درباره رفتار و نظارت بر سیستمهای هوش مصنوعی ترجیح دهید. این لحظه، فرصتی تاریخی است که نیازمند تصمیمگیریهای شجاعانه، هوشمندانه و آیندهنگرانه است.