سه رئیس جمهور اخیر ایران در آغاز کارشان چقدر محبوبیت داشتند و سپس چه شد؟
بررسی نظرسنجی ها نشان می دهد که هر چند روسای جمهور در ابتدای کارشان، از محبوبیت خوب یا نسبتاً خوبی برخوردار هستند، ولی در ادامه مسیر این محبوبیت افت می کند. کما این که درباره روحانی و رئیسی چنین شد و حالا باید دید پزشکیان چه می کند؟
آنچه پیش روست، بخشی از یادداشتی است به قلم معصوم آقازاده، معاون پژوهشی ایسپا که درباره میزان محبوبیت روسای جمهور و روند آن توضیحاتی مبتنی بر آمار و نظرسنجی ها ارائه می دهد و در سایت ایسپا و اعتماد منتشر شده است. ایسپا که زیر نظر جهاد دانشگاهی فعالیت می کند، متولی نظرسنجی ها و پیمایش های ملی و منطقه ای است تا آن طور که خود اعلام کرده، به "نظام تصمیم گیری" کمک کند.
***
معمولا با تغییر دولتها، امید میان افکار عمومی نسبت به قبل از آن افزایش مییابد و بخشی از مردم تغییر هر دولتی را به امید بهبود وضعیت کشور به فال نیک میگیرند؛ اغلب در چنین شرایطی امید اجتماعی بعد از یک دوران افول نسبی تا حدی افزایش پیدا میکند. اما به تدریج ممکن است میزان امید و اعتماد سیر نزولی پیدا کند،گر چه لزوما همیشه این گونه نیست. مرور یافتههای نظرسنجیهای ایسپا از سال 92 تاکنون قابل تأمل است:
از آبان سال 1392، ایسپا چندین طرح نظرسنجی در سطح ملی پیرامون «انتظارات مردم از دولت» اجرا کرده است که رصد برخی سوالات روندی تا سال 1397، دادههای معناداری را نشان میدهد.
طبق نتایج سوال «امید به موفقیت عملکرد دولت»، میزان امید مردم بین سالهای 1392 و 1394 در کل کشور چندان تغییری نکرده است. اما از سال 1395 تا 1397 میزان امید به موفقیت عملکرد دولت به شدت کاهش پیدا میکند. یعنی سال 92 و 94 که نزدیک به نیمی از مردم (یعنی 47.9 درصد) به موفقیت عملکرد دولت یازدهم امیدوار بودند، این میزان امیدواری، در سال 95 به 26 درصد و سپس در سال 97 به 11 درصد در دولت دوازدهم میرسد.
در کنار سنجش امید به موفقیت دولت، در خصوص «میزان اعتماد به گفتههای آقای روحانی» یافتههای نظرسنجی ملی در سال 1394 نشان داد 45.7 درصد مردم به میزان زیادی به آقای روحانی اعتماد داشتهاند که این نسبت در سال 1395 به 28.6 درصد و در سال 1396 به 18.2 درصد تنزل پیدا میکند.
این کاهش قابل توجه امید در جامعه، از سال 95 تا سال 97 و همچنین کاهش اعتماد به دولت، تحت تأثیر عوامل زیادی از جمله طولانی شدن برخی نشستهای تیم مذاکرات هستهای با کشورهای 1+5، نامحسوس بودن آثار برجام، انتشار فیشهای حقوقی نجومی، روی کار آمدن ترامپ، اختلاس توسط برخی موسسات مالی، خروج امریکا از برجام، افزایش قیمت دلار، افزایش تورم و عدم توانایی دولت در کنترل گرانی و تورم و... بوده است.
با آغاز به کار دولت سیزدهم، در نظرسنجی تلفنی شهریور 1400، درخصوص «توانایی دولت در تحقق وعدههای رییسجمهور»، 40 درصد مردم بر این باور بودند که دولت قادر خواهد بود وعده «کنترل تورم و گرانی» را با موفقیت محقق کند؛ 58 درصد نیز به «مبارزه جدی با فساد» توسط دولت وقت باور داشتند. در نظرسنجی دیگری در فروردین سال 1401، امید مردم به توانایی دولت در تحقّق دو موضوع اخیر به ترتیب به حدود 27 درصد و 47 درصد میرسد.
در خصوص تأیید سیاستها و اقدامات آقای رییسی نیز، درصد کسانی که سیاستها و اقدامات دولت سیزدهم را تأیید میکردند از حدود 69 درصد در نظرسنجی تلفنی شهریور 1400 به 47.2 درصد در نظرسنجی تلفنی خرداد 1401 و به 32.7 درصد (زیاد و خیلی زیاد) در نظرسنجی تلفنی دی ماه 1402 کاهش پیدا میکند.
سیر کاهش امید مردم نسبت به توانایی دولت در حل مشکلات کشور، بیشتر از زمانی شروع شد که دولت سیزدهم، طرح «مردمیسازی یارانهها» را در اردیبهشت 1401 اجرا کرد که طبق نظرسنجیها، این سیاست قبل از اجرا نیز مورد تأیید افکار عمومی ایران نبود اما اجرای آن در کنار سایر تحولات جهانی و عوامل خارجی برای اقتصاد ایران نوسانات زیادی را در پی داشت که باعث نارضایتی مردم شد. یکی از پیامدهای این نارضایتی در میزان مشارکت مردم در انتخابات 1402 و 1403 مشاهده شد.
بعد از سقوط بالگرد حامل رییسجمهور وقت، در نظرسنجی حضوری اوایل خرداد ایسپا، 48.3 درصد از مردم انتظار داشتند فردی با فکر و برنامههای متفاوت از دولت سیزدهم انتخاب شود. 24.3 درصد گفته بودند فردی انتخاب شود که برنامهها و اقدامات دولت وقت را بدون تغییر ادامه بدهد اما 17.9 درصد پاسخگویان خواهان روی کار آمدن کسی بودند که با کمی تغییر برنامه دولت را ادامه بدهد. در همین نظرسنجی، 44 درصد بر این باور بودند که تا یک سال آینده وضعیت کشور بهتر و در مقابل 23 درصد اعتقاد داشتند شرایط بدتر خواهد شد.
طبق این یافتهها، نزدیک به نیمی از مردم، آینده روشنی را برای بهبود وضعیت کشور متصور بودند که این امید ناشی از انتظاری است که افکار عمومی از تغییر دولتها دارند یعنی دولتی که متفاوتتر از دولتهای قبلی باشد تا وضعیت کشور را بهبود بخشد.
وقتی محبوبیت روسای سه دولت اخیر را در ماههای اول دولتشان در نظرسنجیها مقایسه میکنیم ملاحظه میشود حدود 77 درصد، محبوبیت آقای روحانی در بین مردم را در سال 1392 زیاد دانستهاند که این میزان برای آقای رییسی 48.2 درصد (آبان 1400) و برای آقای پزشکیان 49.9 درصد بوده است.
کاهش قابل توجه محبوبیت آقای روحانی در سالهای پایانی دولت خود، نشان از ضعف عملکرد دولت در بهبود وضعیت کشور بود که این کاهش محبوبیت در سال 1401 بعد از اجرای طرح «مردمیسازی یارانهها» برای رییسجمهور وقت در نظرسنجیهای دو سال گذشته مشاهده شد.
افت محسوس محبوبیت دولتهای گذشته را میتوان عمدتا ناشی از عملکرد ضعیف آنها در بهبود شرایط کشور به ویژه وضعیت اقتصادی دانست چرا که در انتظارات مردم از رییسجمهور آینده در ایام انتخابات نیز موضوعات اقتصادی از اولویتهای مردم بود.
اینکه مسیر بهبود وضعیت معیشتی جامعه ایران چگونه و از چه راهی باشد، دولت چهاردهم باید بتواند زمینهها و شرایط بهبود را شناسایی کند که در وهله اول با ارائه گفتمان «وفاق» درون سیستم و سپس جامعه، سعی کرده است راه برونشد از شرایط فعلی را پیدا کند تا تجربه دولتهای گذشته تکرار نشود. اگر چه دولت کار سختی در پیش دارد چون صداهای شنیده نشده زیادی از گذشته تاکنون هست که باید مورد توجه قرار بگیرد.
انتخابات 1400 بنابر امار دولتی کمتر از 50 در صد شرکت کردن و رییسی حدود 60 در صد ارا را به خود اختصاص داد. یعنی 30 در صد مقبولیت. چطوری در آمار شما این شد 48؟؟؟؟
نظر سنجی طوری ترتیب داده شده که بگوید فقط به اصطلاح غربگرا ها خوبند و بس.
با توجه به سرنوشت رئیسان جمهوری در سنوات گذشته،اگر به من هم التماس کنند دیگر رئیس جمهور نخواهم شد.