مقایسه عباس عبدی از حکم مهدی یراحی در برابر فساد ۷/۳ میلیارد دلاری
عباس عبدی نوشت: آیا مرجعی هست که بتواند اثرات این دو رویداد را در تبلیغ علیه نظام بسنجد؟ بدتر از آن را میتوان در تبعیضآمیز بودن احکام صادره دید. برای مثال در ماجرای فساد ۷/۳ میلیارد دلاری که اساسا تصور آن نیز موجب وحشت است، احکامی با تخفیف شدید صادر میشود ولی برای داشتن یک بطری الکل در منزل باید ۷۴ ضربه شلاق خورد.

عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «کدام تبلیغ علیه نظام موثر است؟» در روزنامه اعتماد نوشت:
نظام در حال پرداخت هزینههایی است که بنده هنوز نمیدانم این هزینهها را آگاهانه و با تصمیم قبلی میپردازد و از پرداخت آن استقبال میکند یا علاقهای به این پرداختها ندارد، بلکه عملکرد برخی اجزای تندروی آنکه برخلاف رویههای قانونی است، چنین هزینههایی را بر حکومت تحمیل میکنند.
اجرای حکم شلاق مهدی یراحی از این جمله است. اولین پرسش درباره اتهام انتسابی است. تا آنجا که اطلاعات در دسترس است آقای یراحی برای خواندن و تولید یک ترانه اعتراضی «روسریتو» تحت تعقیب قرار گرفت. وی پیشتر از سال ۹۷ نیز چند مورد تولید هنری داشت که مطلوب ساختار سیاسی نبود و آن را مصداق تبلیغ علیه نظام یا اقدامی امنیتی میدانستند. با وجود این ترانهها و تولیدات موسیقایی وی در صدا و سیما پخش میشد که با اعلامیهای خواهان توقف آن شد. پس از آخرین ترانهاش، وی را در منزل خود در تهران بازداشت و در نهایت محاکمه و محکوم کردند. هنگام بازداشت ظاهرا یک شیشه الکل در منزلی که موقتا ساکن بوده، یافتند و آن را هم به عنوان مدرک اتهامی ضبط میکنند و به دلیل وجود همین مدرک، او را به ۷۴ ضربه شلاق نیز محکوم میکنند.
تصویب قانون مبتنی بر هدف و فلسفهای است که مجریان قانون نمیتوانند از آن فراتر روند. در غیر این صورت کارد تیز قانون را کند و غیرموثر میکنند. هدف از ورود به خانه یراحی، بازداشت او بوده، حتی اگر اجازه تفتیش هم داشتهاند مربوط به اتهام انتسابی است، یعنی تبلیغ علیه نظام از طریق ساخت ترانه و حق نداشتهاند که الکل را ضبط و ضمیمه پرونده کنند. آمار مشروبات الکلی در کشور آن اندازه است که اگر بخواهند چنین رفتاری کنند حتما میلیونها نفر به ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهند شد. بیانیه ۸ مادهای رهبری در سال ۱۳۶۱ نیز حدود این رفتار را روشن کرده بود که خلاف شرع است. چرا این شیشه را ضمیمه پرونده میکنند؟ این کار بیش از آنکه ناشی از اجرای وظیفه قانونی باشد، برای سنگین کردن پرونده و فشار آوردن به متهم است. شاید هم گمان میکنند با این کار میتوانند مخالفان خود را لکهدار کنند. همه اینها نتیجه عکس دارند. متهم نیز متوجه این رفتار نادرست هست، لذا کینه و نفرت او بیشتر هم میشود. در حالی که اگر ضمن تذکر، این بطری را نادیده میگرفتند، پیام روشن آن بر متهم این بود که ما با اذیت کردن نیامدهایم، فقط به اتهام اصلی کار داریم. این پیام اثرگذاری بیشتری در جهت تلطیف و اثرگذاری بر متهم داشت.
در حالی که با این کار خود موجب جری شدن او میشوید و برای مقابله با شما داوطلب اجرای حکم شلاق هم میشود. اتفاقا چیزی را متوجه نمیشوید، این است که تبلیغ اصلی یراحی علیه نظام در همین اقدام داوطلبانه او برای خوردن شلاق بود و نه آن خواندن ترانه. تبلیغ او علیه نظام به فعلیت در آوردن اراده دستگاه امنیتی در اجرای حکم بود. شاید بگویید که طرفداران ما که دلشان خنک شده است. تبلیغ علیه نظام که برای طرفداران شما نیست، برای مردم و دیگرانی است که موضع سفت و سخت طرفداری ندارند.
آیا مرجعی هست که بتواند اثرات این دو رویداد را در تبلیغ علیه نظام بسنجد؟ بدتر از آن را میتوان در تبعیضآمیز بودن احکام صادره دید. برای مثال در ماجرای فساد ۷/۳ میلیارد دلاری که اساسا تصور آن نیز موجب وحشت است، احکامی با تخفیف شدید صادر میشود ولی برای داشتن یک بطری الکل در منزل باید ۷۴ ضربه شلاق خورد.
شاید دستاندرکاران گمان کنند که این حکم ضربه سنگینی به منتقدان و مخالفان زده است؟ در حالی که توجه ندارند، یراحی با علم و آگاهی دقیق میدانست که اجرای چنین حکمی چه تبعاتی دارد، لذا داوطلب اجرای آن هم شده بود و هیچ کوششی هم برای توقف آن نکرد. علت این است که جامعه امروز مجازاتهای بدنی را نمیپذیرد، این ربطی به مخالفت با اسلام هم ندارد. همان قدر که امروز تنبیه بدنی محکوم میشود، در گذشته مرسوم بود، از این رو سعدی در گنجینه ادب فارسی خود گلستان میآورد که «چوب استاد به ز مهر پدر» اگر در گذشته برای تربیت محصلان تنبیه بدنی رایج بود، محکومان که جای خود داشتند. ولی اکنون به علل گوناگون مجازات بدنی مطلقا پذیرفتنی نیست، به همین علت است که سنگسار هم به دلیل تبعاتش اجرا نمیشود. جالب است که مجازات زندان بسیار سختتر از مجازات شلاق است، ولی شلاق چیزی فراتر از مجازات صرف است، به همین علت جامعه آن را نمیپذیرد و معلوم نیست چرا بر آن تاکید و از آن بدتر حکم هم اعلام شد که اشاعه گناه هست. نوع مجازات طریقیت دارد و موضوعیتی ندارد، لذا تجدید نظر اساسی در حقوق کیفری اعم از مصادیق و رفتارهای مجرمانه یا از آن مهمتر نوع و شیوه مجازاتها یک ضرورت اساسی است که ظاهرا متولیان نظام عنایتی به حذف این منبع مهم تبلیغ علیه نظام ندارند.
این تازیانه اززمانی که ایران تسلیم شدوجودداشته ودارد
پس یراحی هم رفت جزءآدم حسابی ها
مهدی یراحی، باشرف بوده و هست.
بزنید تازانه ها را تا باقیمانده ملت هم بیدار شود.
فرق این دو با هم این است که یراحی مانند سارقین ملیارد دلاری خودی نیستند ؟؟؟؟؟
ملت باید هزینه اگاهی رابعد ازچهارصدسال ازصفویه به اینوربدهندتادرک درستی ازدین ایین وعدالت وتوهم دینداریوبدانیم تاحرکتی نکنیم کاریدرست نمیشود
۷/۳ میلیارد دلاری
وقتی دو تا تار موی غیر خودیها حکمش بسیار سنگین تراز باغ ازگل باشد خب اینم طبیعیه !!
آقای عبدی گفته اید میلیونها نفر به ۷۴ ضربه بعل مشروب خواری محکوم و شلاق می خورند میلیونها نفر