موضع جامعه روحانیت عدم کفایت دولت نیست
جبهه پایداری در بیانیه خود حکم به عدم کفایت دولت داده است؛ آیا در مجموعه برآوردهای سیاسی جریانهای مختلف کشور چنین برآوردی وجود دارد که دولت برای اداره کشور دارای کفایت سیاسی لازم نیست؟
ما معتقد نیستیم که دولت در چنین شرایطی که از نظر فشارهای مختلف وجود دارد، لازم باشد که کارش را رها کند و کنار برود. اتفاقاً نه تنها باید به وظیفه و واجب خود در حوزه مسئولیت عمل کند و با قدرت آنچه را که از نظر قانون اساسی بر عهدهاش میباشد و منویاتی را که رهبر معظم انقلاب مطرح کردهاند پیاده کند، بلکه بقیه نیروهای کشور هم باید به دولت در این زمینه کمک کنند. توجه داشته باشید که ما الان داریم از کشور سخن میگوییم نه یک قسمت خاص از آن در ابعاد سیاسی یا اجتماعی. مسأله الان مسأله کشور است و در چنین شرایطی باید از هر دولتی حمایت کرد. در این شرایط همه قوا باید به کمک دولت بیایند و نگذارند کار کشور مختل شود. موضع ما در این شرایط وحدت هر چه بیشتر در کشور است؛ هم بین قوای مختلف و هم میان جناحهای سیاسی.
آیا فکر میکنید این اتفاق افتاده است؟ یعنی در عمل چنین وحدتی در کشور و حمایت از دولت را احساس میکنید؟
همین که صدای عبور از دولت هماکنون یک صدای حداقلی در کشور است یعنی اینکه حمایت از دولت کم و بیش وجود دارد و قصد مجموعه کشور کمک به دولت است. البته دولت هم در این بین یک وظیفه بسیار مهم دارد و آن این است که خودش هم متقاضی و مطالبهگر چنین کمکی باشد. دولت خودش باید برای دریافت این کمکها پیشقدم شود و از مجموع توان کارشناسی کشور در اقشار، جریانها و نهادها و قوای مختلف بهرهبرداری کند. یعنی خود دولت باید مشوق کمک به خودش باشد. شرایط ما شرایطی نیست که بتوان آن را بر اساس آرا و تصمیمات جمعی معدود و اندک که در دولت مسئولیت دارند، اداره کرد. چرا که صاحبنظرانی هستند که راهکارهایی مناسب را برای خروج از شرایط فعلی میدانند و ما در کشور تجربیاتی داریم در حوزه مدیریت در شرایط سخت و زیر فشار. ما شخصیتهای زیادی داریم که تجربه کاری آنها در ادوار گذشته مدیریت و شرایط بحرانی موفق بوده که باید از این ظرفیت استفاده کرد. مشکلات و مسائل فعلی را تنها از همین طریق است که میتوان حل کرد. بنابراین به نظر من اتحاد و وحدت درونی و کمک به دولت دارای دو ضلع است؛ یک ضلع که مربوط به منتقدان دولت میشود و باید در این شرایط، موقعیت خطیر کشور را درک کنند و ما رفتاری متفاوت از گذشته از آنها ببینیم، یک ضلع هم دولت است که باید خود را پذیرای نقدها، نظرات و کمکهای مشفقانه همه در ایران نشان دهد.
زیر ضرب بردن دولت به این شکل در شرایط فعلی کشور از یک سو دارای چه معنی و مفهومی است و مهمتر از آن چه خروجی و نتیجهای میتواند داشته باشد؟
بهنظر من این کار ترجیح دادن مسائل فرعی به مسائل اصلی و مهمتر از آن غفلت کامل از نتایج و آثاری است که یک چنین رویکردی میتواند آن را به بار بیاورد. در شرایطی که ما قرار داریم اگر کسی بخواهد تسویه حساب سیاسی بکند، غافل از این است که آثار و نتایج آن تنها به دولت منتخب برنمیگردد بلکه متوجه کل نظام خواهد شد. اصرار بر این موضع که شرایط را برای برکنار کردن دولت مهیا ببینیم بزرگترین غفلت و بیبصیرتی سیاسی است. این به معنای تعطیل کردن نقد و نظر دادن درباره وضعیت کشور و بیان اشتباهات احتمالی دولت و هر نهاد دیگری نیست. نقد یک مسأله است و حمله به کلیت یک نهاد و قوه چیز دیگری است. رهبر معظم انقلاب در سخنرانی که همین اواخر داشتند، اشاره فرمودند که میباید به دولت کمک کرد. از نظر ما این موضع، موضعی حکیمانه است و نقطه مقابل کسانی است که شرایط را برای حمله مناسب میدانند و در این موقعیت به فکر استفاده سیاسی خود هستند. رهبر انقلاب به وضوح نظر خود را در این رابطه دادهاند و به نظر من امکانش وجود ندارد که کسی یا کسانی خلاف این سخنان عمل کنند و بخواهند کار خود را به شکلی توجیه کنند. هر کس در این شرایط نقدی دارد باید همراه با کمک و دلسوزی باشد که بگوید چه باید کرد، نه اینکه بخواهد بابت اتفاقاتی که بهدلیل تأثیر مشکلات داخلی و همینطور توطئههای خارجی رخ داده، برای خود موقعیت سیاسی ایجاد کند.
منبع:ایران آنلاین
15
بجای سر دادن شعارهای کلی تهی از تحلیل علمی علیه ناکارآمدی برنامه های دولت ، مردانه و عالمانه نقاط خطا آلود این برنامه ها و راه حلهای رفع این خطاها را با صداقت و جدیت و با دلیل و مدرک به مردم ارائه کنید و برای مردم با اسناد غیر قابل انکار موجود با شهامت و راستی فاش کنید چرا و بنفع چه طرفهایی این برنامه ها درد و رنج ده ها میلیون از مردم بی دفاع را ادامه می دهند و روز به روز بیشتر می کنند؟؟؟!!!