محبوبیت امام کاظم(ع) در میان اهل سنت/ شیوه قیام موسی بن جعفر(ع)
امام کاظم(ع) از طریق سازمان وکالت وجوهات را به فقرای همه مسلمانان اعم از شیعه و اهل سنت اختصاص می داد به گونه ای که سنی ها هم به حضرت، باب الحوائج می گویند.
دوران امام کاظم (ع) اگرچه با زندانی شدن طولانی مدت آن حضرت همراه بود اما مبارزه فعالانه امام کاظم سبب شد، شیعیان وضعیت بهتری بیابند. حداقل ۴ سال و حداکثر ۱۴ سال در مورد مدت زندانی شدن امام کاظم نقل شده است اما در عین حال حضرت با تشکیل شبکه وکالت توانستند امور شیعیان را سامان دهند. از سوی دیگر امام با مقتدرترین دوره حکومت بنی عباس مواجه بود که فعالیتهای امام را با سختیها بسیاری همراه میکرد. اما جمع آوری وجوهات از طریق وکلا، این امکان را به امام میداد که با تقسیم آن میان فقرا چه از اهل سنت و چه از شیعیان باعث تألیف قلوب شود و امام جایگاه ویژه ای در قلوب مردم پیدا کند.
محبوبیت امام کاظم (ع) بین اهل سنت
حجت الاسلام کاشانی در مورد شرایط دوران امام کاظم (ع) گفت: امام در اوج عسرت، رو به جلو حرکت میکند برای اینکه غربت دین را کم کند، هر کدام هم به شکلی که میتوانند. قدرت زمان هارون شدید و سنگین است و نیروهای او بسیار زیاد هستند. هارون به آنقدر فتوحات داشت که هر سال نمیتوانست به حج برود، یک سال به حج میرفت و یک سال میرفت و به فتوحات سرکشی میکرد.
وی با طرح این سوال که چرا امام کاظم (ع) کریم اهل بیت علیهم السّلام شد؟ گفت: امام کاظم (ع) به شیعیان میگویند وجوهات بپردازید. او میرود کشور فتح میکند و امام کاظم از شیعیان وجوهات دریافت میکند. پولی که امام کاظم علیه السّلام در شهر پخش میکنند بیش از هارون است. این مبارزه است.
وی ادامه داد: دوره هارون دوره بسیار سنگینی است. امام، شبکه شیعه درست میکند، فقرا را شناسایی کنید. شخص میآید پول بدهد، حضرت میگوید: از کجا آمدهای؟ میگوید: از خراسان. میگوید: مأمور خراسان فلان شخص است. چند نفر آشکار و یک نفر مخفی این کار را انجام میدهد. آن فرد اصلی مخفی است. برگرد به آنجا برو. شبکه درست کرده بودند که به فقرا رسیدگی کنند. یک بخشی را به فقرار میدادند و یک بخشی از پول به مدینه و بعد هم به بغداد میآمد. حضرت آنجا توزیع میکرد.
وی افزود: وسط حکومت مقتدرترین سلطان بنی عبّاس، ثروت امام کاظم علیه السّلام از او سنگینتر است. به گونهای که آن زمان اهل سنّت به او باب الحوائج میگفتند! باب الحوائج از نظر آنها معنای معنوی نداشت، یعنی اگر گرفتار هستی و از هارون ناامید شدهای، موسی بن جعفر علیه السّلام هست. این کار محبّت به وجود میآورد. من این شعر را خیلی دوست دارم و آن را زیاد خواندهام. ببینید یک اهل تسنّن چه میگوید؟ سلاطین دنبال این هستند که امام را خفه کنند، ساکت کنند، نور او را خاموش کنند امّا امام در دلهای اهل سنّت شمع روشن میکند. آنجا که شنیدید آمدند و گفتند هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَهِ.
این کارشناس دینی گفت: علمدار مسئلهی فاطمیّه، حضرت موسی بن جعفر است. او برای حضرت زهرا سلام الله علیها و علم کردن جریان شهات حضرت زهرا سیلی خورده است.
کاشانی ادامه داد: امام مبارزهی منفی میکند، خسته نمیشود. او را به زندان میاندازند، او را به سیاهچال میاندازند، چند سال نور و خورشید نمیبینند. شاعران اهل تسنّن برای امام کاظم علیه السّلام در آن ایّام شعر گفتهاند. اینها برای یک محقّق معنی دارد. یعنی در آن دوره که فشار میآورند، به گلوی امام فشار میآورند و او را به زندان میاندازند، کسی جرأت ندارد سیاسی صحبت کند.
وی افزود: در این شرایط، حضرت در دلها آتش محبّت را روشن میکند، شعرا شعر میگویند. این بسیار سخت است. شعر آن زمان یعنی رسانه، همه جا پخش میشد.
وی اظهار داشت: دعبل در مورد شخصی از بنی عبّاس شعری گفته بود، دوستان او هم میگفتند. گفت: اصحاب کهف بودند، هشتمین آنها سگ آنها بود، پدران تو هم که به سلطنت رسیدند هفت نفر بودند و تو هم سگ آنها هستی، بلکه سگ اصحاب کهف گناه نکرده بود و تو سگ عاصی بنی عبّاس هستی! سلطان هر جا که میرفت میگفتند: سگ عاصی آمد. این رسانه است. به همین دلیل هم بعداً او را کشتند. اینکه در مدح امام کاظم علیه السّلام شعر بگوید، یعنی امام قلوب را فتح کرده است.
وی ادامه داد: به این شاعری که سنّی قطعی است گفتند: چرا از علیّ بن موسی الرّضا علیهما السّلام شعر نمیگویی؟ اینطور شروع کرد، گفت قِیلَ لِی أَنْتَ أَشْعَرُ النَّاسِ طُرّا، به من گفتهاند تو بزرگترین شاعر عرب هستی -اسم او ابو نؤاس است- وقتی صحبت میکنی، درّ و گوهر میبارد، فَعَلَامَ تَرَکْتَ مَدْحَ ابْنِ مُوسَی، چرا در مورد پسر موسی بن جعفر، امام رضا علیه السّلام شعر نمیگویی؟ وَ الْخِصَالَ الَّتِی تَجَمَّعْنَ فِیهِ، ویژگیهای او را بگو. میگوید قُلْتُ لَا أَهْتَدِی لِمَدْحِ إِمَامٍ من در مورد امام رضا علیه السّلام چه بگویم، کَانَ جِبْرِیلُ خَادِماً لِأَبِیهِ، جبرئیل نوکر خانه پدر او است! این شاعر شیعه نیست، این یعنی فتح قلوب.
کاشانی گفت: وقتی اهل سنّت راجع به موسی بن جعفر علیه السّلام صحبت میکنند با اینکه امام را از لحاظ دینی دوست ندارند، او را قبول ندارند. امّا، میگوید مُوسَی بنُ جَعفَرٍ یُدعَی، به او گفته میشود بَابِ قَضاءِ حَوائِجِ المؤمنین، بابُ الحَوائِجِ، هر کسی گرفتار است به درِ خانهی او میرود.
شیوه قیام متفاوت امام کاظم (ع)
این کارشناس دینی افزود: تقریباً هر کس از آل ابیطالب اهمیّت داشت علیه حکومت قیام کرد. تنها آدم مهمی که قیام نکرد موسی بن جعفر بود. چرا؟ چون باید سر جای خود بحث شود که موسی بن جعفر (ع) بخشی از سناریوی امامت شیعه است.
وی اظهار داشت: یک سری اهداف روی زمین مانده و یک سری کار برای امام بعدی دارد. قیام کند و کشته شود چه دستاوردی دارد؟ به اندازهای نیرو ندارد که بتواند مقابل هارون یا مهدی عباسی کامل بایستد و پیروزی حاصل شود. وقتی نمیتواند پیروزی حاصل کند قیام نمیکند. قیام نکردن حضرت جذابیت را کم میکند و کسانی که قیام میکردند به شجاعت، انقلابی مشهور بودند. لذا حضرت اینجا از یک راهبرد استفاده کرد. اینکه شنیدید حضرت موسی بن جعفر با حکومت هارون مبارزه کرده است هیچ مبارزه با شمشیر نکرده است. چندان سخنرانی علیه آن نکرده است. بشمارید پنج مورد نمیشود. حضرت ۳۵ سال امام بود، پنج مورد را در ۳۵ سال نمیشود گفت. چه کار کرد که آنها حضرت را به زندان انداختند؟
وی ادامه داد: دومین راهکار این بود که یک سازمان وکالتی تشکیل میدهد از شیعیان خمس میگیرند. عمدتاً شروع ماجرای خمس برای دوران امام کاظم است، دوران ائمّهی قبلی وجوهاتی در کار نیست. کمی اواخر دوران امام صادق است. با این وجوهات حوزهی علمیّه بزنند؟ حضرت این وجوهات را به صرّه، کیسههای طلا ۲۰۰، ۳۰۰، ۴۰۰ سکّهای تبدیل میکند. این هم از آن مواردی است که به کتب اهل سنّت راه یافته است. با آن مقدّمهی کوتاهی که عرض کردم آقایان فضائل ائمّهی ما را بنا ندارند نقل کنند، مگر اینکه آنقدر شایع شود که نشود جلوی آن را گرفت.
وی افزود: کارهای امام به منابع اهل سنّت راه یافته است، به منابع تراجم راه یافته است، به منابع رجالی هم راه یافته است یعنی پایان آن منابع رجالی است که میخواهند دربارهی شخص داوری کنند. به گونهای که کیسههای امام کاظم (ع) ضرب المثل میشود. صرهی موسی بن جعفر ضرب المثل میشود إَذَا أَعطَی المَرء فَقَد استَغنَی به هر کسی میداد شخص بینیاز میشد. چه کسی میتوانست اینطور سکه دهد؟ اینگونه بخشش دست چه کسی بود؟ فقط دست شاه بود، کسی که بیت المال دست او بود. هر چه میگرفتند تمام نمیشد، این یک استراتژی بود.
حجت الاسلام کاشانی گفت: خواستند هارون را نسبت به حضرت موسی بن جعفر (ع) تحریک کنند و ایشان را بگیرند همین را گفتند. گفت: عجیب است دو خلیفه داریم یجبی عَلَیهِمُ الخَراج، خراج برای آنها میآید. حضرت یک سیستم سازمان وکالت درست کرده بود شیعیان را طبقهبندی کرده بودند، دستهبندی کرده بودند روستا را به یک کدخدای خاص، او به دهداری، شهرداری، استانداری.
وی ادامه داد: شخصی از خراسان آمد گفت: پول آوردم. فرمود: از کجا آمدی؟ گفت: از خراسان. فرمود: نمایندهی ما فلانی است برگرد. برای اینکه باید این سیستم را تقویت کند. این سیستم که تقویت میشد بخشی را به فقرا میدادند، بخشی به بغداد یا مدینه سرازیر میشد. حکومت ۵۰ سکهی طلا به کسی میداد که خدمتی به حکومت کرده بود. گدا در خانهی امام کاظم میآمد ۲۰۰ سکه میگرفت و میرفت. تحت الشعاع قرار داد. این همه پول از کجا آمده است؟ حضرت اگر کوچکترین موضعگیری سیاسی، نظامی میکرد بلافاصله کشته میشد. وی افزود: امّا این پول که کاری نداشت، پول را به شیعیان هم نمیداد. ابن حجر مکّی میگوید یدعی باب قضاء حوائج المؤمنین أی اهل السّنه ما سنیها به او باب الحوائج میگوییم. هر کسی میآمد در خانه او را میزند، دویست کمترین رقم او بود.
دائماً حضرت را از مدینه به عراق و شام و بغداد تبعید میکردند
حجت الاسلام میرزامحمدی نیز در مورد شرایط حاکم بر دوران امام کاظم (ع) اظهار داشت: امام باقر (ع) و امام صادق (ع) از انقراض بنی امیه و تأسیس بنی عباس به احسن وجه استفاده کردند و توانستند هزاران شاگرد تربیت کنند. اما وقتی نوبت به موسی ابن جعفر رسید، ورق برگشت. وقتی دشمن دید از دو امام در ملاعام در مسجد و در ملاقاتهای عمومی و خصوصی بیش از شصت هزار حدیث نقل کرده اند. لذا گفتند اگر امام را رها کنیم ریشه این حکومت زده شده است. دائماً حضرت را از مدینه به عراق و شام و بغداد تبعید میکردند. در روایت آمده است که با امام کاری کردند که موسی ابن جعفر مدتها در بیابانهای شهر شام و در غار با لباس مبدل و چهره بدلی زندگی میکردند که کسی امام را نشناسد. این روایت مورد اشاره رهبر انقلاب نیز بوده است.
وی افزود: بارها «ینتقل من سجن الی سجن» از این زندان به آن زندان منتقل میکردند. تا چهارده سال در مورد زندانی شدن امام نقل شده است.
این کارشناس دینی ادامه داد: فردی یهودی را به عنوان زندان بان حضرت انتخاب کردند. سندی ابن شاهک زندان بان حضرت شد. روایت شده بچههای سندی ابن شاهک از روزنه زندان به حضرت نگاه میکردند در حالی که امام در سجده بودند و بسیار نحیف شده بودند. یک لحظه امام از روزنه در به بچههای سندی نگاه کرد از همین فرد یهودی یک نوهای به دنیا آمد که از اعلام تشیع شد. لذا امام بخواهد دستگیری کند از یهودی هم دستگیری میکند.
وی افزود: در دروه امام کاظم (ع) از آل ابی طالب هر کسی که میتوانست قیام کرد و تنها فرد مهمی که قیام نکرد امام موسی ابن جعفر بود. امام کاظم بخشی از سناریوی امامت شیعه است چراکه یک سری کارهای بر زمین مانده دارد و یکسری کار برای امام بعدی. اگر قیام میکرد و کشته میشد دستاوردی به همراه نداشت و حضرت به اندازهای نیرو نداشت که بتواند مقابل هارون بایستد.
عمده شروع مسئله خمس از زمان امام کاظم است
وی ادامه داد: راهبردی که حضرت استفاده کرد این بود که سازمان وکالتی تشکیل دادند که از شیعیان خمس میگیرند. عمده شروع مسئله خمس از زمان امام کاظم است. حضرت این وجوهات را به صرّه تبدیل میکردند. این مسئله در کتب اهل سنت هم آمده است. کیسههای طلا دویست تا چهارصد سکهای، که روایت شده «إَذَا أَعطَی المَرء فَقَد استَغنَی» به هر کسی میداد، آن طرف بی نیاز میشد. این یک استراتژی بود. هارون هم به این مسئله اشاره کرده بود که عجیب است برای اینها خراج میآید و ما دو خلافت داریم!
این کارشناس دینی در پایان گفت: حضرت شیعیان را دسته بندی کرده بودند. حضرت این مبالغ را بخشی به فقرا میدادند و بخشی به بغداد یا مدینه سرازیر میشد. حضرت اگر کوچکترین موضع گیری سیاسی و نظامی میکرد کشته میشد. کمک امام تنها به شیعیان نبود، ابن حجر مکی میگوید «یدعی بباب قضا حوائج المومنین ای اهل سنه» لذا سنیها هم به حضرت باب الحوائج میگویند.
منبع: مهر
1696