نظام آموزشی، کلاسهای فوقالعاده، کنکور و تقویتی دانشآموزان را "له" کرده است
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفت: اکنون نظام آموزشی رسمی و غیررسمی، کلاسهای فوقالعاده، کنکور و تقویتی کودکان را زیر دست و پای خود
یک سالی است که آموزشوپرورش طرحهای مختلفی را برای مدارس آماده و از آنها رونمایی میکند، ادامه این روند باعث شده تا بتوان مهمترین شاخص دوره فعلی آموزشوپرورش را ترافیک طرحهای مختلف دانست، طرحهایی که یک سر آن به دانشآموز و خانواده و سر دیگر آن به معلمان و مدیران مدارس مرتبط است.
حذف مشق شب، مبارزه با مافیای کنکور، اتاق بازی در مدارس، معلم تمام وقت، حذف مدارس سمپاد دوره متوسطه اول و ... مهمترین دستور کار آموزشوپرورش در بیش از یک سال و نیم گذشته بوده است؛ برنامههایی که برخی از آنها همچون مبارزه با ورود موسسات خصوصی به مدارس با پیگیری و نظارت جدی آموزشوپرورش تا حدی به نتیجه رسیده است اما درباره سایر برنامهها باید گفت اگر نگاه دقیق و جزئیتری داشته باشیم سخن از موفقیت، چندان هم آسان نیست.
حذف مشق شب یا به قول مسئولان آموزشوپرورش "حذف تکالیف با رویکرد سنتی" در گام نخست در کلاسهای درس با 16 تا 25 دانشآموز عملیاتی شد و در مدارس دولتی که کلاسهای درس آنها در بیشتر موارد بالای 25 نفر است همچنان مشق شب به شیوه سنتی خود حاکم است و حتی از کمرنگشدن آن خبری نیست.
پای صحبتهای یک پدر
پدری که فرزندش در کلاس اول دبستان یکی از مدارس دولتی درس میخواند، درباره "مشق شب" میگوید: "در حالیکه مسئولان آموزشوپرورش از حذف مشق شب یا کم کردن آن صحبت میکنند، بارها من و همسرم برای اینکه فرزندم مشق نمینویسد به مدرسه فراخوانده شدیم! فرزندم فقط 7 سال دارد و طبیعی است که در این سن بازی برای او از اهمیت بیشتری برخوردار است اما هر شب باید چندین صفحه مشق بنویسد و برای آخر هفته هم پیک آدینه دارد که باید هر هفته چندین صفحه را پرینت بگیرم تا فرزندم آنها را حل کند، کودک کلاس اولی تا حدی ظرفیت نوشتن مشق شب را دارد و اگر حجم تکالیف ارائه شده بیش از اندازه باشد، طبیعی است که کودک خسته میشود و زیربار نوشتن نمیرود."
او در ادامه صحبتهای خود، این سؤال را از ما پرسید که "مگر آموزشوپرورش بر کاستن از مشق شب تاکید ندارد، پس چرا هماکنون وضعیت مدارس اینگونه است؟ هر شب برای نوشتن مشق، "جنگی" در خانه ما برپاست، چون فرزندم زیربار نوشتن تکالیفش نمیرود چرا صحبتهای وزیر و واقعیتهای مدارس تا این حد متفاوتند؟!"
باید گفت که "حذف مشق شب" حکایت امروز و دیروز نیست و آموزشوپرورش سال هاست برای حذف اقتدار مشق شب به شیوه سنتی آن موفق نبوده است و در نگاه جدید وزارت آموزشوپرورش برای تغییر این رویکرد سنتی تلاشهایی در حال انجام است که موفقیت آن نیازمند همراهی معلمان دوره ابتدایی و از سوی دیگر فراهم ساختن برخی زیرساختهاست.
دکتر حسن ذوالفقاری عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در یادداشتی به رویکرد آموزشوپرورش درباره "مشق شب" پرداخته است.
او در این یادداشت بر این نکته تأکید دارد که اکنون نظام آموزشی رسمی و غیررسمی، کلاسهای فوقالعاده، کنکور و تقویتی کودکان را زیر دست و پای خود له کردهاند و آنان را نمیبینند؛ مشروح این یادداشت در ادامه آمده است:
بگذارید کودکانمان اندکی نفس بکشند!
بگذاریم کودکانمان اندکی نفس بکشند و کودکی کنند؛ اکنون نظام آموزشی رسمی و غیررسمی، کلاسهای فوقالعاده، کنکور و تقویتی کودکان را زیر دست و پای خود له کردهاند و آنان را نمیبینند.
به هوش باشیم و کودکانمان را قربانی امیال سودجویان نکنیم و در عوض به آنچه نیاز واقعی حال و آینده اوست بیاندیشیم؛ آنچه در انجام تکالیف چه در منزل و چه در خانه مهم است مهارتی بودن است تا چه اندازه مشق دانشآموز را توانمند میکند تا در زندگی اجتماعی از آنها بهره ببرد.
صرف نوشتن چند بار از روی کتاب نمیتواند مهارت ایجاد کند که ممکن است دانشآموز را خسته و فرسوده کند و موجب حتی بدخطی او شود.گاهم این وظیفه خطیر را پدران و مادران دلسوز بر عهده میگیرند! تا مبادا گرد ملال بر خاطر فرزندان نشیند.
مشق شب که اکنون پای مراجع تقلید نیز بدان باز شده از دغدغههای دیرین نظام آموزش و پرورش بوده و این مسئله چند سویه دارد و سه گروه را برانگیخته و درگیر کرده است:
گروه اول خانوادهها؛ خانوادهها احساس میکنند تقویم تربیتی و مقولههای آموزشی با مشق شب پایان میپذیرد و نبودن آن موجب سستی پایههای آموزش عزیزانشان میشود.
تکلیف واحد برای تمام دانشآموزان نه منطقی و نه سودمند
خانوادهها باید بدانند که دادن یک تکلیف واحد به تمام کلاس نه منطقی است و نه سودمند؛ هر دانشآموز به تناسب نیاز و توان باید تکلیفی را انجام دهد، مثل بیماری که متناسب با بیماری و نیاز خود دارو مصرف میکند هیچ پزشکی نسخه واحد برای بیماران نمیپیچد پس چرا باید معلمان یک نسخه واحد برای تمام دانشآموزان با توان متفاوت بپیچند؟
معلمانی که هنوز به باور نرسیدهاند...
امروز در کتابهای درسی، تکالیف مهارت محور جانشین مشقها و تکالیف خستهکننده شده است. ماهیت این تمرینها و تکالیف مهارتی بنا بر درست خواندن، درست شیدن، مشاهده درست، سخن گفتن و نظایر آن است. مهارتهایی که نیاز واقعی امروز و آینده شهروندان است. طبیعتا اولین کسانی که میتوانند این برنامه را به درستی اجرا کنند معلمان فرهیختهای هستند که بتوانند اولا خود مجری برنامه باشند، ثانیاً آن را برای خانوادهها جا بیاندازند زیرا هنوز معلمانی به این باور نرسیدهاند و همچنان به زعم خود یا فشار مدرسه و خانواده کارهایی سنگین و کم فایده بر دوش دانشآموزان مینهند.
تجربه آموزشی سایر کشورها نیز موید همین نکات است. در ژاپن دانشآموز تا کلاس سوم هیچ تکلیف منزل ندارد در دیگر کشورها اگر هست معین است و مربوط به نیم یا یک ساعت آن هم با هدف مشخص. دانشآموزان در مدارس سوئد و سوئیس با حضور بیشتر در مدرسه فقط تکالیف را درهمانجا انجام میدهند. کتابها در همان مدرسه میماند در تدوین کتب ابتدایی نیز همین هدف مدنظر بود که البته با توجه به نبود زیرساختهای لازم در مدارس محقق نشد.
کتابهای دانشآموز باید در کمدهای مخصوص دانشآموزان و در مدرسه بماند و نه آنکه دائم هر صبح و شام حمل شود. حمل این بار گران بنابر گزارشهای محققان بهداشت و سلامت خود موجب عوارض بسیار از قبیل درد کمر شده است.
مشق شب عوارض بسیاری جز آنچه گفته شده دارد، باعث قطع روابط عاطفی کودک با پدر و مادر میشود. کودکی که باید در کنار خانواده باشد ساعاتی را با بیحوصلگی مشغول انجام تکالیف میشود و آخر هم روی کتاب خوابش می برد. در عوض پدر و مادر با خواندن کتاب برای او یا با او میتوانند در رشد عقلی، اجتماعی و عاطفی او موثر باشند تا آنکه موجب وازدگی و سرخوردگی شود.
به آتش بیار معرکه"صداوسیما" هم نباید توجه کرد زیرا از رهگذر تبلیغ این موسسات و کتابها روزانه چند ده میلیون تومان نصیبشان میشود و دیگر داعیهداران و دلسوزان هاکذا! تنها به آینده فرزندانمان فکر کنیم که چه چیز نیاز آنهاست.
گروه دوم ناشران کتابهای کمک درسی؛ گروه نگران دیگر ناشران کتابهای کمک آموزشی هستند که از سر دلسوزی! آه از نهادشان برآمده است. اینان که به حق از مشق شب در جهت تجاریسازی آموزشها بهره بردهاند از مخالفان سرسخت این تصمیم آموزش و پرورش هستند. حال اگر چند موسسه آموزشی و ناشر گردن کلفت کتب درسی که برگرده این کودکان سوارند نزد مراجع رفته و به این بهانه که حذف مشق شب کودکان را متمایل به فضای مجازی میکند، تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل. ما نباید زودباور باشیم که بدون تحقیق حکمی صادر کنیم.
کتب کمک آموزشی و تحمیل هزینه بر سبد خرید خانوادهها
به این نکته هم توجه داشته باشیم موسسات آموزشی با آغاز حذف کنکور اکنون به مقاطع پایینتر و به خصوص ابتدایی روی آوردهاند تا از این طریق و دامن زدن به مشق شب به اهداف سودجویانه خود برسند. کتب کمک آموزشی جز آنکه بار خاطر هستند هزینهای را برسبد خرید و خرج خانواده آن هم در شرایط بد اقتصادی کنونی تحمیل کردهاند. هر سال با شروع ماه مهر جز 10-15 کتاب درسی که آن هم حجم زیادی است خانوادهها باید دو کارتن یا بیشتر کتاب کمک آموزشی هم بخرند.
گروه سوم نظام آموزش و پرورش؛ نظام آموزش و پرورش ایدههای خاص خود را دارد چرا که مشق شب مقولهای اولاً مطلق نیست که هر کس و هر جا لازم باشد ثانیاً حدود کمی و کیفی آن بسیار مهم است.
چه نوع تکالیفی مهم هستند که مقوم آموزشهای مدرسهای باشد، تکالیف بیهدف جز خستگی کودک نتیجهای ندارد در عوض با تکالیف متنوع میتوان به هدف بهتری دست یافت البته بر پایه آموزش خانواده، توجیه والدین و اتخاذ روشهای درست.
سال 1380 هم قرار بود معلمان ابتدایی مشق شب ندهند!
نویسنده براساس تجارب آموزشی و سالیانی که در سازمان برنامهریزی و تألیف کتابهای درسی مشغول تدوین کتابهای زبان و ادبیات فارسی به خصوص تألیف کتابهای بخوانیم و بنویسیم بود، به این موضوع بسیار حساس بود.
در همان ابتدای کار یکی از چشم اندازهای گروه تألیف همین دغدغه و نگرانی بود که مشق شب باید هدفمند باشد این مهم با تدوین کتاب "بنویسیم" برای انجام تکالیف در مدرسه حل شد. در آن زمان "1380" قرار شد معلمان ابتدایی از دادن تکالیف و مشق اضافه خودداری کنند و به جای آن تمرینهای کتاب بنویسیم در مدرسه انجام شود و به خانه نیز محول نشود و کودک در منزل با کمک خانواده به مطالعه داستان و خواندن کتاب مشغول باشد.
درج عنوان کتابخوانی در هر درس به همین منظور بود تا دانشآموزان به جای انجام تکالیف سخت فقط کتاب بخوانند یا اگر برنامههای مخصوص خود را در تلویزیون تماشا میکنند پدر و مادر با توجه به جنبههای تقویت مهارتهای زبانی، از همان برنامهها سودجسته و با طرح چند سوال توجشان را جلب کنند.
حذف مشق شب در کلاسهای 30 تا 40 نفره؟!
این همه را گفتیم و باید اضافه کنیم که با این اقدام درست آموزش و پرورش بار مسئولیت آنان بیشتر و بیشتر میشود زیرا باید:
1. از حجم کلاسهای 30 تا 40 نفره بکاهند تا اگر مثل ژاپن میخواهیم تکلیف ندهیم کلاسهایمان 15تا20 نفر باشد که معلم بتواند به تکالیف کلاسی دانشآموزان بپردازد.
2. معلمان تازه نفس، جوان، با انگیزه و مرتبط استخدام کنیم که براصول و مبانی آموزشهای نوین آگاهی کافی داشته باشند.
3. فضای کلاسها وسیع و امکانات مدرسه کافی باشد تا بتوان به اهداف آموزشی رسید.
4. به خانوادهها در قالب انجمن مربیان آموزشهای لازم را بدهیم تا با آگاهی و کمک آنها بتوان این طرح مهم را پیش برد.
5. برنامهریزان اگر نگاهی به ژاپن و سوئد و انگلیس دارند نیم نگاهی به آموزش زیر کپر و چادر و در اتاقهای نمناک داشته باشند کلاسهایی که از شدت تنگی جان عزیزانمان را میگیرد و با آرزوهایشان میسوزاند.
6. از طریق مراجع قانونی دست دلواپسان آموزشی را کوتاه کنند.
منبع: تسنیم
1981