سلامت در ایران به سمت زیمبابوه ای شدن می رود؟
مدتی قبل وزیر محترم بهداشت گفت که «قبل از انقلاب، سن امید به زندگی در ایران فقط 55 سال بود، اما اکنون با بهبود وضع سلامت عمومی و بهداشت، این شاخص به 76.2 سال و به بالاتر از میانگین جهانی رسیده است.»
اما بنا به دلایل زیر روزهای طلایی نظام سلامت ایران سپری شده است.
الف- مردم: طبق گزارش رسمی وزارت رفاه، فقر در ایران گسترش یافته، به شکلی که از هر سه ایرانی، یک تن زیر خط فقر زندگی میکند. همچنین آخرین گزارش بانک جهانی اشاره میکند که درآمد سرانه ایرانیان به شدت کاهش یافته، به شکلی که سال گذشته، جایگاه ایران در تقسیمبندی چهارگانه درآمدی کشورها از درجه دوم (Upper-middle income) به درجه سوم (Lower-middle income) سقوط کرده است. فقر موجب میشود که طبقات اجتماعی ضعیفتر، غذای سالم و باکیفیت را کنار گذاشته، استانداردهای بهداشتی را رعایت نکرده، ورزش نکنند و... و بدینترتیب سطح آسیبپذیری آنها نسبت به بیماریها افزایش پیدا کند. علاوه بر این، پژوهشهای معتبر تاثیر شوم فقر بر سلامت کودکان را به اثبات رساندهاند. کودکان فقیر نه تنها بیشتر میمیرند، بلکه در آینده با احتمال بیشتری دچار کاهش بهره هوشی، اختلالات شناختی، بیماریهای روانپزشکی، کوتاه قدی، بیماریهای متابولیک و... میشوند. همچنین فقر بر بیماران تاثیر بیشتری میگذارد، زیرا آنها استطاعت مالی استفاده از خدمات درمانی باکیفیت را ندارند. به عنوان مثال، کافی است از پزشکانی که با بیماران مزمن و صعبالعلاج سر و کار دارند، سوال کنید که چند بیمار را میشناسند که اخیرا از ادامه درمان خود دست کشیدهاند؟ پاسخها نگرانکنندهاند. متاسفانه باید هشدار داد که به زودی با سونامی بیماران مواجه خواهیم شد.
ب- جامعه پزشکی: چند ماه پیش بود که وزیر بهداشت، رییس سازمان نظام پزشکی، رییس کمیسیون بهداشت مجلس و رییس فرهنگستان علوم پزشکی به عنوان چهار رکن اصلی نظام سلامت در نامه مشترکی از رییسجمهور درخواست کردند که طرح افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی در کنکور سراسری از دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی خارج شود.
در این نامه آمده است: «افزایش بیرویه و بیملاحظه ظرفیت پذیرش حتما به کیفیت آموزشی متصدیان آینده سلامت مردم آسیب جدی میرساند.» خواستهای که به آن اعتنایی نشد و در نهایت طرح مزبور مصوب شد.
همچنین در سالهای اخیر شاهد افزایش چشمگیر مهاجرت پزشکان و اساتید دانشگاههای علوم پزشکی به خارج از کشور هستیم. اخیرا ریاست محترم سازمان نظام پزشکی کشور گفت: «برای جلوگیری از مهاجرت پزشکان باید راهکار اساسی در نظر گرفته شود، این موضوع سیاهنمایی نیست [در آینده] با کمبود متخصص مواجه خواهیم شد.» وی هشدار داد در صورت تداوم وضعیت فعلی در آینده مجبور خواهیم شد در بعضی از رشتههای تخصصی از پزشکان خارجی استفاده کنیم.
به عبارت دیگر، افزایش بیرویه پذیرش دانشجو و مهاجرت پزشکان رویدادهایی هستند که قطعا به افت کیفیت سطح ارایه خدمات پزشکی منجر خواهند شد.
ج- نظام سلامت: در سالهای اخیر با پدیده اجرای شتابزده طرحهای کلان در نظام سلامت کشور مواجه هستیم. اخیرا نتایج مطالعه عملکرد نظام سلامت ایران طی سی سال اخیر در مجله پزشکی Lancet چاپ شد. شاید بتوان این مقاله را که با همکاری حدود ۳۲۰ محقق ایرانی و خارجی تدوین شده، معتبرترین پژوهش در خصوص ارزیابی سیستم سلامت کشور نامید. نکته مهم آنکه در این مقاله ضمن اشاره به برخی دستاوردهای درخشان حوزه سلامت، پارهای از ناکامیها نیز به تصویر کشیده شده است؛ از جمله اجرای دو مورد از طرحهای عمده ملی در سالهای گذشته؛ یعنی طرح تحول سلامت و طرح بیمه روستایی که تاکنون برای آنها هزاران میلیارد تومان هزینه صرف شده در حالی که این پژوهش نشان میدهد که انجام آنها دستاورد چشمگیری در پی نداشته است.
همچنین چند ماهی است که مردم و جامعه پزشکی از یک سو و دولت و سازمانهای بیمهگر از سوی دیگر، درگیر چالشهای عجیب و غریبی هستند. زمستان قبل بود که طرح نسخهنویسی الکترونیک، بدون بسترسازی لازم اجرا و هزینههای هنگفتی بر مردم و جامعه پزشکی تحمیل شد.
حال دولت و مجلس به جد پیگیر راهاندازی یکی از برنامههای اصلی وعده داده شده توسط وزیر بهداشت (در هنگام اخذ رای اعتماد) یعنی برنامه نظام ارجاع و پزشک خانواده هستند، آن هم در زمانی که بنا بر اعلام رسمی معاونت بهداشت وزارت بهداشت فاز پایلوت (مقدماتی) این طرح که از نه سال قبل در استانهای فارس و مازندران کلید خورده بود، شکست خورده و نتوانسته به اهداف خود برسد.
ظاهرا ما در حال طی کردن مسیری هستیم که پیش از آن کشور زیمبابوه پیموده است. چهل و چند سال قبل و همزمان با انقلاب شکوهمند اسلامی، زیمبابوه در قاره آفریقا به استقلال رسید. اصلاحات حاکمان انقلابی آنجا در سالهای اولیه، موجب تحولات عظیمی در کشور از جمله بخش سلامت شده و موجب تحیر جهانیان شد. اما چه شد که بعد از مدتی امید به زندگی در زیمبابوه نزولی و هماکنون این کشور از این نظر در دهک آخر کشورهای دنیا قرار دارد؟ متاسفانه حدیث مشابهی است که در جای دیگر باید به آن پرداخت. جان کلام آنکه، سلامت کالایی چندبعدی است و از عوامل متعددی همچون سطح تابآوری مردم یک جامعه در مقابل بیماریها، توانمندی ارایهکنندگان خدمات و ساختار نظام سلامت تاثیر میگیرد.
سلامت ایرانیان در سالهای اخیر با تهدیدات مهمی از جمله گسترش فقر، نقصان دانش و مهارت پرسنل حوزه سلامت، مهاجرت نخبگان، کاهش کیفیت سطح ارایه خدمات بهداشتی-درمانی و اجرای ناشیانه طرحهایی همچون تحول سلامت و نسخهنویسی الکترونیک مواجه شده است.
باید چارهای اندیشید در غیر این صورت تا زیمبابوهای شدن سلامت، راه درازی در پیش نیست.
بااین ننک مسولین هرچی داریم بسمت عراق و سوریه و یمن و لبنان و افغانستان میره لعنت بر این مسولین خیانتکار خائن لعنت بر پدر ومادر نداشتشون لعنت بردین و مذهبه اسلامیتون
اورین ....اورین
اخه اختلاس 92 هزار میلیاردی و بیشتر از اینها هر روز تو این مملکته اسلام ستیز اسلام نما و دین پرور روی میده توقع دارید تبدیل به گلستان بشه
تو گور پدر این مسولین لعنت....بشمار....فقط عراق و فلسطین و لبنان و سوریه ویمن و عربستان رو عشقست بقیه مردم یعنی پشم
این هم یکی از نتایج نسخه پیچیدن آقایون و خانم هایی که برای مدیریت دنیا فکرها کرده بودن. همه علوم رو با پسوند اسلامی و با زور میخوان پیش ببرن و متاسفانه هنوز هم اصرار دارن با روش های من درآوردی تمدن سازی کنن.
البته با روش ناامید کردن هر کسی که مثل اونها فکر نمی کنه، نتیجه : رفتن هر کسی که میتونه به کشور کمک کنه و به مقام رسیدن یه مشت بادمجون دور قاب چین و که حرص پول عقلشونو ذایل کرده
اقتصاد و ارزش پول ملی ما که بدتر از زیمبابوه شده.سلامت و درمان مردم هم بشه دیگه اجیل عملکرد اقایان و حضرات کامل میشه.