راه نجات بشریت در آخرالزمان چیست؟
امام حسن عسکری (ع) در دوران امامت خود از طریق شبکه وکالت، پاسخ به نامهها و ملاقات با یاران خاص، شیعیان را رهبری و مقدمات غیبت را فراهم کردند.
اگر چه در زمان امام حسن عسکری (ع) ارتباطات به صورت مستقیم تا حدودی امکانپذیر بود، ولی برای رعایت اصل تقیه و در مواردی که ارتباط حضوری خطرساز بود، این ارتباطات غالباً شکل مکاتبهای داشت.
تشکیلات وکالت از عصر جعفر صادق (ع) به بعد تأسیس و رفتهرفته دارای نظم و گستردگی بیشتری شد تا آنجا که در عصر امام حسن عسکری (ع) و سپس دوران غیبت صغری به اوج گسترش و انسجام رسید. این سازمان که به ظاهر برای جمعآوری و تحویل وجوه شرعی، نظیر خمس و زکات تأسیس شده بود، اما در حقیقت در کنار آن به انجام وظایفی، چون نقش علمی و دینی و تحویل نامههایی حاوی سؤالات شرعی و مهمتر از آن نقش ارشادی در معرفی امام بعدی پس از مرگ امام پیشین را بر عهده داشت.
حجت الاسلام و المسلمین حسن جلالی سخنران و کارشناس مذهبی با اشاره به اهمیت موضوع امامت در طول تاریخ بشر، اظهار داشت: ابتدا باید به این نکته اشاره کرد که امامت در بطن نبوت قرار دارد یعنی از زمانی که اراده خداوند در رسالت انبیاء قرارگرفته، امامت در درون انبیاء به وجود آمده است.
وی افزود: انبیاء الهی در دوران نبوت خود به پیامبران تشریعی و تبلیغی تقسیم شدند و پیامبران تبلیغی وظیفه داشتند کتاب و شریعت پیامبران تشریعی را تبلیغ کنند و در جایگاه امامت قرار داشتند؛ پس از خاتم الانبیاء که باب نبوت بسته شد، امامت با ولایت امیرالمومنین (ع) و فرزندان خلف ایشان شروع به کار کرد و تا آخرالزمان نیز این هدایت الهی ادامه خواهد داشت.
روش مقابله امام حسن عسکری (ع) با بنی عباس
این کارشناس مذهبی با اشاره به اوضاع نابسامان امام حسن عسکری (ع) در دوران امامتشان گفت: امام حسن عسکری و پدر و جد بزرگوارشان امام جواد (ع) در سرزمین سامرا درمحاصره حکومت خشن و بی رحم عباسی قرار داشتند؛ عباسیانی که مدعی بودند بنی امیه براهل بیت (ع) ظلم و ستم میکنند و ما باید حکومت را به اهلش واگذار کنیم، اما دروغ میگفتند و در زمان حکومتشان خود مرتکب جنایتهایی به مراتب بدتر از بنی امیه شدند.
ایجاد شبکه وکالت
حجت الاسلام جلالی در ادامه به روش مقابله امام یازدهم با بنی عباس اشاره کرد و گفت: در عصر امام حسن عسکری (ع) حکومت معتمد عباسی به ظاهر کاری کرد که مردم از دور امام پراکنده و ارتباطشان قطع شود و این حرکت را رمز موفقیت حکومت خود میدانستند. لذا امام حسن عسکری (ع) به عنوان امام و پیشوا تدبیر کردند و به فکر گسترش شبکه وکالت افتادند و بزرگانی را در قم، نیشابور، خراسان، یمن و دیگر شهرها به عنوان نماینده خود منصوب کردند تا این ارتباط با مردم قطع نشود.
وی افزود: ایجاد و گسترش شبکه وکالت باعث شد این ارتباط بین امام و امت باقی بماند و مردم به بیراهه نروند. همچنین این کار بزرگ باعث شد گرچه امام با جسم خود در جامعه حضور ندارد، اما وکلا توانستند خود را به هر طریق به امام برسانند و دستورات را از ایشان گرفته و به عموم مردم ابلاغ کنند تا مردم بدون امام در جامعه سرگردان نباشند. در نهایت باید به این نکته توجه کرد که ارتباط بین امام و ماموم در هر صورت باید حفظ شود در غیر این صورت فرد حتماً با مرگ جاهلیت از دنیا رفته؛ هرچند همه عمر خود را عبادت کرده باشد.
پاسخ امام یازدهم (ع) به نامه یکی از شیعیان که از فقر مینالید
این کارشناس مذهبی به یکی دیگر از روشهای ارتباط مردم با امام حسن عسکری (ع) اشاره کرد و گفت: علاوه بر شبکه وکالت برخی از افراد با ارسال نامه و دریافت جواب، ارتباط خود را با امام حفظ میکردند به گونهای که در نامه درخواست خود را بیان کرده و جواب میگرفتند.
حجت الاسلام جلالی ادامه داد: به عنوان مثال در نامهای که محمد بن حسن بن میمون برای امام نوشت و از فقر به ایشان گله کرده بود امام پاسخش را اینگونه دادند«همانا خداى عزوجل، وقتى که گناهان دوستان ما زیاد مى شود، به وسیله تنگدستى، گناهان ایشان را محو مى کند؛ و بسیارى از گناهان را مى بخشد، آرى همان طور که در خاطر تو گذشت، تنگدستى با ما بهتر است از مالدارى با دشمنان ما، در حالى که ما پشتیبان کسى هستیم که به ما پناه آورد و نوریم براى هر که از ما روشنى خواهد و پناهیم براى کسى که به ما پناهنده شود، هر که ما را دوست بدارد در مراتب عالیه با ماست و هر که از ما رو برتابد، به رو در آتش دوزخ مى افتد».
وی درباره موضوع غیبت گفت: مسئله غیبت از زمان امام جواد (ع) مطرح شده است؛ زیرا هنگامی که امام در جامعه باشد و مردم به هر دلیلی نتوانند به او نزدیک شوند این خود غیبت محسوب میشود.
غربال شدن مسلمانان در آخرالزمان
این کارشناس مذهبی اظهار داشت: این یک سنت الهی است که امام حاضر در زمان حیات، امام پس از خود را معرفی میکند. در روایات نقل شده است که احمد بن اسحاق خدمت امام حسن عسکری (ع) رسید و در مورد امام پس از ایشان سوال پرسید، امام به دلیل علم الهی خود قبل از اینکه او حرفی بزند فرمودند تو آمدهای که امام پس از من را ببینی.
وی ادامه داد: امام رفتند و پس از چند لحظه با فرزند ۳ سالهای که رخسارش، چون ماه میدرخشید برگشتند و رو به من فرمودند: «احمد بن اسحاق تو نزد ما اگر محترم نبودی فرزندمان را به تو نشان نمیدادیم؛ او هم نام و هم کنیه رسول خداست و زمین را پر از عدل و داد میکند همچون زمانیکه پر از زور و جور شده باشد، عمر او در میان امت، چون خضر و ذوالقرنین است و برای عدهای شک ایجاد میکند و تنها کسانی که خداوند آنها را در اعتقاد به امامت ثابت نگه داشته است؛ نجات پیدا میکنند و به آنان توفیق دعا جهت تعجیل، قیام و ظهور را میبخشد و از گمراهی نجات میدهد».
وظیفه منتظران مهدی موعود؛ کسب معرفت، ایجاد محبت و رسیدن به مودت
حجت الاسلام جلالی به وظیفه منتظران ظهورکه ایجاد عشق و مودت است اشاره کرد و توضیح داد: منتظران امام زمان (عج) باید در کنار یکدیگر اختلاف را کنار بگذارند و به دنبال معرفت باشد، معرفتی که تبدیل به محبت شود، زیرا محبت ایجاد عشق ومودت میکند. ایجاد مودت در هر انسانی متفاوت است، یک وقت انسان سالها زحمت میکشد تا این معرفت را تبدیل به مودت کند، اما گاهی یک شب در یک فاصله کوتاه این معرفت به دست میآید.
این کارشناس مذهبی در پایان گفت: راه نجات همه بشر در همین است که به سیره امام برگردنند و معرفت پیدا کنند. اگر اینگونه شود محبت به دست میآید و اگر محبت به دست آید مودت ایجاد میشود و این جاست که انسان با مودت، ذوب در امام میشوند مانند شهدای کربلا که ذوب در اباعبدالله (ع) شدند؛ در نتیجه امروز باید ما نیزمنتظر حسین زمان و آماده برای جانفشانی برای او باشیم.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
66
فعلا فکری برای الان بکنید همین جوری پیش بره مردم همدیگر رو میخورن هروقت اومد خودش یه فکری میکنه شمادخالت نکنید
اعتقاد به صاحب الزمان به بصیرت قرآنی و عقلی نیاز مبرم دارد --- اعتقاد به صاحب الزمان به بصیرت قرآنی وعقلی ، برای شناخت و تشخیص دین داری و مذهب داری که خداوند در قرآن بگونه ای رسا و گویا و سرشت نشین بیان کرده و به پایبندی وعمل به این دین داری و مذهب داری و دوری از آنچه که اکثریت نا آگاه بنام دین داری و مذهب داری آمیخته با من در آوردیها و خرافات دین زدا انجام می دهند و خداوند از آن تنفر خود را در قرآن اعلام کرده است ، نیاز مبرم دارد . نبود چنین شناخت و تشخیصی یک عمر دین داری و مذهب داری بشر را بحکم خداوند در آیات قرآنی 103 تا 106 سوره کهف نابود و تباه می کند. دین داری و مذهب داری قرآن گریز پیروان خود را بخاطر چشم بستن به هشدارهای آشکار قرآن که در دست رس همگان است به دوزخ می فرستد و دچار عذاب ابدی می سازد. خداوند از بندگان خود در قرآن بارها پیروی خرد گرا از راه وحی اصیل و بی خدشه ی قرآنی را خواسته است و بارها در وحی قرآنی به پیامبر اسلام با هشدارهای آشکار و سرشت نشین تاکید کرده برگزیدن هر راه دیگری که در تضاد و تعارض با قرآن و عقل باشد راه شیطانی است که بی تردید با مشخص شدن راه از بی راهه در قرآن بشر را به جهنم می رساند. خداوند در قرآن با هدف اتمام حجت به بشر راه دین داری و مذهب داری را بگونه ای رسا و گویا و سرشت نشین در شناختهای فرهنگ اصیل دین داری و مذهب داری قرآنی آشکار کرده و بارها بگونه ای انکار ناپذیر هشدار داده است که نا دیده گرفتن این راه در دنیا و آخرت برای بشر سرنوشت شوم خواهد داشت.
« لا یطاع الله من حیث یعصسی » --- رفتار آلوده به معصیت هرگز اطاعت از خدا نیست اظهار مودت به عترت طاهره ی پیامبر اکرم با پیروی از من در آوردیها و خرافات غیر قابل اثبات که حاصل تخیل بی پایه ی ذهن بشراند ؛ باطل گرایی و ضد قرآن و عقل و تصرف در دین خدا و دشمنی با پیامبر و اهل بیت آن حضرت به شمار می آید و گناه کبیره ای است ، که خداوند با وجود این همه هشدار در قرآن مبنی بر منع دخالت در دین خدا ، هرگز آن را نمی بخشد. نمی توان با پیروی از باطل ضد قرآن و عقل که نزد خداوند منفور است رضایت خدا را کسب کرد.
« لا یطاع الله من حیث یعصسی » --- رفتار عبادی آلوده به معصیت هرگز اطاعت از خدا به شمار نمی آید. اظهار مودت به عترت طاهره ی پیامبر اکرم با پیروی از من در آوردیها و خرافات غیر قابل اثبات که حاصل تخیل بی پایه ی ذهن بشراند ؛ باطل گرایی و ضد قرآن و عقل و تصرف در دین خدا و دشمنی با پیامبر و اهل بیت آن حضرت به شمار می آید و گناه کبیره ای است ، که خداوند با وجود این همه هشدار در قرآن مبنی بر منع دخالت در دین خدا ، هرگز آن را نمی بخشد. نمی توان با پیروی از باطل ضد قرآن و عقل که نزد خداوند منفور است رضایت خدا را کسب کرد.
حیاتی ترین نیاز بشر تکامل سنجی است ؛ آن را فراموش نکنیم --- حیاتی ترین نیاز بشر برای طبیعی زیستن و طبیعی ساختن رفتار و گفتار و پندار خود سنجش و ارزیابی تکامل خود از راه میزان درست خدا شناسی ، دین شناسی خویش و شناخت رابطه خود با خداوند است که اگر حرکتی سازمان یافته به سوی دست رسی به این تکامل نداشته باشد در طبیعی زیستن همیشه بازنده است .