گفتوگو با ملوک ضرابی نخستین خواننده تصنیف مرغ سحر/ قمرالملوک وزیری خواننده آن نیست/ عکس
ملوک ضرابی چند سالی از قمر کوچکتر اما همدم روزهای آخر زندگی او بود. آنچه در پی میخوانید گفتوگوی کوتاه خبرنگار روزنامهی اطلاعات (سهشنبه ۱۰ تیر ۵۴) با ملوک ضرابی است درباره رابطهاش با قمرالملوک وزیری.
تصنیف مرغ سحر را اولین بار من خواندهام و بر خلاف آنچه شایع کردهاند قمر خوانندهی آن نیست. اخیرا هم خانم بنایی آن را خوانده و کار ناپسندی کرده است. نوار این تصنیف در مراسم بزرگداشت سالگرد تاسیس رادیو ایران از رادیو و تلویزیون پخش شد.
ملوک فرشفروش کاشانی ملقب به ملوک ضرابی یکی از معروفترین خوانندگان موسیقی سنتی نیمهی نخست قرن ۱۴ خورشیدی بود. ضرابی هم او بود که تصنیف معروف «مرغ سحر» را برای نخستین بار خواند، و به حدی صدایش دلنشین بود که حتی سازندهی خود آهنگ یعنی مرتضی نیداوود نیز وقتی آن را از رادیو شنید فکر کرد صدای قمرالموک وزیری است.
ملوک ضرابی چند سالی از قمر کوچکتر اما همدم روزهای آخر زندگی او بود. آنچه در پی میخوانید گفتوگوی کوتاه خبرنگار روزنامهی اطلاعات (سهشنبه ۱۰ تیر ۵۴) با ملوک ضرابی است دربارهی رابطهاش با قمرالملوک وزیری ۱۶ سال پس از پر کشیدن او:
شما هم مثل شادروان قمرالملوک وزیری از پیشکسوتهای خوانندگی در ایران به شمار میآیید. دربارهی کار هنری قمر چه نظری دارید؟
شنیدهایم و خواندهایم که در سالهای سختی شما بیش از هرکس دیگر به او یاری دادید، از او مواظبت و پرستاری کردید. چه چیزی باعث شد که شما دربارهی او آن همه فداکاری به خرج دادید؟
من ده دوازده سال دیرتر از قمر به دنیا آمدهام اما به هر حال در روزگاری که قمر آواز میخواند من هم آواز میخواندم. اما قمر زیاد من و امثال مرا جدی نمیگرفت. او خودش را خیلی بالاتر از ما میشمرد و البته بالاتر هم بود.
شبی در مجلسی که بعضی از رجال هم در آن حضور داشتند من در حضور قمر آواز خواندم اما او اصلا مرا تشویق نکرد و حتی رویش را از من برگرداند. شادروان شیخالملک اورنگ یکی از حاضران در این مجلس بود، به قمر گفت: «چرا به جوانترها روی خوش نشان نمیدهی و به آنان اعتنایی نمیکنی؟» قمر پاسخ داد: «من بلبلم و اینها سیسکاند (سیسک به معنی گنجشک است)، چگونه از من توقع دارید با آنها پرواز کنم؟!» شیخالملک اورنگ به او گفت: «ولی قمرجان! این را بدان که این سیسکها روزی بلبل خواهند شد. هرکسی پنجروزه نوبت اوست.» در روزگار افول قمر دوستی ما بر اساس رقابت نبود، بر پایهی رفاقت بود.
دربارهی تصنیف مرغ سحر چه میگویید؟
تصنیف مرغ سحر را اولین بار من خواندهام و بر خلاف آنچه شایع کردهاند قمر خوانندهی آن نیست. اخیرا هم خانم بنایی آن را خوانده و کار ناپسندی کرده است. نوار این تصنیف در مراسم بزرگداشت سالگرد تاسیس رادیو ایران از رادیو و تلویزیون پخش شد و جای خوشوقتی است که بعضیها صدای مرا با صدای قمر اشتباه گرفتهاند. واقعا اگر صدای من تا آن اندازه لطیف و رسا بوده است که با صدای قمر اشتباه میشده باید به خود ببالم چون من همانطور که گفتم صدای قمر را صدایی معجزهآسا میدانم.
پینوشت:
۱- مرتضی نیداود، تیر ۱۳۵۴: «فکر میکنم حالا پنجاه سال از ساختن آن میگذرد. این آهنگ را یک شب در خانهام در خیابان فردوسی در کوچهی بختیاریها (کوچهی فروشگاه فردوسی فعلی) ساختم. انگار به من الهام شده بود که این آهنگ جاوادنه خواهد شد، چون از ساختن آن دچار هیجان عجیبی شده بودم.
این آهنگ را ملوک ضرابی خوانده است... سالها پیش وقتی این آهنگ از رادیو پخش میشد صدا به قدری صاف و رسا بود که من فکر کردم خوانندهی آن قمر است. آخر خانم ملوک ضرابی هم صدای رسا و قدرتمندی داشت.
این ترانه را آنقدر خوب خوانده بود که یقین کردم صدای قمر را میشنوم. از آقای دکتر خرمی متشکرم که با نوشتهاش مرا از اشتباه بیرون آورد. علو طبع قمر به حدی بود که هرگز آهنگی را که کس دیگری خوانده بود دوباره نمیخواند و برای همین خصلتهای خوب بود که مردم گلبارانش میکردند.» (اطلاعات، سهشنبه ۱۰ تیر ۵۴)
خداوند این صدای زیبارا به بنده اش داده عوض قدرت خدا وشکرگذاری هنررا حرام کنینین وحرام بدانید خداوند را باظلم کردن به بنده هایش به شکرگذارانش بشناسانید
هزار آفرین به ادبش وروحشان تاابد شاد .مدعیان انسانیت رقابت ورفاقت بیاموزند . رعنای جاودانه اش !
عاشق آواز سنتی ایرانم هم آهنگش هم شعرش هم صدای خواننده اش همه هم معنی دارند هم مقام
ترانه بعدازانقلاب هیچ معنی نداره نه آهنگ داره نه مقام داره هیچی به هیچی