جنایت در سفره خانه؛ یکی از متهمان دستگیر شد
پسری که همراه با پدرش در جریان درگیری در یک سفرهخانه مرتکب قتل شده بودند سرانجام دستگیر شد و در اعترافاتش جنایت را به گردن پدرش انداخت و گفت که از مخفیگاه او اطلاعی ندارد.
تحقیقات در این پرونده از شامگاه یکشنبه ۲۴ مهرماه امسال آغاز شد. آن شب به محمد وهابی، بازپرس جنایی پایتخت خبر رسید در جریان درگیری در یک سفرهخانه در جنوب شهر، پسر جوانی با ضربات چاقو به قتل رسیده و ۲ نفر دیگر از جمله یک وکیل مجروح شدهاند. ماجرا از این قرار بود که برادر مقتول با دریافت پول از چند نفر دست به کلاهبرداری زده و فراری شده بود و آن شب یکی از طلبکاران همراه پدرش برای پیگیری ماجرا به سفره خانهای که متعلق به پدرش بود رفته بودند. در آنجا پدر و برادر جوان بدهکار مشغول صحبت با یک وکیل بودند تا کارهای مربوط به بدهیهای او را انجام دهند. در این بین اما ناگهان یکی از طلبکاران همراه با پدرش سر رسید و با آنها درگیر شد.
در جریان این درگیری پدر و پسر با چاقو صاحب سفرهخانه، پسرش و وکیل دادگستری را بهشدت مجروح کردند اما پسر جوان بهدلیل شدت جراحات وارده جانش را از دست داد. پدرمقتول درباره آنچه در سفره خانه اتفاق افتاده و موجب قتل پسرش شده بود گفت: پسربزرگم روی نگاه کردن به طلبکارانش را ندارد. او کاری را شروع کرد و ناچار شد از چند نفر برای سرمایهگذاری پول بگیرد اما سرش را کلاه گذاشتند و جنسهایی که خریداری کرده بود به دستش نرسید. در این میان پسر کوچکترم بهدنبال پرونده و کارهای او بود. حتی برایش وکیل گرفته و روز حادثه با آقای وکیل در سفره خانهای که مدیریت آن را من بهعهده دارم با هم در حال گفتوگو بودند که ناگهان پدر و پسری که از طلبکاران بودند آمدند و با ما درگیر شدند. آنها با قمه و چاقو به من، پسرم و وکیل حمله کردند و پسرم به قتل رسید.
در برابر بازپرس جنایی
با ادامه تحقیقات در این پرونده مأموران پلیس آگاهی به اطلاعاتی درباره مخفیگاه پدر و پسر فراری دست پیدا کردند و در عملیاتی غافلگیرانه به آنجا رفتند اما فقط پسر جوان در آنجا بود و او را دستگیر کردند. او صبح دیروز برای انجام نخستین بازجویی مقابل محمد وهابی، قاضی شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران نشست و ضمن اعتراف به حضور در درگیری مرگبار سفره خانه جزئیات بیشتری از این حادثه را بازگو کرد.
او در اعترافاتش گفت: من یک خودروی پراید داشتم که آن را فروختم و مقداری هم پول جور کردم و مبلغ ۱۶۰میلیون تومان به برادر مقتول دادم. قرار بود که از او یک پژو پرشیا بخرم. با وجود اینکه پول را پرداخت کرده بودم اما او مدام بدقولی میکرد و ماشینم را تحویل نمیداد. با وجود اینکه چند وقت از موعد تحویل خودرو گذشته بود اما او بهانه میآورد و با رفتارش خستهام کرده بود.متهم ادامه داد: بعد از چند وقت بود که فهمیدم او کلاهبرداری کرده و فراری شده است. آنطور که میگفتند او چندین میلیارد تومان به جیب زده بود اما هیچکس نمیدانست که کجا فرار کرده است. چند مرتبه سراغ پدرش که صاحب یک سفره خانه بود رفتم اما او هم میگفت از پسرش خبر ندارد. پولی که به او داده بودم همه دار و ندارم بود و در این شرایط بود که با پدرم تصمیم گرفتیم هرطور شده او را پیدا کرده و پول را پس بگیریم.
متهم در ادامه گفت: روز حادثه همراه پدرم به سفره خانه پدرش رفتیم. آن روز پدر و برادرش با یک وکیل مشغول صحبت کردن بودند. پدرش باز هم میگفت که از پسرش خبر ندارد و نمیداند او کجا فرار کرده است. من و پدرم که از این موضوع خیلی عصبانی بودیم با آنها درگیر شدیم و پدرم از شدت عصبانیت با چاقو ضربهای به آنها زد که برادر او جانش را از دست داد. بعد از این حادثه هم من و پدرم فرار کردیم و کمی بعد من از پدرم جدا شدم و دیگر از او خبری ندارم.
براساس این گزارش هماکنون این متهم در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات برای دستگیری پدرش ادامه دارد.
یه پدر بافکر از بچه هاش حمایت درست میکنه اما یه پدر بی عقل بچه هاش رو هم به دردسر اندازه. حالا پسر باید زندان بمونه تا پدرش پیدا بشه و پدرش هم یا باید قصاص بشه یا دیه بده! تازه جان یه بیگناهی که نقشی در پول خوردنش نداشت کشته شد