کاهش ۲۵ درصدی زاد ولدها طی ۴ سال/ بحران جانشینی در ۲۳ استان یک فاجعه جمعیتی است
یک «دو دو تا چهارتای ساده» هم نشان میدهد که روزهای خطرناک جمعیتی پیش روی کشور است و اگر روند آمارها به همین منوالی باشد که هست، باید به استقبال ایرانی سالخورده و بحرانی در سال ۱۴۳۰ برویم.
وضعیت ما و دیگران
شاید شما هم با شنیدن هشدارها درباره وضعیت جمعیتی کشور، لب به گلایه بگشایید و از مشکلات ازدواج و فرزندآوری بگویید. حق دارید، این مهمترین چالش جمعیتی کشور است اما در کنار گوشزدکردن به مسئولان برای رفع این مشکلات، خودمان هم حواسمان باشد که ممکن است با این روند، تا 30 سال دیگر شرایطمان نسبت به خیلی از کشورهای دیگر وخیمتر باشد. حتی چینیها که سالها سیاست تکفرزندی را به اجرا گذاشته بودند، به فکر جبران مافات افتادند و درحال نهاییکردن طرحی گستردهتر هستند تا پاسخگوی چالشهای جمعیتی از جمله فشار مالی ناشی از فرزندآوری بر والدین باشد.
امید به مشوقهای طرح جوانی
در کشور ما هم حدود یک دهه است که زنگ خطر جمعیتی به صدا درآمده و البته سیاستگذاری لازم برای جلوگیری از این بحران هم انجام شده است. در سیاستهای کلی جمعیت که درست
7 سال قبل، در 30 اردیبهشتماه سال 93 توسط رهبر انقلاب ابلاغ شد، بر اهمیت برنامهریزی برای جبران کاهش نرخ رشد جمعیت و نرخ باروری تاکید شده و مطلع این سیاستهای 14 مادهای هم این است: «ارتقای پویایی، بالندگی و جوانی جمعیّت با افزایش نرخ باروری به بیش از سطح جانشینی».
با این حال آمارها حاکی از آن است که مجریان این سیاستها در طول 7 سال گذشته نتوانستهاند ساز و کار لازم برای آن را فراهم کنند و نرخ باروری فعلی در کشور هنوز با سطح جانشینی فاصله دارد. البته طرح جوانی جمعیت و تعالی خانواده که اخیرا در مجلس شورای اسلامی نیز تصویب شده، مشوقهای قابلتوجهی برای ازدواج و فرزندآوری پیشبینی کرده است که میتواند پس از رفع ایرادات مطرحشده از سوی شورای نگهبان، تبدیل به قانون شود و نجاتبخش ما از بحران جمعیتی باشد.
آمارها چه میگوید؟
با این حال در آستانه روز ملی جمعیت و ابلاغ سیاستهای جمعیتی کشور، بار دیگر باید زنگخطر این حوزه را به صدا درآوریم و هشدارها را مرور کنیم. آمارهای تلخ و نگرانکنندهای که در ادامه آمده، نقل قول متولیان بهداشت و سلامت و مرکز آمار ایران است که در گفتوگو با رسانههای مختلف اعلام شده است:
* حدود سه دههای است که نرخ رشد جمعیت در کشور روند نزولی به خود گرفته است، در سالهای اول انقلاب حدود 3 درصد بود، از اواخر دهه شصت از آن کاسته شد و در ابتدای دهه هشتاد به حدود 1.5 درصد، در سال 98 برای نخستینبار به کمتر از یک درصد، در سال 99 به 0.6 درصد رسید و در سالهای نهچندان دور صفر خواهد شد.
* نرخ باروری (متوسط تعداد فرزندان بهازای هر زن در سن باروری) در سال 98 حدود 1.7 بوده و بهاحتمالِ بسیار زیاد در آمار نهایی سال 99 کمتر شده است. این نرخ باروری فقط حدود 65 درصد نرخ باروری موردنیاز برای حفظ جمعیت کشور است و این موضوع نشان میدهد حتماً شاهد تغییرات جدی در ساختار جمعیتی خواهیم بود.
* بر اساس اعلام دفتر جمعیت مرکز آمار، تعداد زنان در سن باروری (بین 15 تا 49 سال)، نشان میدهد که این آمار تا سال 1408 متوقف میشود و بعد از آن با کاهش آمار زنان در سن باروری مواجه خواهیم بود.
* آمار جوانان 15 تا 29 سال کشور که در سرشماری سال 1390، 23 میلیون و 700 هزار نفر شمارش شده بود، در سال 1395 به 20 میلیون و 50 هزار نفر کاهش یافته و در سال 99 به 17 میلیون و 827 هزار نفر رسیده که یک آمار کاهشی است.
* در سال 1390، 6 میلیون و 205 هزار نفر سالمند داشتهایم که در سال 1395 به 7 میلیون و 414 هزار نفر و در سال 1399 به 8 میلیون و 542 هزار نفر افزایش پیدا کرده است، بهعبارتی در سال 99 سهم سالمندان بالای 60 سال با عبور از مرز حساس 10 درصدی، 10.2 درصد از جمعیت کل کشور برآورد شده است.
* تأخیر در فرزندآوری در سالهای اخیر باعث شده است 45 درصد ولادتها مربوط به خانمهای بالای 30 سال باشد؛ سنی که می تواند با بروز عوارضی برای مادر و فرزند همراه باشد.
* حدود 9 میلیون و 800 هزار جوان در سن ازدواج، مجردند و هرگز ازدواج نکردهاند که از این تعداد، 5 میلیون و 373 هزار نفر مرد و 4 میلیون و 423 هزار نفر خانم هستند؛ همچنین افرادی که بالای سن متعارف و قبل از سن تجرد قطعیاند، یکمیلیون و 810 هزار نفرند و 220 هزار نفر هم تا 50سالگی ازدواج نکردهاند و مجرد قطعی محسوب میشوند.
بحران در جایگزینی جمعیت
اما یکی از شاخصهای مهم جمعیتی در جهان، سطح جانشینی است. یعنی تعداد نرخ باروری مناسب در یک جامعه که بتواند به نسبت میزان مرگ و میر و مهاجرتها، روند مطلوب و متعارف رشد جمعیت را حفظ کند. به گفته کارشناسان، سطح جانشینی مطلوب باید حدود 2.1 تا 2.3 فرزند برای هر زن باشد اما نرخ باروری در کشور در سال 98 حدود 1.7 بوده و پیش بینی میشود در سال 99 از این عدد هم کمتر شده باشد. به گفته مدیرکل دفتر جمعیت مرکز آمار ایران، آخرین برآوردهای نرخ باروری در سال 1398 نشان میدهد که جمعیت 23 استان کشور کمتر از سطح جانشینی بوده و تنها 8 استان دارای نرخ باروری بالاتر از سطح جانشینی بودهاند؛ استانهای سیستان و بلوچستان، خراسانهای رضوی، شمالی، جنوبی، خوزستان، هرمزگان، گلستان و یزد.
حق شناس : هنوز فرصت هست، اگر تعلل نکنیم
دکتر «نادر مطیع حقشناس» استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور می گوید: مطالعات و آمارهای جمعیتی نشان میدهد که با کاهش نرخ باروری در خانواده مواجهایم و یکی از دلایل مهمش این است که ارزش فرزندآوری درون خانوادهها نهادینه نشده است؛ سبک زندگیها تغییر کرده و عوامل اجتماعی و اقتصادی متعددی هم در آن موثر بوده است. وی ادامه میدهد: کاهش نرخ رشد جمعیت ما در سالهای 98 و 99، در تاریخ جمعیتشناسی کشور بیسابقه بوده است و این نشان میدهد که وضعیت نگرانکنندهای پیش رو داریم که در صورت تداوم، به کاهش آمار جوانان به عنوان نیروی مولد و فعال در حوزه تولید منجر خواهد شد و تبعاتی در همه حوزهها خواهد داشت.
وضعیت نگران کننده سطح جانشینی
او میگوید: نکته مهم این است که نرخ باروری در یک کشور باید با توجه به میزان مرگ و میر و مهاجرتها به میزانی باشد که به سطح جانشینی برسد؛ اما آمارهای جمعیتی در کشور ما نشان میدهد که نرخ باروری طی سالهای اخیر روند نزولی داشته و در سال 98 به 1.7 فرزند رسیده در حالی که سطح جانشینی مطلوب و متعارف 2.1 تا 2.3 فرزند است.دکتر حقشناس با وجود ابراز نگرانی شدید از سالخوردهشدن جمعیت کشور طی دو دهه آینده، اما هنوز به اجراییشدن سیاستها و مشوقهای این حوزه برای انگیزهبخشبودن ازدواج و فرزندآوری امیدوار است و میگوید: هنوز دیر نشده و 20 سال فرصت داریم تا بتوانیم جلوی بحران جمعیتی کشور را بگیریم و به رشد جمعیت متعارف برسیم. اما فراموش نکنیم که این 20 سال مثل برق و باد میگذرد و هر روز تعلل، ما را یک روز به کشوری سالخورده و بحرانی نزدیکتر خواهد کرد.
منبع: خراسان
70
مشکلات متعددی در مورد زاد و ولد وجود دارد که سختی پرورش کودک و هزینه های مالایطاق آن کار کردن زنان در بیرون خانه اینها را داشته باشید درصد قابل ملاحظه ای از جوانان توان جنسی ندارند و شرم و حیا هم باعث می شود کمتر مطرح شود
بله وقتی از رسانه ها بخصوص صدا و سیمامیلی بدون زیر ساخت بدون سواد کارشناسی بدون پایه و اساس اصولی شعار می دادند( مامان بابا، دوتا بچه کافیه) به اینجا قضیه فکر نمیشد، در شهر ستان ما روی تمام اتوبوس های شرکت واحد همین شعار بود روی دار و دیوار همین شعار بود که دوتا بچه کافیه، اگر بجای این حرفها زیر ساختها را درست می ساختید از آن زمان تاحالا اگر هر زوجی دوتا بچه هم میآورند باز به این مشکل بر نمیخوردیم متاسفانه کار الان بجای کشیده اصلا کسی ازدواج نمیکنه تا بچه دار بشه، آنهایی هم که ازدواج می کنند از بس در فشار زندگی هستند به هم قول میدند بخاطر این که عشق همیشگی بین شون بمونه هیچ وقت بچه دار نشوند ولااااا حقوق ها بخور و نمیر، پوشاک بچه یک روز نیست اگر هم هست گران هست، دکتر و سونوگرافی و آزمایش گران خوراک و پوشاک گران دیگه کدوم بی عقلی میاد کشور را از این بحران کم جمعیتی نجات بده تا تمام مشکلات پزشکی فرزند آوری را بیمه تکمیلی نکنید تا شیر خشک و پوشک واسباب بازی را رایگان نکنید مدارس را رایگان نکنید بعید کسی بچه بیاره
با کدوم درآمد . با کدوم مسکن . با کدوم آینده.....
سیاستهای غلط دولت در گذشته،،خوب یادمه که هیچ کدوم از خواهرام دفترچه بیمه نداشتند و اگر سرما هم میخوردند باید پدر و مادرم از همان حقوق کارگری بابا کلی هزینه کردند چرا؟ چون فرزند چهارم به بعد بودند، نه حق اولادی ،نه بیمه درمانی،هیچی،حالا هم که همان بچه ها بدون هیچ حمایتی از طرف دولت بزرگ شدند ،با وجود تحصیلات عالیه،نه کاری وجود دارد و نه اینکه دیگر به هزار و یک دلیل اقتصادی و حتی فرهنگی تن به ازدواج نمیدهند چه برسد بچه دار شدن، وقتی توی هزینه اجاره مسکن و آب و برق و...موندی و نمیتونی بخاطر گرونی حتی دندون خراب خودت رو ترمیم کنی ،جایی برای بچه وجود نداره. وقتی تمام هم و غم جوون ما شده کنکور و....و هیچ آموزشی برای مهارتهای زندگی تا دبیرستان داده نمیشه ،بیش از این هم نباید انتظار داشت.