بار سنگین مسکن روی دوش دهه هفتادیها
علیرضا زاهدیان؛ معاون طرحهای آماری و آمارهای ثبتی مرکز آمار ایران گفت: «با توجه به اینکه طبق آمارهای سازمان ثبت احوال کشور از سال ۱۳۸۹ به بعد تعداد ازدواجهای سالانه بهدلیل کاهش تعداد جوانان ورودی به سن ازدواج روند نزولی داشته است و اگر گروه سنی اصلی ورود به سن ازدواج را ۲۰ تا ۲۴ سال در نظر بگیریم این روند نزولی ۵ سال دیگر نیز ادامه خواهد داشت؛ بنابراین احتمال جهش قیمت واحدهای مسکونی طی ۵ سال آینده از ناحیه رشد تقاضای زوجهای جوان بسیار پایین است.»
به گزارش خبر فوری به نقل از پایگاه خبری گُلوَنی ، بهنظر میرسد تعدیل بازار مسکن در دست دهه هفتادیهاست. اینکه دل به ازدواج بدهند یا نه؟ ظاهراً به گواهی این آمار بار سنگین نیروی فعال جامعه بودن را از دوش دهه شصتیها برداشتند. انگار همه آن بسازوبفروشهایی که بیشتر از تقاضای بازار ساختمانسازی کردند و همه آن شهرداریها که تراکم دادند و نیاز شهرها را نسنجیدند، در داستان رکود مسکن بیتقصیرند. حتی داستان مسکنهای دولتی و نداشتن زیرساختها در شهرهای تازه ساخته شده هم ظاهراً نقشی در رکود بازار مسکن ندارند.
حالا تنها راه تعدیل بازار سوق دادن دهه هفتادیها به سمت ازدواج است. نکته مهم ایناست که آنها با دیدن ما دهه شصتیها که هنوز برای نقد کردن وام ازدواجمان دم در بانکها هر روز غیبت میخوریم از ساعات کار مفیدمان کم میشود و جریمه میشویم، چقدر برای ازدواج مصمم هستند.
دهه هفتادیها بارزههای شخصیتی خود را دارند، تعارفها دست و پایشان را نمیبندد. ایدهپرداز و خلاقند و برای رسیدن به هدف همیشه یک راه حل بومی دارند. شاید بسته حمایتی خانه و وام ازدواج بتواند راه را برای ازدواجشان باز کند. آنها رودروایسیهای دهه شصتیها را ندارند. بازار مسکن این روزها دنبال یک مقصر است. همه مقصرهای شناخته شده پیش از این ظاهراً سوءتفاهم بوده. حالا توپ در زمین دهه هفتادیهاست. آنها برای پر کردن شکاف جمعیتی جوانند و سرحال، میتوانند آمار را به نفع خود تغییر دهند اما ظاهراً واقعبینتر از ما دهه شصتیها هستند. مطالباتشان را صریح وبیپرده میگویند. وقتی از ایجاد شغل در کشور ناامید میشوند، پی تحصیل را میگیرند. چالشهای اجتماعی دهه هفتادیها تازه شروع شدهاست. ظاهراً قرار است مسئولیت تازه تعدیل بازارهای اقتصادی را بهدوش بکشند. مبارکشان باشد کاش جوانیشان به کارمان بیاید برای رونق اقتصادی!
35