مغز قدیمی و سرعت عصر جدید
با این 12 کار «از سرعت زندگی بکاهیم» / نگذاریم ماشین زندگی ما را زیر بگیرد
هارتمورت رزا - جامعهشناس آلمانی - در کتاب معروفاش به نام
2.5 میلیون سال پیش انسانهایی در آفریقا زندگی میکردند که مغزشان به آرامی در حال تکامل بود. هر چه میگذشت، بخشهای مرتبط با ادراک، خلاقیت و خردمندی در مغز آنها و نسلهای بعدیشان رشد بیشتری مییافت و پیشانی انسان، جلوتر میآمد.
روند تکامل مغز انسان، با روند رویدادهای بیرونی همسرعت و هماهنگ بود؛ بین «رشد مغزی انسان» و «رشد اجتماعی و تکنولوژیکی و ...» یک همگامی تاریخی وجود داشت.
روند تکاملی مغز، پروسهای کند و زمانبر است، به گونهای که از 100 هزار سال قبل تا کنون، رشد خاصی شکل نگرفته و اصطلاحاً آخرین بروزرسانی مغز انسان مربوط به 1000 قرن پیش است!
چگونه در عصر جدید، با مغز به جا مانده از 100 هزار سال پیش زندگی کنیم؟
مشخص است که سرعت زندگی در 100 هزار سال پیش بسیار کند بوده است. انسان اولیه که در شرق آفریقا میزیسته، با همان الگوهای زیستی پدر، جد و پدر جدش زندگی میکرد، کارهای اندکی برای انجام داشت، کمتر نگران گذشت زمان بود و تقریباً هیچگاه مجبور نبود دو کار را با یکدیگر انجام دهد یا دهها خبر و محتوا را در چند دقیقه محدود دریافت و تحلیل کند. مغزش نیز با این "روند کُند و با طمأنینه" همراه بود.
در این 100 هزار سال هر چند خود مغز پیشرفت خاصی نداشته اما دنیای بیرون از خود را بسیار پیشرفته کرده است.
هارتمورت رزا - جامعه شناس آلمانی - در کتاب معروف اش به نام "شتاب اجتماعی" می نویسد که از دوران پیشامدرن تا کنون سرعت جابجایی انسان 100 برابر شده است. سرعت ارتباطات 10 میلیون برابر و سرعت انتقال داده ها 10 میلیارد برابر!
نکته اینجاست که بخش اعظم این تحولات شگرف، در همین 200 سال اخیر رخ داده است و 200 سال در تاریخ چند میلیون ساله تکامل مغز، اساساً زمانی محسوب نمیشود.
نتیجه این است: مغزی با طمأنینه و به جا مانده از 100 هزار سال پیش با دنیایی جدید و بسیار سریع.
این وضعیت، یعنی عدم تطابق سرعت درونی با سرعت بیرونی، منشأ بسیاری از استرسها، ناکامیها، ترسها، نزاعها و مشکلات بشر امروزی است.
ما مجبوریم خود را با فناوریهای جدید وفق بدهیم، خبرهای روز محله، شهر، کشور و دنیا را رصد کنیم، اطلاعات ضد و نقیض را تحلیل کنیم، با افرادی بسیار بیشتر از گذشته از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی در تعامل باشیم، پستهای دیگران را ببینیم و دربارهشان قضاوت کنیم، هر روز به تماسهای متعدد تلفنی پاسخ دهیم یا به افراد زیادی زنگ بزنیم یا پیام بفرستیم، فعالیتهای اقتصادی مان را دنبال کنیم و نگران نوسانات قیمت باشیم، دانش مان را بروز کنیم، غذاهای سریع بخوریم و ...
تازه بعد از همه این کارها، متوجه میشویم که همیشه کلی کار عقب افتاده داریم که باید انجام دهیم و احتمالاً موقع مرگمان نیز کلی کار بر زمین مانده از ما به جا خواهد ماند!
بنابر این، به نظر میرسد ما محکوم شدهایم به زندگی در عصری که سرعتاش بسیار فراتر از توان ماست و این، با سرعتی که در تاریخ بشر سابقه نداشته است، ما را مستأصل و مستهلک میکند.
مغز ما، سرانجام خود را با تحولات بیرونی هماهنگ خواهد کرد ولی همانگونه که گفته شد، روند تکاملی مغز در درازنای تاریخ و به کندی رخ میدهد و لذا ما ناگزیر هستیم با همین مغز کنونی در جهان پرسرعت امروز زندگی کنیم.
برای کاستن از آسیب های حتمی دنیای پرشتاب امروز، توصیه جدی و حیاتی این است که "از سرعت زندگی خود بکاهیم" با این چند کار:
1 - حواسمان به سرعت زندگی باشد و این که اگر از آن عقب ماندیم، این یک امر طبیعی است و نباید مایه استرس باشد.
2 - هر روز تعمداً روند زندگی متعارف را متوقف کنیم و از آن فاصله بگیریم. دکتر "یووال نوح هراری"، نویسنده کتاب بسیار معروف "انسان خردمند" می گوید از زمانی که در دانشگاه آکسفورد درس می خوانده تا کنون، هر روز 2 بار و هر بار یک ساعت، همه کارهایش را متوقف، تمام ارتباطاتش را قطع و با خود خلوت می کند و به خود می اندیشد. هراری، یک ماه در سال نیز چنین می کند.
مراقبه روزانه آرامش منحصر بفردی به زندگی مان می دهد. همچنین اگر بتوانیم وسط روز چرتی نیم ساعته بزنیم به کاهش سرعت زندگی کمک کرده ایم.
3 - تا جایی که میتوانیم از استفاده از فناوریهای ارتباطی به ویژه شبکه های اجتماعی را کم کنیم و وبگردی های بیهدف را برای همیشه از زندگی مان حذف کنیم. اینترنت و شبکه های اجتماعی انبوهی از داده های درست و غلط را به سمت ما هدایت می کنند بی آن که ما توان پذیرش و پردازش آنها را داشته باشیم، درست مانند سیلابی بزرگ که به سمت سدی کوچک می رود و ممکن است آن را بشکند و فاجعه به بار بیاورد. همین الان از گروه هایی که واقعاً چیزی جز اتلاف وقت ندارند، خارج شویم.
4 - فقط اخبار عمومی و مرتبط با نیازها و علاقهمندیهای خود را دنبال کنیم. همچنین نیازی نیست در رشتههای مختلف مطالعه کنیم بلکه بکوشیم فقط یک زمینه که بدان علاقه داریم را برای مطالعه و پیگیری انتخاب کنیم. خط سیر واحد مطالعاتی، آرامش بیشتری می دهد تا مطالعات متفرقه درباره همه چیز؛ عصر دانشمند شدن در همه علوم، خیلی وقت است که به پایان رسیده است.
5 - در طول زندگی، پیشنهادهای زیادی به ما می شود، یکی از ما دعوت می کند که بیزینس جدیدی را با او شروع کنیم، دیگری رفتن به یک کلاس را به ما پیشنهاد می دهد، آن یکی ما را وسوسه می کند که وارد بورس شویم و آن یکی ... .
اشتغال فکری و فیزیکی به کارهای مختلف - حتی کارهایی که مستقلاً مفید هم هستند - سرعت زندگی را بیشتر می کند.
باید جرأت "نه" گفتن داشته باشیم و بتوانیم از بسیاری از کارهایی که حتی بدان ها علاقه مند هستیم، دل بکَنیم و انرژی مان را روی کار واحد یا کارهای بسیار محدود و مناسب با توان و زمان مان متمرکز کنیم.
جمله ای منسوب به استیو جابز هست که می گوید: من به کارهایی که نکرده ام بیشتر از کارهایی که کرده ام می بالم.
6 - کمترین استفاده را از تلفن همراه داشته باشیم. از دوستان مان بخواهیم یا آنها را عادت دهیم که اگر با ما کار مهمی نداشتند، برایمان پیام بگذارند. زنگ تلفن همراه در میان کارهای روزانه به سرعت زندگی ضریب می دهد.
7 - در طول شبانه روز، زمانهای مشخص و محدودی را برای چک کردن پیامهای رسیده به تلفن همراه و ایمیل مان در نظر بگیریم و خارج از این زمان ها - مثلاً 8 صبح و 5 بعد از ظهر - سراغ باکس پیام های مان نرویم.
8 - با علم به این که هر چقدر هم کار کنیم همواره کارهای عقب افتاده خواهیم داشت، ساعت هایی از شبانه روز را به امور غیرکاری و تفریح و ورزش و خانواده و دوستان اختصاص دهیم و گذر زمان را فراموش کنیم.
9 - اگر میخواهیم جایی برویم، زودتر از معمول حرکت کنیم تا در طول مسیر، درگیر گذشت زمان و استرس ناشی از آن نشویم. تا حد امکان و تعمداً آهسته رانندگی کنیم.
10 - قرارهای کاری متعدد برای یک روز هماهنگ نکنیم.
11 - تا جایی که می توانیم به سفر برویم و در طول سفر تلفن همراه مان را خاموش کنیم و به سراغ اینترنت هم نرویم.
12 - به محل زندگی کودکی مان سر بزنیم، با دوستان قدیمی و فامیل تجدید دیدار کنیم، هر از گاهی آلبوم عکس های قدیمی را مرور کنیم و خاطرات گذشته به یاد بیاوریم. این کارها باعث معرفت بیشتر ما به مقوله زمان می شود و راحت تر با آن کنار می آییم.
قطعاً همه این کارها به آسانی میسر نمی شوند ولی واقعیت این است که زندگی منتظر بهانهها و دلایل حتی موجه ما نمیماند و خود را با سرعت بی نظیری که گرفته بر ما تحمیل میکند؛ اگر از سرعت ماشین زندگی نکاهیم، ما را بی رحمانه زیر خواهد گرفت. " از سرعت زندگی بکاهیم".
منبع: سواد زندگی
24