از دروازه دولت تا کاخ عالیقاپو: بناهایی که در دوره پهلوی اول نابود شدند
در دوره پهلوی اول، ایران شاهد یک تحول بزرگ در زمینه مدرنیزاسیون بود؛ اما این پیشرفت با قیمتی سنگین همراه بود: نابودی بخش بزرگی از میراث فرهنگی ایران.

دوره سلطنت رضا شاه پهلوی (1304-1320 شمسی) یکی از مهمترین دورههای تاریخ معاصر ایران به شمار میرود که با تحولات گستردهای در زمینههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی همراه بود.
رضاشاه با هدف مدرنسازی کشور و ایجاد زیرساختهای جدید، سیاستهایی را اجرا کرد که برخی از آنها به تخریب گسترده آثار تاریخی و معماری سنتی ایران انجامید. این اقدامات که اغلب با انگیزههای سیاسی، شهرسازی و ایجاد هویت ملی جدید صورت گرفت، تأثیرات عمیقی بر میراث فرهنگی ایران گذاشت.
رضاشاه با هدف تبدیل ایران به یک کشور مدرن و مقتدر، بسیاری از بناهای قدیمی را که بهعنوان نمادهای گذشته تلقی میشدند، از بین برد. این سیاستها نه تنها بر بناهای قاجاریه که نماد حکومت پیشین بودند، بلکه بر بسیاری از بناهای تاریخی دیگر نیز تأثیر گذاشت. در این دوره، بسیاری از کاخها، مساجد، مدارس و بناهای عمومی که نمادهای مهمی از تاریخ ایران بودند، نابود شدند.
با توجه به این که ایران در آن دوره در حال گذار از یک جامعه سنتی به یک جامعه مدرن بود، بسیاری از افراد بر این باور بودند که حفظ بناهای قدیمی مانعی بر سر راه پیشرفت است. این نگرش باعث شد تا تخریب بناهای تاریخی با استقبال برخی از مردم همراه شود. اما در طرف دیگر، بسیاری از روشنفکران و تاریخدانان نسبت به این روند اعتراض کردند و آن را بهعنوان یک فاجعه فرهنگی تلقی کردند.
دلایل تخریب بناهای تاریخی
یکی از مهمترین دلایل تخریب بناهای تاریخی در دوره پهلوی اول، خصومت رضاشاه با سلسله قاجار بود. رضاشاه که خود را بنیانگذار ایران مدرن میدانست، تلاش داشت تا هرگونه نماد و یادگار از حکومت قاجار را از بین ببرد. بسیاری از بناهای ساختهشده در دوره قاجار بهعنوان نماد ضعف و عقبماندگی تلقی میشدند و به همین دلیل تخریب شدند. از همین رو بود که برخی از کاخها و عمارتهای قاجاری در تهران و تبریز هدف اصلی تخریب قرار گرفتند و بعضی ازبرخی از آثار معماری قاجاری به دلیل نزدیکی به مراکز قدرت پیشین نابود شدند.
این سیاست خصومتآمیز نه تنها به بناهای قاجاریه محدود نشد، بلکه بسیاری از بناهای تاریخی دیگر نیز در این دوره تخریب شدند. این اقدامات نشاندهنده تلاش حکومت برای از بین بردن هرگونه نشانهای از گذشته بود. در این راستا، بسیاری از بناهای تاریخی که بهعنوان نمادهای هویت ملی تلقی میشدند، نابود شدند و جای خود را به بناهای جدید دادند.
نکته دیگر موضوع مدرنیزاسیون بود. رضاشاه با هدف مدرنسازی شهرها و ایجاد زیرساختهای جدید شهری، دست به تخریب بسیاری از آثار تاریخی زد. او بر این باور بود که پیشرفت کشور نیازمند کنار گذاشتن سنتها و جایگزینی آنها با مظاهر مدرن است. این روند باعث شد تا بسیاری از بناهای قدیمی برای ساخت خیابانها، ساختمانهای دولتی و مراکز تجاری جدید تخریب شوند.
مدرنیزاسیون شهرها در دوره پهلوی اول بهعنوان یک هدف مهم تلقی میشد. بسیاری از شهرها در این دوره دچار تغییرات اساسی شدند و بناهای قدیمی جای خود را به بناهای جدید دادند. این روند نه تنها بهعنوان یک اقدام توسعهای، بلکه بهعنوان یک سیاست فرهنگی نیز تلقی میشد که هدف آن از بین بردن هرگونه نشانهای از گذشته بود. در این راستا، بسیاری از بناهای تاریخی که نمادهای مهمی از تاریخ شهرها بودند، نابود شدند.
در تهران، بسیاری از بناهای قدیمی برای ساخت خیابانهای جدید تخریب شدند. برای مثال، ساخت خیابان سپه (امام خمینی فعلی) منجر به تخریب بخشهایی از بازار تهران شد. این اقدامات نه تنها بهعنوان یک سیاست توسعهای، بلکه بهعنوان یک اقدام فرهنگی نیز تلقی میشدند که هدف آن از بین بردن هرگونه نشانهای از گذشته بود.
یکی دیگر از دلایل تخریب بناهای تاریخی، توسعه شبکه حملونقل بود. ساخت جادهها، خیابانها و راهآهن نیازمند فضای بیشتری بود که اغلب با نابودی آثار تاریخی همراه میشد.
به عنوان نمونه ساخت خیابان سپه (امام خمینی فعلی) در تهران منجر به تخریب بخشهایی از بازار تهران شد. همچنین دروازههای قدیمی شهرها برای گسترش مسیرهای حملونقل نابود شدند.
توسعه شبکه حملونقل در دوره پهلوی اول بهعنوان یک هدف مهم تلقی میشد. بسیاری از شهرها در این دوره دچار تغییرات اساسی شدند و بناهای قدیمی جای خود را به بناهای جدید دادند. این روند نه تنها بهعنوان یک اقدام توسعهای، بلکه بهعنوان یک سیاست فرهنگی نیز تلقی میشد که هدف آن از بین بردن هرگونه نشانهای از گذشته بود. در این راستا، بسیاری از بناهای تاریخی که نمادهای مهمی از تاریخ شهرها بودند، نابود شدند.
نکته دیگری که باید به این توجه داشت این بود که رضاشاه تلاش داشت تا هویت ملی جدیدی برای ایران تعریف کند که بر پایه بازگشت به دوران پیش از اسلام (بهویژه دوران هخامنشیان و ساسانیان) استوار بود. در این راستا، بسیاری از آثار مربوط به دوران اسلامی یا قاجاریه نادیده گرفته شدند یا عمداً تخریب شدند.
ایجاد هویت ملی جدید در دوره پهلوی اول بهعنوان یک هدف مهم تلقی میشد. رضاشاه با هدف تبدیل ایران به یک کشور مدرن و مقتدر، تلاش کرد تا هویت ملی جدیدی را تعریف کند که بر پایه بازگشت به دوران پیش از اسلام باشد. این سیاست نه تنها بهعنوان یک اقدام سیاسی، بلکه بهعنوان یک اقدام فرهنگی نیز تلقی میشد که هدف آن از بین بردن هرگونه نشانهای از گذشته بود. در این راستا، بسیاری از بناهای تاریخی که نمادهای مهمی از تاریخ ایران بودند، نابود شدند.
در آن زمان آگاهی عمومی نسبت به اهمیت حفظ میراث فرهنگی بسیار محدود بود. حتی بسیاری از روشنفکران نیز حفظ آثار قدیمی را مانعی بر سر راه پیشرفت میدانستند. این نگرش باعث شد تا تخریب آثار بدون مقاومت جدی انجام شود.
نمونههایی از تخریب بناهای تاریخی
یکی از برجستهترین نمونههای تخریب آثار تاریخی در دوره پهلوی اول، نابودی دروازههای قدیمی تهران بود. تهران در دوران قاجار دارای ۱۲ دروازه زیبا با معماری منحصربهفرد بود که هرکدام نقش مهمی در تاریخ شهر داشتند. اما این دروازهها برای گسترش شهر و ساخت خیابانهای جدید نابود شدند. برخی از مهمترین دروازههایی که تخریب شدند عبارتاند از:
دروازه دولت: یکی از مشهورترین دروازههای تهران که محل عبور کاروانها بود.
دروازه شمیران: که مسیر ارتباطی تهران با مناطق شمالی را فراهم میکرد.
دروازه یوسفآباد: که به دلیل قرار گرفتن در مسیر خیابان جدیدالاحداث نابود شد.
میدان توپخانه تهران یکی دیگر از آثار تاریخی بود که تغییرات گستردهای را تجربه کرد. این میدان که یکی از نمادهای اصلی شهر تهران محسوب میشد، طی عملیات نوسازی دچار تغییرات اساسی شد.
در همین در این راستا، بسیاری از بناهای تاریخی که نمادهای مهمی از تاریخ تهران بودند، نابود شدند که از بین آنها می توان به تخریب برخی مساجد و مدارس قدیمی اشاره کرد.
مدرسه دارالفنون که توسط امیرکبیر تأسیس شده بود، بخشی از آن آسیب دید.
تعدادی مسجد کوچک محلی برای احداث خیابانها یا ساختمانهای دولتی نابود شدند.
تبریز یکی دیگر از شهرهایی بود که تحت تأثیر سیاستهای رضاشاه قرار گرفت. این شهر که زادگاه خاندان قاجار محسوب میشد، مورد بیمهری حکومت پهلوی قرار گرفت و بسیاری از بناهای ارزشمند آن نابود شدند. از جمله:
کاخ عالیقاپو که یکی از زیباترین کاخهای ایران که توسط شاه عباس صفوی ساخته شده بود تخریب شد. علاوه بر این، باغ کلاهفرنگی که باغی زیبا با معماری تلفیقی ایرانی-اروپایی از بین رفت و بخشی از بنای عظیم ارگ علیشاه برای ساخت ورزشگاه تخریب شد.
از دست رفتن میراث فرهنگی در دوره پهلوی اول بهعنوان یک فاجعه فرهنگی تلقی میشد. بسیاری از بناهای تاریخی که نمادهای مهمی از تاریخ ایران بودند، نابود شدند و جای خود را به بناهای جدید دادند.
انتقاد روشنفکران معاصر
برخی روشنفکران مانند علیاکبر دهخدا و ملکالشعرای بهار نسبت به این روند اعتراض کردند؛ اما صدای آنها شنیده نشد.
اگرچه رضاشاه برخی پروژههای مثبت مانند مرمت تخت جمشید را آغاز کرد؛ اما بیتوجهی او به سایر بخشهای تاریخ ایران انتقادبرانگیز است.
تخریب بناهای تاریخی در دوره پهلوی اول یکی از جنبههای بحثبرانگیز سیاست مدرنیزاسیون رضاشاه است که تأثیرات عمیقی بر فرهنگ و تاریخ ایران گذاشت. اگرچه هدف او ایجاد کشوری مدرن و پیشرفته بود؛ اما بیتوجهی به ارزش میراث فرهنگی باعث شد تا بخش بزرگی از تاریخ معماری ایران برای همیشه نابود شود. امروز اهمیت حفظ میراث فرهنگی بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است؛ چراکه این آثار نه تنها نماد هویت ملی هستند بلکه پلی میان گذشته و آینده محسوب میشوند.
خبر فوری گویا معتاد شده است که هر روز یا یک روز درمیان عکسی از رضا پالانی و فتوحاتش میگذارد .
ردوحت شاد بزرگ مرد
در جمهوری اسلامی ایران همه آثار تاریخی فرهنگی هنری درتهران تخریب شد از زمان پهلوی بدتر به بهانه ساخت مترو وبزرگراه
رضا پهلوی این کارها را کرد چون اصل ونصب نداشت
وقتی رضا پالانی شاه ایران شود، نباید جز این انتظار دیگری داشت. بزرگترین افتخار پهلوی ها ، سه بار فرار موفقیت آمیز با وجود داشتن فقط دو پادشاه هست که فکر می کنم نه تنها در ایران بلکه در جهان هم منحصر به فرد هست.
عالیه یادش بخیر
باز صحبت مذاکره شد اینا شیر شدن
هر تحولی هزینه های هم دارد آیا این بناها در جای مناسب در کنار خیابانهای عریض ساخته شده بود آیا مثل میدان نقش جهان اصفهان درای میدان بزرگی بود
رضاپالانی درواقع هویت و تاریخ واقعی این سرزمین رو با هویت و تاریخ جعلی که توسط انگلیس و به کارگردانی فروغی اجرایی میشد ، جایگزین کرد ، هویت واقعی این سرزمین را تورکان تشکیل میدهند . طبق آزمایشات ژنتیکی نژاد اکثر اقوام ایرانی به قفقاز که خواستگاه تورکان است میرسد ، رضا خان تا توانست ویران کرد اما غافل از این بود که ریشه ها باقی میمانند .....
اینها احتمالا غیر قابل احیا بودن ،بلعکس اکثر بناهای تاریخی و باستانی در زمان پهلوی احیا و موزه های بنام در آن زمان تاسیس شد و خیلی کارهای عمرانی دیگر