در تاریخ پر فراز و نشیب ایران، چهرههایی هستند که نه تنها به خاطر قدرت و حکومتشان، بلکه به واسطه شجاعت، نجابت و انسانیتشان ماندگار شدهاند. لطفعلی خان زند، آخرین پادشاه سلسله زندیه، یکی از این شخصیتهاست.
احمدشاه قاجار، واپسین پادشاه سلسله قاجاریه، شخصیتی است که در تاریخ معاصر ایران همواره موضوع بحث و بررسی بوده است.
در 30 فروردین 1207 الکساندر سرگییویچ گریبایدوف، دیپلمات، نمایشنامهنویس، شاعر و آهنگساز روسی که در مقام فرستاده تزار برای اجرای بندهای عهدنامه ترکمنچای به ایران آمد بواسطه بی تدبیری گرفتار خشم مردم شد و به قتل رسید.
در میان شاهزادگان قاجار، ابوالفتح میرزا سالارالدوله، نه به خاطر تدبیر و کیاست، بلکه به سبب سودای شاهی و تلاشهای نافرجامش برای رسیدن به تاج و تخت، نامی بر سر زبانها انداخت. او که در کوران تحولات مشروطه، رویای پادشاهی را در سر میپروراند، با علم مخالفت برافراشت و تلاش کرد تا چرخ تاریخ را به عقب برگرداند؛ اما سرنوشت برایش بازی دیگری رقم زد.
در دل دربار پررمزوراز قاجار، زنی فرانسوی با هنرهای بینظیر و ذکاوتی کمنظیر، توانست جایگاهی ویژه بیابد و نفوذی فراتر از یک معلم گلسازی پیدا کند.
ملکجهان خانم، ملقب به مهدعلیا، یکی از برجستهترین و بحثبرانگیزترین زنان تاریخ قاجار است. او نهتنها مادر ناصرالدینشاه و ملکه مادر ایران بود، بلکه در بزنگاههای حساس تاریخ قاجار، نقشی بیبدیل در سیاست و قدرت ایفا کرد. زندگی او سرشار از فراز و نشیب، جدالهای خانوادگی، جاهطلبی، و مدیریت بحران بود؛ چهرهای که همواره در سایه قدرت و حاشیههای دربار قرار داشت.
رکنالدین مختاری، نامی که در تاریخ معاصر ایران با دو وجه کاملاً متضاد و در عین حال به طرز غریبی در هم تنیده شده، شناخته میشود؛ از یک سو، موسیقیدانی چیره دست و هنرمندی خلاق که آثارش هنوز هم زینتبخش محافل هنری است و از سوی دیگر، رئیس شهربانی مستبد رضا شاه که دستانش به خون آزادیخواهان آغشته است.
در سال 2003، ایالات متحده آمریکا به رهبری جورج بوش تصمیم گرفت عراق را اشغال کند؛ اقدامی که نه تنها خاورمیانه بلکه جهان را تحت تأثیر قرار داد. این جنگ با ادعاهایی جنجالی آغاز شد و پیامدهایی عمیق به همراه داشت که هنوز هم آثار آن در منطقه و سیاست جهانی احساس میشود.
در 19 فروردین 1355 دولت پهلوی تصمیم گرفت روابط خود را با کوبای انقلابی قطع کند؛ تصمیمی که ریشه در نگرانیهای امنیتی، اختلافات ایدئولوژیک و فضای جنگ سرد داشت.
در دوره پهلوی اول، ایران شاهد یک تحول بزرگ در زمینه مدرنیزاسیون بود؛ اما این پیشرفت با قیمتی سنگین همراه بود: نابودی بخش بزرگی از میراث فرهنگی ایران.