مروری بر جریانهای انحرافی عرفانی مهم در ایران
جنجال عرفانهای سیاسی؛ از محافل سری حروفیه تا آنها که نهاد خانواده را زیر سئوال میبرند
فرقههای عرفانی فعال در ایران به سه دسته تقسیم میشوند. دسته نخست عرفانهای مدعی دین جدید هستند. دسته دوم عرفان های غیردینی را شامل می شود و دسته سوم عرفان هایی هستند که منشاء دینی(اسلامی، مسیحی یا یهودی) دارند.
به گزارش خبر فوری ، در روزهای اخیر به دلیل برخی اتفاقات در قم که به گم شدن برخی روحانیون و پیدا شدن آنها در خانه یک استاد اخلاق منتهی شد، موضوع عرفان بار دیگر خبرساز شد.
پیش از این در دوره محمود احمدی نژاد هم از چهره هایی نام برده می شد که به نام عرفان، ادعاهایی را مطرح کرده بودند و بر سیاست تاثیر می گذاشتند.
این اما اولین بار نیست که موضوع عرفان سیاسی حاشیه ساز می شود. در طول تاریخ ایران از عرفان به نفع مقاصد سیاسی سوءاستفاده هایی صورت گرفته است.
گرایشات عرفانی و اپوزیسیون سیاسی در تاریخ
صوفیگری و گرایشات عرفانی همواره یکی از بهترین آبشخورهای فکری برای جریانهای اپوزیسیون بوده و هستند. اگر به تاریخ ایران از بعد حمله مغول تا قاجار نگاه کنیم، به خوبی به این مساله پی خواهیم برد که جریانات عرفانی چگونه توانستهاند در دل گروههای مخالف جریان سیاسی یا اجتماعی اصلی قرار بگیرند.
نهضت حروفیه یکی از نهضتهای اولیه عرفانی است که با تکیه بر ارزش عددی حروف الفبا و گرایشات عرفانی شدید سعی کرد در ستیز با سلطه سیاسی - اقتصادی تیموریان قرار بگیرد
در عرفان اسلامی به خصوص بعد از ابن عربی و پیروانش به خصوص عبدالرزاق کاشانی و داوود بن محمود قیصری گرایشی پیدا شد که به خصوص با ظهور شاه نعمت الله ولی بسیار قدرت گرفت. طبق گفته عرفا، اسامی خدا ذو مراتب است. خداوند در فیض مقدس، نور خود را بر این اسامی تابانده و هر نام مانند پنجرههای رنگی یک سایه از خود بر عالم دنیوی میاندازد. در واقع، هر چیزی در این عالم، نماد و نشانه یک اسم از خدا است و کاملترین موجود در این عالم همانا نماد و نشانه نام اعظم خدا یعنی الله است.
این سخن وقتی با نظریات سیاسی و کلامی اسماعیلیه به خصوص در مورد امامت و حجت جمع میشود نوعی گرایش خلیفه گری عرفانی یا به عبارتی مرید و مرادی افراطی را موجب میشود. مریدان به دنبال شیخ خود که وصی خدا و به نوعی نماد نام الله است افتاده و اگر او امر کند حاضرند برایش خون هم بریزند.
این جریانها با حمله مغولها به ایران و نابودی یکی از جریان اصلی فکری یعنی اسماعیلیه بیشتر خود را نشان میدهند. جریانهای عرفانی و صوفی گری به خصوص بعد از تیموریان رشد سریعی کرده و در دل گروههای مخالف حضور مغولها قرار میگیرند. هر چند بعدها خود به اقدامات خشنی دست زده و باعث نابودی برخی شهرها و روستاها میشوند.
نهضت حروفیه یکی از نهضتهای اولیه عرفانی است که با تکیه بر ارزش عددی حروف الفبا و گرایشات عرفانی شدید سعی کرد در ستیز با سلطه سیاسی - اقتصادی تیموریان قرار بگیرد. این جنبش، از زبان شعر (فارسی، ترکی و مازندرانی) برای انگیزش پیروان خود استفاده میکرد. بنیانگذار فرقه حروفیه فضلالله حروفی استرآبادی بود که در طبرستان و شهر استرآباد (گرگان امروزی) به دنیا آمد.
میراث محتوای فکری این نهضت عرفانی آبشخور فکری نهضتهای دیگری در ایران تا اواخر دوره قاجاریه بود که از مهمترین آنها میتوان به نقطویه اشاره کرد. این گرایش عرفانی درواقع موجب رشد گروههای عرفانی اپوزیسیونی در تاریخ ایران شد که در نهایت به حضور مغولها در ایران پایان داده و باعث ظهور سلسله صفویه (علیرغم تایید تفاوتهای نسبی با گرایشات عرفانی فوق الذکر) شد.
این گرایشات تند عرفانی در دوره قاجار نیز ادامه داشت. طریق فکری شیخیه یکی از آن مسلکهای عرفانی بود که باعث رشد شدید گروههای مخالف و اپوزیسیون شد. شیخیه در واقع نام گروهی بود که از احمد بن زین الدین احسائی و سپس سید کاظم رشتی (شاگرد و جانشین او) تبعیت میکردند. شیخیه اعتقادی به نام "رکن چهارم" دارد که بیان آن در اینجا بسیار به ما کمک میکند. از نظر شیخیه، هر معرفت صحیح و حقیقتی فقط از معصوم به انسان میرسد و کمیت عقل در نیل به معرفت راستین لنگ است. در عین حال، در هر عصری، شیخ و انسان کاملی وجود دارد که احكام را بدون واسطه از امام زمان (عج) میگيرد و به مردم میرساند.
در یک دسته بندی کلی فرقههای معنوی و عرفانی فعال در ایران به سه دسته تقسیم میشوند. دسته نخست عرفانهای مدعی دین جدید همچون «سای بابا»، «رام الله»، «اوشو» و «اکنکار» هستند. دسته دوم عرفانهای غیردینی مانند عرفان های ساحری یا عرفان جادو، پائولوکوئیلو، فالون دافا و مدتیشن را شامل می شود و دسته سوم عرفان هایی هستند که منشاء دینی (اسلامی، مسیحی یا یهودی) دارند، مانند فرقه های صوفی و عرفان کبالا که عرفانی یهودی است
جمع این دو عقیده باعث رشد گرایشات آخرالزمانی در بین شیخیه شد به طوری که یکی از شاگردان این مکتب یعنی علی محمد باب بعدها خود را نائب امام زمان(عج) معرفی کرد و با همین بهانه گروهی را دور خود جمع کرد وبه عنوان یکی از قدرتمندترین اپوزیسیونهای حکومت قاجار شورش کرد که البته این شورش توسط امیرکبیر به سختی سرکوب شد.
مهمترین جریانهای عرفانی حال حاضر ایران
هر چند جریانات عرفانی امروزه با جریانات دوران پیشاپهلوی تفاوت بسیاری کرده اما به نظر میرسد که این گرایشات در حال حاضر هم آبشخور برخی گروههای مخالف هستند. جریان عرفان حلقه، برخی جریانهای عرفانی درویشی و همین جریان عرفانی مشایی شاید از این نوع باشند.
اوشو دو جلد کتاب به نام تعلیمات تانترا (عرفان رابطه جنسی) دارد و تنها راه تکامل و تعالی را گذر از رابطه جنسی آزاد میداند. اصل دیگر از اصول او اصل طغیان است که اوج آن را در شیطان گرایی می توان دید! اوشو با نگاهی تحقیرآمیز به مفهوم خانواده می گوید: آنچه انسان را اسیر کرده، خانواده است
برای فهم این موضوع، البته ابتدا باید به انواع جریانهای عرفانی حاضر در ایران اشاره کنیم.
در یک دسته بندی کلی فرقههای معنوی و عرفانی فعال در ایران به سه دسته تقسیم میشوند. دسته نخست عرفانهای مدعی دین جدید همچون «سای بابا»، «رام الله»، «اوشو» و «اکنکار» هستند. دسته دوم عرفانهای غیردینی مانند عرفان های ساحری یا عرفان جادو، پائولوکوئیلو، فالون دافا و مدتیشن را شامل می شود و دسته سوم عرفان هایی هستند که منشاء دینی (اسلامی، مسیحی یا یهودی) دارند، مانند فرقه های صوفی و عرفان کبالا که عرفانی یهودی است.
فارغ از این سه دسته، شاید مهم ترین جریانات عرفانی در چند دهه اخیر بدین قرار باشند:
درویش مسلکی
نمیتوان واژه درویش مسلکی را به یک فرقه مشخص اطلاق کرد چرا که این واژه بیشتر به نوعی مرام و منش گفته شود تا یک فرقه. با این حال، درویش مسلکی مد نظر ما شامل فرقه های صوفیه ای است که گرایشات تندی داشته و اقدامات اپوزیسیونی زیادی در این سالها داشتهاند. ماجرای جنجال دراویش گنابادی به خوبی این را نشان میدهد.
رام الله
رهبر این آیین در ایران شخصی به نام پیمان الهی است. وی ادعا داشت از غیب خبر دارد و بر تمام علوم باطنی تسلط دارد و در عین ناباوری مریدان در خرداد سال ۸۶ در حین دستگیری به جای ناپدید شدن، از دیوار حیاط همسایه فرار کرد. وی چندین بار به دلیل ترویج عقاید خرافی و انحرافی و فریب مردم ـ به ویژه جوانان ـ به همراه گروهی از اطرافیانش بازداشت شده است.
اوشو
اوشو در سال ۱۹۳۱ میلادی در روستای کوچک کوچ وادا کشور هند به دنیا آمد و در سال ۱۹۹۰ در سن ۵۹ سالگی از دنیا رفت. اوشو در ایالت اوریگان آمریکا، شهری به نام راجینش پورام را به عنوان مرکز آیین خود قرار داد، اما به دلیل فسادهای اخلاقی و جنسی بی حد و حصر اوشو و مریدانش ، در سال ۱۹۸۶ از آمریکا اخراج شد.
اوشو دو جلد کتاب به نام تعلیمات تانترا (عرفان رابطه جنسی) دارد و تنها راه تکامل و تعالی را گذر از رابطه جنسی آزاد میداند. اصل دیگر از اصول او اصل طغیان است که اوج آن را در شیطان گرایی می توان دید! اوشو با نگاهی تحقیرآمیز به مفهوم خانواده می گوید: آنچه انسان را اسیر کرده، خانواده است.
عرفان حلقه
یکی از عرفانهای به ظاهر بومی، عرفان حلقه است که به کرات به آیات قرانی هم تمسک میکنند اما اگر مبانی این فرقه استخراج شود هیچ کدام از اعتقادات این فرقه تناسبی با آموزههای اسلامی ندارد. به عبارت دیگر نه انسانشناسی و نه خداشناسی است. بنیان گذار حلقه محمدعلی طاهری است و کتابهای اصلی این گروه هم به قلم وی است؛ در کنار طاهری در هنگام شکلگیری اسماعیل منصوری لاریجانی هم نقش داشت، چرا که کتابهای طاهری با مقدمه آقای منصوری به چاپ رسید. منصوری اما پس از دستگیری محمدعلی طاهری از وی اظهار برائت کرد. برخی مریدان این فرقه با خلط مباحثی مانند اینکه وای بر نمازگزاران جامعه ای که در آن گرسنه و درمانده ای باشد، به توجیه عدم پایبندی خود به نماز می پردازند.
فرقه TSM
فرقه TSM تحت عنوان Technical Self Meditation یکی از این نوع محافل و جلسات است که با جذب هزاران نفر از وضعیت روحی، روانی و نیز مسایل شخصی افراد سوءاستفاده و اهدافی را دنبال مینماید که در ادامه به بیان جزئیاتی در این باره پرداخته میشود.
رهبر معنوی این فرقه در ایران خانم "نوشین . غ " است؛ وی بالای ۵۰ سال سن دارد و آرشیتکت است و گفته می شود که به لحاظ روحی وضعیت نابسامانی دارد.
نوشین قبلاً عضو فرقه آمریکایی اکنکار بوده و در حقیقت یک اکیست میباشد و آموزشهای این فرقه را توسط فردی به نام "اهرپور" (فوت شده) گذرانده است. کلاسهایی را هم نزد " ف.ه " در مؤسسه "ب " گذرانده و چند جلسهای هم به کلاسهای ایلیا راما… رفته است. او آموزشهای TSM را در آمریکا و نزد استاد این فرقه طی کرده است.
جریانات عرفانی و اقدامات سیاسی
نکته جالب این است که گروههای فوق الذکر، تقریبا همگی مخالفتهایی را با جریان حاکمیتی غالب داشته و دارند. شاید این مخالفتها در مورد گرایشات درویشی و عرفان حلقه کمی تند و تیزتر باشد اما نباید از گرایشات دیگری مانند گرایشهای روانکاوانه، عرفانهای جنسی و به خصوص عرفانهای شبه اسلامی، غافل گردید.
38
با عرض معذرت ولی نویسنده این مقاله هنوز اسم عباس غفاری رو نمیدونه و اونو بصورت غفار عباسی نوشته بعدش در مورد احمدی نژاد و مشایی مقاله میدین بیرون ، فعلا که خدا جای حق نشسته و همه مون دیدیم تنها کسی که علم مخالفت با آملی لاریجانی برداشت احمدی نژاد بود در زمانی که کسی جرأت مخالفت با ق ق رو نداشت ، همین امر باعث شد به محبوبیت و ولایتمداری احمدی نژاد روز بروز افزون بشه ، بابا شماها هرکاری کنین نمی تونین از محبوبیت احمدی نژاد و یارانش کم کنید ، والسلام
خوبه دیگه روش جدید یاد گرفتید ، قبلا اعتراف اجباری و پخش تلویزیونی بود الان شده ربط دادن ملت به فرقه های انحرافی .
توضیح ندادید این اقای مشایی چه مسلکی داشت ،فقط فرقه های تاریخ را ورق زدید که تهمت بزنید ،در نوشتار و گفتار و عمل ما چیزی ندیدیم و نشنیدیم ، اگر شما انحراف سازماندهی شده دیدید می نوشتید نه اینکه فقط تهمت بزنید
حالا که ی روحانی بلند شده علیه اشرافی گری شما مردانه صحبت کرده چه چیزا که بهش نمیبندید همه دروغ میگن شما راست میگویید که 40ساله ملت ومملکت را ویران کردید مردم دارند باچشمشان میبینند شما چجور جونورایی هستید
مجید جان، اون فرد عباس غفاری بود نه غفار عباسی!!!!! میان ماه من با مه گردن تفاوت از زمین تا آسمان است اخبار کذب به چه قیمتی؟؟؟ فأین تذهبون؟؟؟
پناه برخدا
کسانیکه افرادی را با هر عقیده ای زیر سوال میبرند آیا خودشان به اصول اولیه دینشان پایبند هستند.
سلام ....جالب است این همه فساد در این مملکت موج میزند و سراسر مملکت را فراگرفته حالا یک نفر پیدا شده که حرف دل مردم بیچاره ( 95 درصد ) مردم را میزند چطور میخواهند او را به هر ترفندی از صحنه محو نمایند مشخص است نویسنده مقاله و تیتر مقاله جوان پاک را به مشایی چسبانده ، با چه هدفی .؟؟ تخریب ؟ یا ابهام؟ نویسنده محترم گزارش خبری ، فهم مردم ما خیلی بالاتر از این سطح میباشد که این مسائل را متوجه نباشند. ، انشالله شما وصل به این جرثومه های فساد نباشید ، بگذارید بخشی از آلام مردم از طریق افشا این دزدیدی ها و خیانت ها و برخورد با آنها ،تسکین یابد ، بدانید تا افشاگری صورت نگیرد برخورد انجام نمیشود . بگذارید آرامش و امنیت این کشور با افشا و برخورد با این دزدان بیت المال که ،از طریق جناب آقای صدرالساداتی عزیز و امثالهم انجام میشود حفظ شود.
خداوندا متملقین چاپلوسی که دین را دست آویز ثروت ومقام وپایمال کردن حق الناس قرارمی دهند وجهت کسب قدرت ازتهمت وافترا به بندگانت ابایی ندارند راریشه کن بفرما این استدعا درمورد شخص خاصی نیست.بلکه شامل کسانی که بانام دین باین مردم و مملکت ونظام خیانت میکند میباشد.خداوندا تنها خودت به همه امور واقفی ووعده هایت حق است
خدایا پناه میارم بر خودت از شر خناسان و مکاران
عباس غفاری یک رمال هست، ولی آ قا ی مهندس مشایی یک دانشمند با اندیشه های دینی بسیار با محتوا و با علم دانش و همتا ندارد برا سلامتیش صلوات،
عبببببببببببببببببببببببباسسسسسسسسسسسسسس غغفففففاااارررررررری کاش میدانستید چی مینویسید
پسرررم. غفار عباس؟؟؟ عباس غفاری. شر تا ته مطلب چرت و پرته
نویسنده متن هرکسی بوده ،فقط با ذهنیت بسته و اطلاعات یک جانبه به تحلیل فرقه های عرفانی و صوفی پرداخته است...فرقه های عرفانی در زمان حافظ هم درایران بوده اند و الان هم هستند و آنان هم از طریق دیگری به ارتباط با خدای خود میپردازند.چرا باید همه فرقه های عرفانی ازسوی برخی ها تخریب گردند،در هر دین ومسلک افراد مومن هم بوده اند وافراد سودجویی هم بوده اند . مانباید تر رو به بهانه هم شکلی به خشک بسوزانیم...باید اونقد عاقلانه و منطقی باشیم که دیگاه خودمون رو نسبت به انسانهای دیگر وآزادی افکارشون در چهارچوب های منطقی و امنیتی کشور احترام بگذاریم...اگر داخل فرقه های مذهبی بشویم و ازنزدیک شاهد اداب آنها باشیم هیچوقت اینطور قاطعانه ازشون بدگویی وناسزاگویی نمیکنیم...
هر کی هر چی پرستش میکنه ، اگه بی ازاری مسلکشه ، درود بر اون شخص و مسلکش و هر کس با نام دین به همه انگ بیدینی و کفر میزنه و دیگران رو ازار میده و حق دیگران رو میخوره لعنت بهش !
اول اینکه مردم خیلی فهمیده تر و هوشیار تر از شما هستند . دوم این مطالب چه ربطی به مشایی داشت ؟ چرا تهمت ؟ به چه قیمتی ؟ برا اهداف سیاسی و مقاصد کثیفتان ؟ هر کسی که فریاد رس مظلوم باشه در هر قالب یا لباسی که باشه قابل احترام و ستایش هست ، به قول امام حسین اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید ... اگر هدفتون از تهمت به مشایی وصل کردن این آقا به دکتر احمدی نژاد و تخریب ایشون هست سخت در اشتباهید ... دکتر احمدی نژاد خودش انسانی سالم ، پاک ، عدالت جو ، حق طلب و ولایت مدار هست در ضمن محبوب و دوست داشتنی ...
سلام چرا بیجهت همه چیز را به هم ربط میدید نویسنده مقاله بهتر بود اندک مطالعه مذهبی وتاریخی داشت ربط دادن فرق مذهبی به یکدیگر کار بسیار اشتباهیست مخصوصا اگر از روی اغراض سیاسی وغلت سواد باشد انچه در مورد شیخیه ورکن رابع گفتید کاملا اشتباه است همینطور علی محمد باب هیچ کس شاگردی کامل اورا در مکتب شیخیه تایید نکرده بهتر است کمی تامل فرمایید
اره فقط شیعه ها خوبن.....هه
همهتون خفه بشید دین فقط اسلام شیعه که بر پایه خانواده سالم وزندگی سالم است شماها همه مخوایید زندگی هرز ولااوبالی داشته باشید
لطفا نویسنده مقاله را هم مشخص کنید و اسم او را در ابتدا ویا انتهای مقاله قید نمایید که بیشتر با دانش فرآوان!!! ایشان آشنا شویم.