پروژه بیخاصیت سازی رسانهها/ چرا مرجعیت رسانهای پَر پَر شد؟
امید ملایی/ فعال رسانه
وقایع اخیر یک ماجرای چند بعدی است که تحلیلش حتما ابعاد مختلفی دارد؛ از ریشهیابی نارضایتیها تا نقش آفرینان ماجرا و حتی کسانی که خط مطالبه اصلی را از ریل خارج کردند.
مسئله مفصل است اما چیزی که حداقل در بحرانهای سالهای اخیر همیشه نقش مهمی داشته مسئله مدیریت بحران با رسانه بوده است؛ خیلیها میگویند که اعتراضات و اغتشاشات اخیر لیدر ندارد؛ درست است شاید لیدر فیزیکی وجود نداشته باشد اما حتما لیدر رسانهای دارد.
از وقایع ۹۶ و ۹۸ لیدرداران رسانهای وارد عمل شدند؛ از روح الله زم و آمدنیوزش تا مملکته و وحید آنلاین حالا هم علی کریمیها، مسیح علینژادها و شبکههای معاند که لیدر جریان شدند؛ اما چرا ما مرجعیت رسانهای را از دست دادیم؟
محدودیتهای این سالها برای رسانههای رسمی با استدلال اینکه نباید به جامعه حس بد منتقل شود عملا مرجعیت رسانهای را از بین برده است؛ امروز خروجی عدم مرجعیت رسانهای منجر به ریزش جدی مخاطب رسانهها شده است و عملا مرجعیت رسانهای به خارج از مرزهای کشور منتقل شده است
وقتی مرجعیت رسانهای به خارج از کشور منتقل میشود عملا مدیریت اعتراضات و اغتشاشات هم از دست خارج میشود و یک مطالبه تبدیل به یک بحران میشود و خروجیش میشود کشتار و آسیب به اموال عمومی کشور و هر آنچه که از ۳۱شهریور ماه در کشور رخ داد.
آزادی عمل رسانهها در کشور حلقه مفقوده وضعیت این روزها است؛ فشارهای گاه و بیگاه عملا اجازه تحلیل و تصمیمگیری را از اصحاب رسانه گرفته است؛ برای این مسئله باید فکر جدی کرد وگرنه وضع همین است و ما عملا از یک بحران وارد بحران دیگر میشویم و رسانههای داخل کشور هر روز بیاثرتر از دیروز میشوند