معاون وزیر علوم در دولت اصلاحات و یکی از تحلیلگران مسائل دانشگاهی و فرهنگی تحلیل کرد
نقش لباس شخصیها در ناآرامی کوی دانشگاه
معاون وزیر علوم در دولت اصلاحات گفت: «اتفاق تلخی برای دانشجویان رخ داده است. دانشجویی به قتل رسیده و دانشگاهیان حضور پیدا کرده و اعلام کردند که یک دانشگاه امن و نه امنیتی میخواهند. دانشجویان درخواست کردند در فضای امن به امور تحصیلیشان بپردازند. این مطالبه حق طبیعی دانشجویان است، اما همان رخدادهایی که مکرر رخ داده و فضای دانشگاهها را از شکل طبیعی خود خارج میسازند، این بار هم بحرانساز شد. ناگهان برخی افراد بدون شناسنامه که همواره هم ناشناخته میمانند، برخوردهایی را با چند دانشجو صورت میدهند. این افراد و گروهها بیشتر بهدنبال التهابآفرینی هستند تا مهار بحران!»

نقش لباس نیروهای غیرشناسنامهدار در بروز بحران کوی دانشگاه روشن است. در شرایطی که مسوولان دولتی تلاش بسیاری را ترتیب دادند تا اعتراضات و مطالبات دانشجویان در بستر قانونی و از درون دانشگاه پاسخ داده شود، اما حضور و تحرکات برخی افراد و گروههای لباس شخصی در کوی دانشگاه، میرفت تا حاشیههای تازهای بیافریند، حضور سرپرست دانشگاه تهران در جمع دانشجویان و مهمتر از آن، لغو سفر وزیر علوم به عربستان، مرهمی بر زخمهای دانشجویانی گذاشت که هنوز در شوک قتل همکلاسی خود قرار داشتند.
اما افراد و جریاناتی که پیش از این در ماجرای کوی دانشگاه سال ۷۸، مشکلات عدیدهای را ایجاد کرده بودند تلاش کردند تا پیگیری عادی مطالبات دانشجویان را بدل به یک بحران جدی کنند. اما تدبیر وزیر علوم و سرپرست دانشگاه تهران باعث شد این تکاپوهای مشکوک به سرانجام نرسد. غلامرضا ظریفیان، معاون وزیر علوم در دولت اصلاحات و یکی از تحلیلگران مسائل دانشگاهی و فرهنگی، در گفتوگویی با نگاهی به رخدادهای اخیر تلاش میکند به ابعاد پنهان دخالت افراد بدون شناسنامه در دانشگاهها ورود کرده و آن را حلاجی کند.
یک بار دیگر کوی دانشگاه تیتر اخبار کشور شد. قتل یک دانشجوی ۱۹ ساله باعث شد تا دانشجویان از مسوولان افزایش امنیت کوی دانشگاه را طلب کنند. در عین حال برخی نیروهای لباس شخصی برخوردهای تندی را انجام دادند که بر آتش اعتراضات دمید. شما رخدادهای اخیر کوی دانشگاه را چطور ارزیابی میکنید؟
به دلیل اینکه دانشگاه اساسا یک اجتماعی نخبگانی با حضور استادان و دانشجویان است و بنیاد اداره دانشگاه مبتنی بر ضوابط و قواعد خاص خود است و این قواعد از سوی بنیانهای علمی و افکار عمومی به رسمیت شناخته شده، ساز و کار حل مسائل دانشگاهی در درون خود دانشگاه باید دیده شود. حتی در دورهای بر این نکته تاکید شده بود که هر آنچه در درون دانشگاه به وقوع میپیوندد (چه در ارتباط با استادان و چه دانشجویان) باید مبتنی بر قواعد، مسائل و پروتکلهای پذیرفته درونی دانشگاه باشد.
تجربههای جهانی هم نشان داده که ابعاد رخدادهایی که در دانشگاهها رخ میدهد، بسیار وسیعتر از رخدادهایی است که در محیطهای غیر دانشگاهی به وقوع میپیوندد. در واقع بازتاب حوادث و رخدادها در دانشگاهها به مراتب بیشتر از محیطهای غیر دانشگاهی است. پدیدهای که چندی پیش در دانشگاه آزاد رخ داد و بانویی یک رفتار غیر متعارف از خود نشان داد، در سایر بخشهای جامعه هم رخ داده بود، اما، چون این حادثه در دانشگاه ثبت شد، موضوع ابعاد ملی و جهانی پیدا میکند و از هنرمندان و دانشگاهیان گرفته تا فعالان حوزه زنان و... نسبت به آن واکنش نشان دادند.
در کانونی که محل توجه افکار عمومی است، عده قلیلی ورود پیدا کرده و یک موضوع عادی را به یک بحران بدل میکنند
این اثرگذاریهای وسیع به سالها و دهههای اخیر مرتبط است یا ریشههای تاریخی دارد؟
اگر به قضایای قبل از انقلاب هم باز گردیم، همین وسعت در بازتابها را ردیابی میکنیم. در سالهای قبل از انقلاب رخدادی که در ۱۶ آذر ۳۲ در دانشگاه تهران رخ داد، بارها در سایر مکانها هم رخ داده بود، اما رخدادی که در دانشگاه رخ داده به یک نماد از اعتراض و تحول بدل میشود. این روند در خصوص ۱۸ تیرماه ۷۸ هم همینگونه است. به کرات در دانشگاه تهران (و سایر دانشگاه ها) اعتراضاتی صورت میگرفت، دانشجویان میآمدند و با استادان و کارشناسان و مسوولان گفتوگو میکردند، بعد هم با سازو کارهای درون دانشگاهی مسائل حل و فصل میشد و هیچ اتفاق تلخی هم رخ نمیداد. هم دانشجو تمرین اجتماع پذیری میکرد و هم اگر تخلفی صورت میگرفت، با مکانیسمهای قانونی درون دانشگاه موضوع فیصله پیدا میکرد. اما وقتی از بیرون دانشگاه افراد و جریاناتی که شناسنامه مشخصی ندارند و هویت پنهانی دارند، فشاری به دانشگاه وارد ساختند، برخوردی با دانشجویان صورت دادند، هم از نظر افکار عمومی و هم از منظر رسانهای یک بحران جدی در کشور ظهور و بروز پیدا کرد. حادثه ۱۸ تیر کوی دانشگاه امروز پیش روی همه ایرانیان است و مشخص است که کدام افراد و جریانات در بروز این بحران نقش آفرین بودند.
سرپرست دانشگاه تهران در صحبتهایی که جمعه شب مطرح کرد مشخصا به نقش لباس شخصیها و نیروهای غیر شناسنامه دار در بروز بحران کوی دانشگاه اشاره کرد. تا چه اندازه نقش این جریانات را در بروز بحرانها جدی میدانید؟
این فقط حرف من و آقای حسینی و... نیست، گزارش کمیتهای که در آن زمان از سوی نهادهای مسوول تشکیل شد وجود دارد. در جمع بندی کمیته یاد شده تاکید شد که جریانات ناشناخته که موسوم به لباس شخصیها هستند تا چه اندازه میتوانند در تشدید بحرانها اثرگذار باشند. در حادثه روز جمعه هم همین روال رخ داده است. اتفاق تلخی برای دانشجویان رخ داده است. دانشجویی به قتل رسیده و دانشگاهیان حضور پیدا کرده و اعلام کردند که یک دانشگاه امن و نه امنیتی میخواهند. دانشجویان درخواست کردند در فضای امن به امور تحصیلی شان بپردازند. این مطالبه حق طبیعی دانشجویان است. اما همان رخدادهایی که مکرر رخ داده و فضای دانشگاهها را از شکل طبیعی خود خارج میسازند این بار هم بحران ساز شد. این در حالی است که رییس دانشگاه ساعات بسیاری را در کنار دانشجویان گذرانده و با دانشجویان گفتوگو میکند، نهایتا در یک فضای عادی دانشگاهی صحبتها انجام گرفت.
اما ناگهان برخی افراد بدون شناسنامه که همواره هم ناشناخته میمانند، برخوردهایی را با چند دانشجو صورت میدهند. این در حالی است که دولت، وزیر علوم، رییس دانشگاه در حال تدبیر بحران بودند، اما برخوردهای غیر مسوولانهای انجام میشود که اساسا معلوم نیست مسببان آن کدام افراد و جریانات هستند، فضا را ملتهب میکند. خبر در رسانهها بازتاب پیدا کرده و افکار عمومی هم نگران دانشجویان و مهیای حضور در دانشگاه میشود. این نوع ورود و این نحوه برخوردها بسیار مشکوک است.
چرا فکر میکنید، اینگونه کنشگریها از سوی افراد و جریاناتی که هویت مشخصی ندارند، مشکوک است؟
طبیعی است که این نوع برخوردها هیچ کمکی به کاهش التهابات نمیکند، بلکه التهابات را افزایش میدهد؛ بنابراین به نظر میرسد برخی افراد و گروهها بیشتر به دنبال التهاب آفرینی هستند تا مهار بحران! این نوع برخوردهای غیر مسوولانه که مسببان و آمران آن مشخص نیستند، هزینههای بسیاری را برای کشور ایجاد کرده است. طی ۲ الی ۳ دهه اخیر تکلیف این نوع نیروهای خودسر و بدون شناسنامه روشن نشده است. در ۱۸ تیر ۷۸ هم نهایتا همین نوع برخوردها باعث شکل گیری بحرانی در آن حد شد.
به هر حال دولتی روی کار آمده و تلاش میکند مسائل جامعه را تمشیت کند. تلاش میکند مطالبات مردم را محقق کرده و به رفع ناترازی ها، بحرانهای اقتصادی و بهبود شاخصها کمک کند. ناگهان در کانونی که محل توجه افکار عمومی است، عده قلیلی ورود پیدا کرده و یک موضوع عادی را به یک بحران بدل میکنند. چون هیچگاه به این پدیده درست پرداخته نشده و از کنار این نیروهای بدون شناسنامه بی تفاوت عبور شده، این استعداد در میان این افراد و گروهها ایجاد شده که مدام بحران و نزاع و جنجال بیافرینند. معتقدم لازم است این پدیده را دستگاههای مسوول مورد ارزیابی و نظارت جدی قرار دهند و یک بار برای همیشه تکلیف این نیروهای خودسر مشخص شود.
رییس جمهور، وزیر علوم و سرپرست دانشگاه تهران بلافاصله موضوع را در اولویت بررسیها قرار دادند. واکنش دولت را به این رخداد چگونه ارزیابی میکنید؟
به عنوان فردی که سالها درگیر مسائل و مطالبات دانشگاهیان است، تصور میکنم هم دولت هم وزیر علوم و هم سایر مسوولان واکنش مناسبی به بحران اخیر کوی دانشگاه نشان دادند. وزیر علوم در سفر خارجی بودند که سفر خود را لغو کردند. در جمع دانشگاهان حضور پیدا کردند. معتقدم کارنامه دولت در این قضیه قابل قبول و مثبت است. در عین حال دولت باید موضوع حاشیه سازی برخی نیروها را دنبال کند و مطالبات دانشجویان را نیز برای امنیت بیشتر، امکانات افزونتر و... پاسخ دهند.
داداش پیدا کردن و گوشمالی اوون بی شناسنامه ها اگه برآتون سخته ، من و بروبچ دوسوته هم پیداشون کنیم گوشمالی البت اگه جراتش داشتید با شما
نداشتید باز ماوبروبچ وفک کنم حتی بچه های دانشگاه شش دنگ درخدمتیم😉😅🤣
تمومی نداره به بد بختی ها خندیدن
خدا لعنتشون کنه که نه منطق دارن و نه عقل
بلاخره هرسربلایی صددرصدسرازیری هم داردهمه چی در وقت مقرر خودش رخ میده این قانون جهان هستی هست
نقششان فقط کشاندن اعتراضات به هرج ومرج وخرابکاری است
خدا کند زنده باشیم تا روز موعود فرا رسد وببینیم .!1
لباس شخصی محدود به این دوره نمی باشد قبل از این شعبان جعفری معروف به شعبان بی مخ نیز نیز سابقه کتک کاری مردم در خیابانها را به عهده داشت.
نوکران و اجیرشدگان دولت سایه هستند.
گارد آهنین...
شعبون بی مخ