محمدجواد غلامرضا کاشی، استاد علوم سیاسی در هجدهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی:
نظام باید در ائتلاف با مردم یک تصمیم بزرگ بگیرد/ پس از 4 دهه از انقلاب باید بازنگری کنیم/ ما هزینه زیادی به دوش خود، مردم و کشور گذاشتیم/ نظام‌های ایدئولوژیک، شکاف بین منطق موقعیت و آرمان‌ها را با تبلیغات، دروغ یا سرکوب سعی می‌کنند پنهان کنند/ ویدئو
استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در همایش سالانه انجمن علوم سیاسی گفت: اکنون نظام باید در ائتلاف با مردم یک تصمیم بزرگ بگیرد. امروز و پس از چهار دهه از انقلاب باید بازنگری کنیم به آنچه که ساختیم. ما هزینه زیادی به دوش خود، مردم و کشور گذاشتیم. نظام باید شجاعانه تصمیم بگیرد و این تنها شرط احیاء بزرگ‌داشت روح انقلاب است.
برخی از اظهارات محمدجواد غلامرضا کاشی بدین شرح است:
هر انسانی تصمیمات بزرگ تعیین کننده در زندگی خود می‌گیرد و ذیل آن تصمیم کوچک و جزئی گرفته میشود.
ما تحت تأثیر تصمیمات بزرگ و تعیین کننده زندگی خود هستیم. تصمیم بین آرمان و مطلوب و مقتضیات واقعیت است. در عرصه عمومی نیز تصمیمات بزرگی اتخاذ میشود که انقلاب‌ها یکی از آن‌ها است.
انقلاب ها وقتی به ثمر می‌رسند و با منطق عینی موقعیت درهم می‌آمیزند و شگفتی حاصل میشود و گاهی آنچه به دست می‌آید که فکرش هم نمی‌شد.
گاه نیز نتیجه به شدت تناقض‌آمیز و یا حتی به شدت مسخره است. به عبارتی دیگر بین آن چیزی که می خواستی و و آنچه حاصل شد، پیچیدگی گستردگی وجود دارد.
در عرصه عمومی اگر چنین شد، مانند زندگی روزمره نمی‌توان به سادگی تصمیمی دیگر گرفت.
نظام‌های ایدئولوژیک به سادگی نمی‌توانند بازآفرینی کنند. اولین قربانی خودشان هستند، چرا که خود را محبوس در زندان‌هایی می‌کنند که در آن باید جهان را تنها به یک جور می‌توان دید؛ البته بزرگترین قربانی مردم هستند.
در چنین شرایطی این نظام‌ها واقعیت را مانند اژدهای هفت‌سر می‌دانند که همیشه موقعیت آن‌ها را تهدید می کنند.
نظام‌های ایدئولوژیک، شکاف بین منطق موقعیت و آرمان‌ها را با تبلیغات، دروغ یا سرکوب سعی می‌کنند، پنهان کنند.
شکاف بین آنچه می خواستیم و چه شد، به مرحله ای می‌رسد که بزرگترین خطر برای موجودیت خود نظام تبدیل میشود.
در اینجا تصمیم بزرگ سیاسی باید موضوعیت پیدا کند و ما امروز و از یک دهه پیش در آن قرار داریم؛ چرا که بحران‌های بسیاری در جامعه مانند بحران مشروعیت، بحران معیشت و... وجود دارد.
این تصمیم بزرگ سیاسی نیازمند رجل‌های سیاسی قوی و شجاع است؛ رجل‌های که تیر در تاریکی بیندازند چرا که هیچ چیز مشخص نیست.
در این شرایط تعلیق، تصمیم‌گیران نازل، مرعوب و کوچک می شوند و با خلاء رجل تصمیم‌گیر مواجه می‌شویم. امروز با خلاء رجل تصمیم‌گیر بزرگ مواجه هستیم. این خلاء به این تبدیل میشود که دیگران تصمیم بگیرند.
تصمیمات بزرگ در موقعیت حساس بناهای تازه می‌سازند؛ تصمیمات بزرگ همیشه در مواقع بحرانی اتخاذ شده است.
اکنون نظام باید در ائتلاف با مردم یک تصمیم بزرگ بگیرد. امروز و پس از چهار دهه از انقلاب باید بازنگری کنیم به آنچه که ساختیم. ما هزینه زیادی به دوش خود، مردم و کشور گذاشتیم. نظام باید شجاعانه تصمیم بگیرد و این تنها شرط احیای بزرگ‌داشت روح انقلاب است.
یادش بخیر موثقی ؛چی فکر می‌کردیم چی شد .
کاملترین منطق،نظام باید تصمیم بگیرد ،تا مشکلات را با دنیا و آمریکا حل کند تا مشکلات مملکت حل شود ،البته تصمیم بزرگ،تصمیم به تغییر ،تغییرات بزرگ بدون ترس،از اینکه بگوییم ما اشتباه کردیم.جلو ضرر را از هرجا بگیریم منفعت است
بنده خدا همین که امدیم به پزشکیان رای دادیم ایتلاف کردیم ولی در عمل ایشان کاره ای نیست و تصمیم گیراصلی کسی یا کسان دیگر هستند ،مردم چند بار از یک سوراخ گزیده شوند ،نظام باید با دنیا ایتلاف داشته باشد و ارتباط داشته باشد که متاسفانه ندارد و روز به روز منزوی تر میشود
شاید هم اعلام کنیم بمب اتم داریم برای نظام خوب باشد نمیدانم !این را از کارشناسان سوال کنید تا از تجربیات کشورهایی که اتمی شده اند و نوع برخورد احتمالی با این موضوع چگونه است؟
اگر بمب اتم داشته باشیم اینگونه تهدید نمیشویم و من فکر میکنم داریم و امیدوارم که خیلی زود رونمایی شود
اگر ترامپ و نتانیاهو بدانند ایران بمب اتم داردو در چند دقیقه حیفا وتل اویو با خاک یکسان میشوند چه عکس العملی نشان خواهند داد؟این را باید کارشناسی کنید
متاسفانه با این وضعیت ائتلاف غیزممکن است و مردم باور نمبکنند چون پزشکیان اخرین نقطه ائتلاف بود که نتوانست دست یاری مردم را بفشارد
فعلا مشکل اساسی کنار گذاشته شدن تصمیم گیرندگان بزرگ و مدیریت رسمی تصمیم گیرندگان کوچک در حکومت بزرگنمایی می کند.
باشد که خیلی دیر نشود و حاکمیت عقلا و بزرگان واقعی و معزول و فراموش شده را جایگزین پشت میز نشینان خرد کند.
در چند دهه گذشته نظام هیچوقت نتوانسته تصمیم بزرگ بگیرد ..تمام نیرو های نظام بسیج شده اند برای حجاب اجباری ، فیلترینگ و مانع تراشی برای مذاکرات با امریکا ، ممانعت از تصویب fatf ، جمع کردن دیش های ماهواره و امثالهم .توان نظام در همین حد است
از قدیم گفتن آب ریخته رونمیشه به جوب برگرداند.بعدازچهاردهه انقلاب ثابت شداون چیزی نبود که مردم میخاستند
تا زمانی که نظام به اهمیت و کارکرد فلسفه و فیلسوف از نوع آزاده و مستقل پی نبره و از اونها برای فهم و شناخت نیازها و معضلات جامعه استفاده نکنه، هر موضوعی رو امنیتی و برخورد با اون رو تبدیل به یک معضل بزرگتر از خود موضوع میکنه.