نقش رهبری امام خمینی در پیروزی انقلاب اسلامی/ انقلابی که در آن اسلحه نبود
انقلاب اسلامی با دیگر انقلابها یک تفاوت کلی و ماهوی دارد و آن نقش رهبری دینی و مرجعیت شیعه و اسلامیبودن آن است.
به گزارش خبر فوری ، حضرت امام(ره) هیچ موقع مبارزهی مسلحانه را تأیید نکردند. ایشان اعتقاد داشتند انقلاب حتماً باید اسلامی باشد برای اینکه اسلام در فرهنگ مردم ریشه دوانده است اصالت دارد و انقلاب حتماً باید مردمی باشد و ما نتایج این مردمیبودن انقلاب را به وضوح دیدیم. اگر امام نبود این انقلاب به نتیجه نمیرسید.
انقلاب اسلامي در بستر و شرايطي از تاريخ بشري اتفاق افتاد كه فرد هالیدی از آن به معمايي متناقص و ميشل فوكو به روح جهان بي روح و اميد جهان نااميد تعبیر کردند (هالیدی، 1364؛ فوکو، 1379).
تدریجی بودن روند شکل گیری رهبری امام
از آغاز نهضت روحانیت در سال ۱۳۴۰ تا ۱۹ دی ماه ۱۳۵۶نقطه ی آغازین ظهور و بروز طوفان سهمگین انقلاب اسلامی شبکه ی گسترده ی روحانیت انقلابی و پیرو امام با تلاش های گسترده و غالباً خودجوش، توانسته بود منطق و انگیزه ی مبارزاتی امام خمینی(ره) را به اقشار مختلف مردم مؤمن و متدین انتقال دهد و نگرش و کنش انقلابی ستیز با رژیم دیکتاتور، فاسد و وابسته ی پهلوی را در جامعه ایجاد کند. البته تلاش های دیگر جریان های فکری و سیاسی در ایجاد فضای مبارزه در اقشار مختلف جامعه، تأثیر فراوانی داشت و رقابت های فکری و سیاسی پنهان در جامعه، خواه ناخواه زمینه ی شکل گیری مبارزه ای همگانی را علیه رژیم مساعد می ساخت.
شکل گیری تدریجی گروه های خودجوش مبارز در میان اصناف و بازاریان، دانشجویان، معلمان و حتی نظامیان با اعتقاد به جنبه های اجتماعی و سیاسی اسلام و اندیشه های امام(ره) و نیز با توجه اقشار مؤثر جامعه به اندیشه و تفکر اسلامی و تعمیق ایمان و آگاهی نسبت به آموزه های اجتماعی اسلام حیطه ی نفوذ رهبری امام(ره) را گسترش می داد و در میان جریان های رقیب، قدرت اجتماعی برتر را در مقابله با رژیم پهلوی برای پیروان راه امام(ره) رقم می زد. نگرش امام نسبت به ملتها اعم از ملتهای مسلمان، محروم و مستضعف، نگرش راهبردی توأم با کرامت انسانی است. امام خمینی(ره) بر خلاف قدرتهای سلطهگر که حفظ رژیمهای غیرمردمی را بسترساز تأمین منافع خود میدانند، بر این باور است که به جای اتکاء به دولتهای غیرمردمی باید راهبرد اتکاء و اعتماد به ملتها را از طریق بیدارسازی آنها دنبال نمود. امام بر این باورند که اگر ملتها بیدار شوند و حرکت کنند سرنوشت خود را به طور مستقل تعیین خواهند نمود. امروزه بیداری ملتهای منطقه و جهان اسلام و جهان سوم، چنان قدرتی را رقم زده که قدرتهای سلطهگر جهانی به ویژه امریکا و صهیونیسم را مات و مبهوت ساخته است. آنها ضمن ارائه طرحهایی چون طرح خاورمیانه بزرگ و طرح خاورمیانه جدید، گام به گام در مقابل مقاومت و ایستادگی ملتها درحال عقبنشینی هستند و این است همان قدرت نرمی که خاستگاه آن بیداری ملتها و آموزههای دینیای که امام و انقلاب اسلامی بر آن تأکید داشتند.
و سخن اخر اینکه این انقلاب با رهبری امام خمینی نه تنها به پارادایم انزوای دینی از حیات اجتماعی و سیاسی بشریت و خنثی بودن ابعاد مبارزاتی آن پایان داد بلکه در کنار احیاء هویت دینی و بیداری ملتها، فرهنگ سیاسی اسلامی را در ایران، منطقه و جهان حاکم نمود، فرهنگی که سلطه قدرتهای سلطهگر و مستبدان حاکم بر کشورهای مسلمان و جهان سوم را به چالش کشید. از دیگر شگفتیهای این انقلاب به چالش کشیدن ابعاد وجودی قدرت سخت، نیمهسخت و قدرت نرم است. قدرت نرمِ جوشیده از متن انقلاب اسلامی با خاستگاه دینی و اسلامی آن نه تنها در دوران انقلاب اسلامی از تودههای متفرد و پراکنده به تعبیر میشل فوکو روح جمعگرایانه و شگفتانگیزی را خلق نمود، بلکه روند و جریان تاریخ را دگرگون کرد.
18
فرارسیدن دهه نور وامیدبرهمگان مبارک باد!