دوستی دیرین 2 زن و یک مبارزه مشترک از جنس فلسطینی - یهودی
برای نزدیک به 20 سال این دو دوست در دو سوی اقیانوس زندگی می کردند، اما هنوز هدفی مشترک داشتند. هر کدام شجاعت بیان اعتقادات خود را داشتند و با مردم خود کار می کردند. این در شرایطی بود که هر یک به زندگی و تجربیات دیگری احترام می گذاشت.
غاده کرمی و اِلن سیگل بیش از دو دهه با هم دوست بودند. غاده یک فلسطینی آواره و الن یک آمریکایی یهودی است که طی دوستی طولانی مدت خود یک هدف مشترک داشته و آن این است که مردم فلسطین نباید دیگر در تبعید و دور از سرزمین خود زندگی کنند.
در سال 1973، در سالگرد بیانیه بالفور ، این دو دوست برای نخستین بار و در حالی که پلاکاردهایی در دست داشتند مقابل سفارت رژیم صهیونیستی در شهر لندن ایستادند تا اعتراض خود را به وضعیت فلسطینیان نشان دهند.
غاده کرمی روی پلاکارد خود نوشته بود که من یک عرب فلسطینی هستم. من در بیت المقدس متولد شده ام. فلسطین سرزمین مادری من است، اما حق بازگشت به آنجا را ندارم.
الن سیگل روی پلاکارد خود نوشته بود که من یک یهودی آمریکایی هستم. من در آمریکا متولد شده ام. اسراییل سرزمین مادری من نیست، اما می توانم به آنجا برگردم.
الن پس از نخستین سفر خود به خاورمیانه به لندن آمده بود. وی پس از بازدید از کمپ پناهندگان فلسطینی در بیروت تصمیم گرفت تا برای کار روی مشکلات فلسطینیان به لندن برود.
از سوی دیگر، غاده کرمی نزدیک به 25 سال بود که در تبعید و دور از سرزمین مادری خود زندگی می کرد. زمانی که والدین غاده خانه خود در محله قطمون در بیت المقدس غربی کنونی را رها کرده و فرار کردند، وی فقط هشت سال سن داشت. این اتفاق در آوریل 1948 رخ داد. محله ای که وی در آن زندگی می کرد واقع در تپه های مشرف به شهر بود و از ارزش استراتژیک زیادی برای صهیونیست ها برخوردار بود.
خانواده غاده کرمی به شهر دمشق در سوریه گریختند و باور داشتند که طی چند هفته به خانه خود باز خواهند گشت. اما پس از گذشت یک سال، رژیم صهیونیستی اجازه بازگشت آنها به خانه خود را نداد و پدر غاده شغلی در شهر لندن را یافته و به انگلیس مهاجرت کردند. غاده به تحصیلات خود ادامه داد و موفق شد مدرک پزشکی خود را دریافت کند.
غاده در سال 1972 سازمانی به نام "اقدام فلسطین" (Palestine Action) را ایجاد کرد که روزنامه "فلسطین آزاد" (Free Palestine) را منتشر کرد. هدف وی این بود که شرایط فلسطین را پیش روی چشم جهانیان قرار دهد.
زمانی که الن سیگل در آن سال وارد لندن شد، در دفترچه راهنمای تلفن سازمان های فلسطینی را جستجو کرد و شماره سازمان اقدام فلسطین را یافت. وی و غاده به مدت دو سال در کنار هم به فعالیت پرداختند.
الن سیگل در سال 1974 لندن را ترک کرد و تا 18 سال بعد ملاقاتی با غاده کرمی نداشت.
طی این سال ها، غاده کرمی به فعالیت های خود برای بهبود شرایط فلسطینیان ادامه داد. در کنار پیشرفت شغلی، وی با شورای تفاهم عربی-بریتانیایی و به عنوان یکی از اعضای مرکز خاورمیانه دانشگاه لندن در دانشکده مطالعات مشرقزمین و آفریقا کار می کرد. وی همچنین مقالات متعددی نوشته و در رادیو و تلویزیون بریتانیا ظاهر می شد.
الن سیگل به عنوان یک پرستار در دهه 1980 به بیروت بازگشت تا حرفه خود را در همان اردوگاه های پناهندگان که در آن با فلسطینی ها و داستان آنها آشنا شده بود، ادامه دهد. وی یکی از افرادی بود که از کشتار اردوگاه پناهندگان فلسطینی ( کشتار صبرا و شتیلا ) در سال 1982 که توسط شبه نظامیان فالانژ لبنانی (متحد با رژیم صهیونیستی) انجام شد، جان سالم به در برد. وی به خانه خود در واشنگتن بازگشت و حرفه پرستاری را ادامه داد. همچنین، الن به عنوان یکی از اعضای کمیته یهودی برای صلح اسرائیل و فلسطین فعالیت می کرد.
اگرچه الن و غاده پیشرفت یکدیگر را در طول سال ها دنبال کردند، اما مشاهده عکسی از غاده و دخترش سلما در روزنامه فلسطینی الفجر موجب دیدار مجدد الن سیگل با غاده کرمی شد. در مقاله این روزنامه تلاش غاده برای یافتن خانه دوران کودکیش در سفر به بیت المقدس تشریح شده بود.
در پاسخ به این پرسش که آیا آنها فکر می کنند که وضعیت امروز برای فلسطینیان بهتر شده است یا خیر، غاده و الن فورا پاسخ منفی می دهند. به گفته الن، برای فلسطینیانی که در سرزمین خود باقی مانده اند، ویدئوهای گذشته همانند آن چیزی است که امروز جریان دارد. همین مساله موجب می شود تا آنها در سال 1992 بار دیگر با پلاکاردهایی مشابه با پلاکاردهای سال 1973 مقابل سفارت رژیم صهیونیستی در لندن بایستند.
برای نزدیک به 20 سال این دو دوست در دو سوی اقیانوس زندگی می کردند، اما هنوز هدفی مشترک داشتند. هر کدام شجاعت بیان اعتقادات خود را داشتند و با مردم خود کار می کردند. این در شرایطی بود که هر یک به زندگی و تجربیات دیگری احترام می گذاشت.
اعتراض نمادین غاده کرمی و الن سیگل برای سومین بار در 2011 و این بار در واشنگتن تکرار شد. البته به آنها اجازه داده نشد تا در مقابل سفارت رژیم صهیونیستی این کار را انجام دهند و مجبور شدند تا به پشت ساختمان بروند.