فلاحتپیشه :
در مذاکرات احیای برجام روسیه بیشترین سود و ما بیشترین ضرر را کردیم
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی دهم گفت : توقف مذاکرات و متعاقباً بنبست دیپلماسی و احیای برجام، بیشتر دلخواه بازیگرانی است که تا سه ماه پیش، عمدتاً درحاشیه این بحث قرار داشتند.
در شرایطی که از آخرین اندکتحرکات در مذاکرات احیای برجام، سه ماهی میگذرد و شاید خوشبینترین حامیان راهبرد دیپلماسی و بازگشت به میز گفتوگو هم دیگر امیدی به احیای جسم بیجان برجام نداشتهباشند، پرسش از اینکه این بنبست دیپلماتیک، آیا بجز آیا برای تمامی بازیگرانی که مستقیم یا غیرمستقیم با این بحث سر و کار دارند، شکست محسوب میشود یا احیانا هستند بازیگرانی که سود و منفعتی را برای خود متصورند، احتمالاً از مهمترین پرسشهایی است که در این اوضاع راکد و روختناک دیپلماسی محل بحث و تامل است.
پرسشی که رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در مواجهه با آن میگوید: «حدود سه ماه پس از توقف مذاکرات احیای برجام به نظر میرسد در حالی که با افزایش میزان ناامیدی نسبتبه احیای برجام، امریکا و مشخصاً وزارت خزانهداری دولت بایدن خود را برای تعریف ماموریتهای تازه و سختگیری بیشتر در اجرای تحریمها علیه ایران آماده میکند، جمهوری اسلامی نیز آماده خواهد شد تا گامهای جدید را در برنامه هستهای بردارد.»
حشمتالله فلاحتپیشه که معتقد است «توقف مذاکرات و متعاقباً بنبست دیپلماسی و احیای برجام، بیشتر دلخواه بازیگرانی است که تا سه ماه پیش، عمدتاً درحاشیه این بحث قرار داشتند»، میگوید: «این شرایط دلخواه بازیگرانی همچون اسرائیل، برخی کشورهای منطقه و همینطور طیفی خاص از محافظهکاران در ایالات متحده بود که همواره تلاش داشتند با طرح مسائل اختلافی، هرگونه تفاهم و توافق را به چالش بکشند و باید بگوییم که متاسفانه این مسائل اختلافی برخلاف منافع ملی ما شکل گرفت و دردسرساز شد.»
این استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه همچنین با انتقاد نسبتبه عملکرد روسها در جریان مذاکرات احیای برجام، گفت: «بهخصوص در مقطعی که جمهوری اسلامی و ایالات متحده بر سر دو متن اصلی یعنی تهدات ایران و تعهدات طرف مقابل در کاهش تحریمها به توافق اولیه دست پیدا کردند، در مرحله اجرا روسها خاکریز اول را ایجاد کردند و در ادامه نیز در پی ایجاد وقفه در مذاکرات، بهتدریج عوامل اختلافی خود را بر عوامل اشتراکی تحمیل کردند و این طبیعت دیپلماسی است!»
او با بیان اینکه «دیپلماسی، راهبرد ایجاد فرصتهای بیشتر و استفاده هرچه بیشتر و بهتر از این فرصتهاست»، گفت: «واقعیت این است روسیه موفق شد که بیشتر از هر بازیگری از شرایط احیای برجام و فضای دیپلماسی و مذاکره استفاده کند و متاسفانه باید اعتراف کنیم که بیشترین آسیب به ایران وارد شد.»
او ادامه داد: «آسیبی که به ایران وارد شد درادامه یعنی زمانی که با آغاز جنگ روسیه-اوکراین، تحریمهای بینالمللی علیه روسها شکل گرفت، ایران همچنان تحت فشار این آسیب بود و هزینه پرداخت.»
فلاحتپیشه که معتقد است «اگر نگاه روسها به رابطهای که با جمهوری اسلامی دارند، نگاهی متفاوت بود و این رابطه را رابطهای راهبردی و استراتژیک میدیدند، هنگامی که تحت فشار تحریمهای ناشی از جنگ با اوکراین قرار گرفتند، به سمت تشکیل باشگاه و بلوک تحریمیها بههمراه ایران و دیگر کشورهای تحت تحریم ایالات متحده گام برمیداشتند»، خاطرنشان کرد: «متاسفانه شاهد بودیم که روسها بجای شکلدهی بلوکی متشکل از کشورهای تحت تحریم و برای مقابله با تحریم، وارد رقابت با تحریمیها شده و نفت و فولاد تحریمی پرقدرت را وارد بازار کردند و دومین آسیب نیز از توقف مذاکرات احیای برجام به ایران وارد شد؛ چراکه ایران امکان بازیگریاش را به دیگر بازیگران فعال در این صحنه دیپلماتیک واگذار کرد!»
ایران نوکر روسه از حذب توده چه توقعی هست؟
معمولا سهم ارباب از خادم بیشتر است...
عالی جناب، موافق نظر شما هستم. ناگفته نماند که در طول تاریخ بیشترین ضربات را از روسیه و یا همان شوروی و اعراب خلیج فارس خورده ایم.متاسفانه کشور هیچ توجهی به خواسته ملت بخصوص در روابط بین الملل ندارند. روسیه قبلگاه خیلی از دولتمردان کنونی هست. آقا ما کاری به فلسطین و اسرائیل و آمریکا و اروپا و ...نداریم. آقا هند و آفریقای جنوبی هم انقلاب کردند.آنها کجا و ما کجا هستیم.
ارباب روسیه
لعنت بر طرفداران بی بی سی وآمریکا روسیه شما هاکه همیشه بی دینی رنج میبرند
آقای ظریف! برجام مرده، چون تحریمها زندهاند
اما در پسابرجام نه تنها تحریمها لغو نشد بلکه دامنه گستردهتری پیدا کرد. برجام مرده است چون تحریمها زنده است.
ایران متاسفانه خودش شریک جرم آژانس بین المللی انرژی اتمی بوده است.
آمریکا دوست اسرائیل است و ایران هم با دوست اسرائیل مذاکره و همکاری کرده است.
اروپا دوست اسرائیل است و ایران هم با دوست اسرائیل مذاکره و همکاری کرده است.
استقبال اسرائیل از تصمیم آمریکا در مورد سپاه پاسداران
کارشکنی در مذاکرات معنی ندارد باید برای ملت از خیلی چیزها گذشت
دم عمو بایدن رو ببینیم تا زودتر برجام درست بشه
بزرگان ما از توده ای ها فراری بوند واین علتش که نشانه عاقلی آنها بوده ولی ..
آمریکا بدون برجام مجوز افزایش فروش نفت را به ایران میدهد؟
ما در حوزههای مختلف، ازجمله علوم و تحصیلات با یکدیگر روابط داریم و همکاری تجاری میان دو کشور باوجود تحریمها رشد خواهد داشت. ما امروز بهطور جزئی درباره مسائل منطقهای و جهانی رایزنی کردیم. ما به شدت نسبت به رفتار برخی کشورها که برخلاف حقوق بینالملل و قوانین عمل و تلاش میکنند در امور داخلی سایر کشورها دخالت کنند، نگران هستیم. ما هر دو بر این باوریم که جامعه جهانی باید با یکدیگر متحد شود و اصول بینالمللی را طبق منشور سازمان ملل به جای اول بازگرداند. ما همچنین پیرامون برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) گفتوگو کردیم.
در حالی که ایران از منافع حاصل از رفع تحریمها در حوزه نفت و گاز و پتروشیمی، حمل و نقل به ویژه کشتیرانی، بیمه، تجارت و ... بهرهمند شده و از بسیاری بن بستها خصوصا در حوزه بانکی خارج شده است، اما فضای مسموم عدم اطمینان که توسط رئیس جمهور آمریکا ایجاد شده، بسیاری از همکاریهای درازمدت از جمله و به ویژه در حوزه سرمایه گذاری، مالی و بانکی را تحت تاثیر قرار داده و دچار مشکل کرده است. این در حالی است که براساس پاراگراف 28 برجام، همه کشورهای طرف این توافق متعهد شدهاند که برجام را با حسن نیت و در فضایی سازنده اجرا کنند. بدین لحاظ هر گونه اقدام و تلاش امریکا برای ایجاد تزلزل در اجرای موفق برجام، نقض این توافق به شمار میرود و این در شرایطی است که ایران به گواه گزارشات مکرر آژانس بین المللی انرژی اتمی، تاکنون به طور کامل به تعهدات خود پایبند بوده است.
بنابراین یک سال گذشته را میتوان سال جدال ایران و آمریکا در حوزه برجام دانست. جدالی که منجر به یک صف بندی آشکار جهانی شد و جامعه بین المللی -- به شمول متحدان اروپایی آمریکا و البته نه برخی متحدان منطقهای آن کشور-- سمت ایران و برجام را انتخاب کردند. این جدال تاکنون در عرصه سیاسی و بین المللی منجر به پیروزی ایران و انزوای امریکا شده اما در عرصه اقتصادی پیشرفت هایی برای امریکا و هزینههایی برای ایران در پی داشته است.
شکستهای پی در پی رئیس جمهور آمریکا برای مقابله با ایران و برجام -- در شورای امنیت، در تقابل با اروپا، در افکار عمومی بین المللی و حتی در داخل کنگره آمریکا -- که وی را ناچار به تمدید هرباره اسقاطیهها و ادامه رفع تحریمهای ایران کرد، نهایتا ترامپ را به نقطهای رساند که اقدام به وضع ضرب الاجل خودخواسته برای متحدان اروپایی خود نموده و آنها را تهدید کند که یا برای اصلاح برجام، آنگونه که او میخواهد، همراهی کنند و یا او یک جانبه از توافق خارج خواهد شد.
واقعیت آن است که از دید دولت امریکا، اجرای برجام در طول دو سال گذشته به اعتبار بین المللی، اقتدار منطقهای و مقبولیت داخلی جمهوری اسلامی ایران افزوده است اما، برخلاف تصور آنان، به تغییر یا کاهش هیچ یک از اصول انقلابی و سیاستهای بنیادین برای مقابله با نظام سلطه جهانی و افزون طلبیهای امریکا و رژیم صهیونیستی منتهی نشده است. بزرگترین مشکل امریکا در حال حاضر، چگونگی مقابله با قدرت و اقتدار روزافزون جمهوری اسلامی در منطقه است.
اگر در میزان اثرگذاری برجام بر قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی اختلاف نظر وجود داشته باشد، اما حتما در این نکته اختلاف نظری نیست که تلاشهای اخیر امریکا برای مهار ایران از طریق وضع مجدد تحریم های نفتی، بانکی و حمل و نقل (سه حوزه کلیدی تحریم) اکنون به سد محکم برجام برخورده است. اقداماتی همچون تصویب قوانین پی در پی در کنگره، و حتی تصویب قانون به اصطلاح جامعی چون کاتسا، در عمل نتوانسته است به جز برخی فضاسازی های روانی، کارایی موثری برای فلج کردن اقتصادی جمهوری اسلامی آن گونه که آمریکا میخواهد داشته باشد. از دید ترامپ و جریانهای تندرو و جنگ طلب در امریکا و منطقه (محور کوشنر – بن سلمان –نتانیاهو) سد برجام باید شکسته شده و راه برای برقراری دوباره تحریمهای سخت و فلج کننده بر ایران گشوده شود. ضرب الاجل ترامپ را باید از این زاویه دید.
در سه ماه آینده شاهد اوج گیری جدال سنگین برجامیان و ضدبرجامیان در عرصه بین المللی، به ویژه در آمریکا و اروپا، خواهیم بود. اروپا متحد راهبردی امریکا بوده و همچنان خواهد ماند، اما این به معنای اطاعت و پیروی دست و پا بسته از امریکا نیست. علیرغم حرکتها و مواضع زیگزاگی برخی از کشورهای اروپایی، مجموعه اروپا تاکنون در مواضع خود در حمایت از برجام راسخ بوده است.
با این حال نمیتوان ادامه این ثبات قدم را مسجل دانست.
برجام تنها یک قطعه از پازل بزرگ روابط اروپا و امریکا است، اما اروپا میداند این یک قطعه معمولی نیست. اعتبار سیاسی و بین المللی اتحادیه اروپا (که بانی و هدایتگر مذاکرات ایران و 1+5 بوده است) به برجام بستگی دارد. سیاست خارجی واحد اتحادیه اروپا هیچ دستاورد مهم دیگری در عرصه بین المللی ندارد و از دست دادن این دستاورد، اعتبار این مجموعه را به شدت زیر سوال خواهد برد. از سوی دیگر، برجام یک توافق اقتصادی نیست بلکه یک توافق بین المللی در حوزه عدم اشاعه است و از بین رفتن آن کل نظام عدم اشاعه سلاح های هستهای در سطح جهانی را تا مرز فروپاشی به پیش خواهد برد. و بالاخره، اروپاییها نیک میدانند که امنیت و ثبات در منطقه غرب آسیا چگونه با ثبات و امنیت در کل قاره اروپا پیوستگی پیدا کرده است.
جنگهای داخلی ، تنشها و رقابت های منطقه ای و از همه مهمتر پدیده تروریسم تکفیری، این منطقه را به مرحله خطرناکی رسانده است. اضافه کردن یک بحران جدید، آن هم در مقوله حساس هسته ای، اشتباهی است که مسببان آن باید توان پذیرش مسئولیت تبعات سنگین آن را داشته باشند.
مگه کسی تا حالا به قاطر بارکش خود پول یا ثروت داده و یونجه رو خودش خورده رسیه هم هیچگا حاظر نیس به قاطر بارکش خود بیشتر از یونجه اونم بالاتر از جیرش بده که بعدا براش جفتک پرونی کنه و دبیکفایتی و بیلیاقتی و غرور کاذب سران ما اجازه فهمیدن این رو بهشون نمیده
متاسفانه برنامه ترامپ مثل ساعت دارد کار می کند. امریکا از برجام خارج می شود و هر جور بخواد صنعت نفت و اقتصاد ایران را تحریم خواهد کرد و از انطرف دولتهای اروپا به بهانه حمایت از برجام و مخالفت با امریکا باعث می شوند ایران از برجام خارج نشود و این یعنی رفع بزرگترین نگرانی امریکا و ترامپ و اسراییل در بازگشت ایران به غنی سازی. حالا با وجود حمایت اروپا اگر ایران باز بخواهد از برجام خارج شود اروپا ایران را تهدید خواهد کرد که اگر از برجام علیرغم حمایت ما خارج بشوی ما هم می ریم پشت ترامپ! می بینید چه جور ایران را اچمز می کنند. با خارج شدن امریکا از بر جام ادامه برجام عملا هیچ فایده ای برای ایران ندارد. شرکتهای خصوصی اروپا هرگز به خاطر وعده های دولتهای اروپایی حاضر به از دست دادن بازار امریکا نخواهند بود.
اقای عراقچی شرایط امروز ایران با قبل از برجام فرق بسیار بزرگی دارد. ان موقع اراک سیمان نبود و ایران با هنرنمایی تیم مذاکره کننده خود قطعنامه شورای امنیت برای محدود کردن ایران را امضا نکرده بود. برنامه انها حرف ندارد. تعدادی دیپلمات را گیر اوردند و هر جور خواستند با انها معامله کردند. برجام در تاریخ دیپلماسی و واحدهای علوم سیاسی به عنوان شاخصی از نهایت غیر حرفه ای بودن مثلا دیپلماتهای یک کشور ثبت خواهد شد. بی جهت نیست که تنها شرط جنبش عدم تعهد برای موافقت با برجام اوردن این بند بود که برجام تنها و تنها در مورد ایران اجرا خواهد شد و هرگز و هرگز به عنوان یک رویه یا نمونه برای سایر کشورها قابل اجرا نمی باشد!
دلم به حال ملت میسوزه.....این توافق ناموزون رو شما ایجاد کردید.....بدون اینکه گام به گام جلو برید یکدفعه تمام تعهدات رو یکطرفه انجام دادید و صنعت هسته ای رو بدبخت کردید....از آنطرف براحتی به شیطان بزرگ(همان کدخدا) اطمینان کردید و منتظر اجرای تعهداتش شدید....آمریکا هم الان هرکاری دلش بخواهد با برجام می کند و شما مثلا بخواهید مقابله به مثل کنید چکار میتونید بکنید؟؟گوشتون هم که بدهکار نیست هنوز هم به اروپا اعتماد نابجا دارید.....
در سه ماه آینده شاهد اوج گیری جدال سنگین برجامیان و ضدبرجامیان در عرصه بین المللی، به ویژه در آمریکا و اروپا، خواهیم بود. از بین رفتن برجام کل نظام عدم اشاعه سلاح های هسته ای در سطح جهانی را تا مرز فروپاشی به پیش خواهد برد.
آمریکا وضعیت دشواری برای اجرای توافق هسته ای ایجاد کرده/ در سه ماه آینده جدال سنگین میان برجامیان و ضدبرجامیان اوج میگیرد/ کوشنر، بن سلمان و نتانیاهو بدنبال نابودی برجام هستند
برجام در طول یک سال گذشته دوران پرفراز و نشیبی را پشت سر سرگذاشته است. دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده از بدو شروع به کار در ژانویه 2017 به دنبال تحقق شعار انتخاباتی خود و پاره کردن برجام بوده است. با این حال علیرغم اقدامات و ابتکار عملهای مختلف، وی هر بار با مقاومت جامعه بین الملل و حتی متحدان اروپایی خود مواجه شده و ناکام مانده است. اقدامات امریکا وضعیت دشواری را برای اجرای برجام و ادامه حیات آن ایجاد کرده است.
اگر چه استحکام درونی و بیرونی برجام تاکنون این توافق را در برابر هر تلاشی برای از بین بردن، یا حتی تغییر و اصلاح، حفظ کرده است، اما نباید نادیده گرفت که فضای ابهام و عدم اطمینانی که رئیس جمهور آمریکا پیرامون برجام ایجاد کرده باعث ترس و نگرانی در بنگاههای اقتصادی برای تعامل درازمدت با ایران شده و بدین ترتیب منافع حاصل از رفع تحریمها برای ایران کاهش یافته است.
در حالی که ایران از منافع حاصل از رفع تحریمها در حوزه نفت و گاز و پتروشیمی، حمل و نقل به ویژه کشتیرانی، بیمه، تجارت و ... بهرهمند شده و از بسیاری بن بستها خصوصا در حوزه بانکی خارج شده است، اما فضای مسموم عدم اطمینان که توسط رئیس جمهور آمریکا ایجاد شده، بسیاری از همکاریهای درازمدت از جمله و به ویژه در حوزه سرمایه گذاری، مالی و بانکی را تحت تاثیر قرار داده و دچار مشکل کرده است. این در حالی است که براساس پاراگراف 28 برجام، همه کشورهای طرف این توافق متعهد شدهاند که برجام را با حسن نیت و در فضایی سازنده اجرا کنند. بدین لحاظ هر گونه اقدام و تلاش امریکا برای ایجاد تزلزل در اجرای موفق برجام، نقض این توافق به شمار میرود و این در شرایطی است که ایران به گواه گزارشات مکرر آژانس بین المللی انرژی اتمی، تاکنون به طور کامل به تعهدات خود پایبند بوده است.
بنابراین یک سال گذشته را میتوان سال جدال ایران و آمریکا در حوزه برجام دانست. جدالی که منجر به یک صف بندی آشکار جهانی شد و جامعه بین المللی -- به شمول متحدان اروپایی آمریکا و البته نه برخی متحدان منطقهای آن کشور-- سمت ایران و برجام را انتخاب کردند. این جدال تاکنون در عرصه سیاسی و بین المللی منجر به پیروزی ایران و انزوای امریکا شده اما در عرصه اقتصادی پیشرفت هایی برای امریکا و هزینههایی برای ایران در پی داشته است.
شکستهای پی در پی رئیس جمهور آمریکا برای مقابله با ایران و برجام -- در شورای امنیت، در تقابل با اروپا، در افکار عمومی بین المللی و حتی در داخل کنگره آمریکا -- که وی را ناچار به تمدید هرباره اسقاطیهها و ادامه رفع تحریمهای ایران کرد، نهایتا ترامپ را به نقطهای رساند که اقدام به وضع ضرب الاجل خودخواسته برای متحدان اروپایی خود نموده و آنها را تهدید کند که یا برای اصلاح برجام، آنگونه که او میخواهد، همراهی کنند و یا او یک جانبه از توافق خارج خواهد شد.
واقعیت آن است که از دید دولت امریکا، اجرای برجام در طول دو سال گذشته به اعتبار بین المللی، اقتدار منطقهای و مقبولیت داخلی جمهوری اسلامی ایران افزوده است اما، برخلاف تصور آنان، به تغییر یا کاهش هیچ یک از اصول انقلابی و سیاستهای بنیادین برای مقابله با نظام سلطه جهانی و افزون طلبیهای امریکا و رژیم صهیونیستی منتهی نشده است. بزرگترین مشکل امریکا در حال حاضر، چگونگی مقابله با قدرت و اقتدار روزافزون جمهوری اسلامی در منطقه است.
اگر در میزان اثرگذاری برجام بر قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی اختلاف نظر وجود داشته باشد، اما حتما در این نکته اختلاف نظری نیست که تلاشهای اخیر امریکا برای مهار ایران از طریق وضع مجدد تحریم های نفتی، بانکی و حمل و نقل (سه حوزه کلیدی تحریم) اکنون به سد محکم برجام برخورده است. اقداماتی همچون تصویب قوانین پی در پی در کنگره، و حتی تصویب قانون به اصطلاح جامعی چون کاتسا، در عمل نتوانسته است به جز برخی فضاسازی های روانی، کارایی موثری برای فلج کردن اقتصادی جمهوری اسلامی آن گونه که آمریکا میخواهد داشته باشد. از دید ترامپ و جریانهای تندرو و جنگ طلب در امریکا و منطقه (محور کوشنر – بن سلمان –نتانیاهو) سد برجام باید شکسته شده و راه برای برقراری دوباره تحریمهای سخت و فلج کننده بر ایران گشوده شود. ضرب الاجل ترامپ را باید از این زاویه دید.
در سه ماه آینده شاهد اوج گیری جدال سنگین برجامیان و ضدبرجامیان در عرصه بین المللی، به ویژه در آمریکا و اروپا، خواهیم بود. اروپا متحد راهبردی امریکا بوده و همچنان خواهد ماند، اما این به معنای اطاعت و پیروی دست و پا بسته از امریکا نیست. علیرغم حرکتها و مواضع زیگزاگی برخی از کشورهای اروپایی، مجموعه اروپا تاکنون در مواضع خود در حمایت از برجام راسخ بوده است.
با این حال نمیتوان ادامه این ثبات قدم را مسجل دانست.
برجام تنها یک قطعه از پازل بزرگ روابط اروپا و امریکا است، اما اروپا میداند این یک قطعه معمولی نیست. اعتبار سیاسی و بین المللی اتحادیه اروپا (که بانی و هدایتگر مذاکرات ایران و 1+5 بوده است) به برجام بستگی دارد. سیاست خارجی واحد اتحادیه اروپا هیچ دستاورد مهم دیگری در عرصه بین المللی ندارد و از دست دادن این دستاورد، اعتبار این مجموعه را به شدت زیر سوال خواهد برد. از سوی دیگر، برجام یک توافق اقتصادی نیست بلکه یک توافق بین المللی در حوزه عدم اشاعه است و از بین رفتن آن کل نظام عدم اشاعه سلاح های هستهای در سطح جهانی را تا مرز فروپاشی به پیش خواهد برد. و بالاخره، اروپاییها نیک میدانند که امنیت و ثبات در منطقه غرب آسیا چگونه با ثبات و امنیت در کل قاره اروپا پیوستگی پیدا کرده است.
جنگهای داخلی ، تنشها و رقابت های منطقه ای و از همه مهمتر پدیده تروریسم تکفیری، این منطقه را به مرحله خطرناکی رسانده است. اضافه کردن یک بحران جدید، آن هم در مقوله حساس هسته ای، اشتباهی است که مسببان آن باید توان پذیرش مسئولیت تبعات سنگین آن را داشته باشند.
از مسئولین بخشهای مختلف کشور انتظار میرود حفرههای حفاظت اطلاعات را به جد مسدود نمایند و از قرار دادن چهرههای برجسته و نخبه کشور در برابر دوربینها و... پرهیز کنند تا عوامل خودفروخته داخلی نتوانند آنها را شناسایی و مشخصاتشان را به موساد ارسال نمایند.
صدراعظم آلمان گفت، حتی اگر صد هزار نفر از گرسنگی بمیرند، این دلیلی برای لغو تحریمها علیه روسیه نخواهد بود! سلبریتیها کف بزنند برای این جناب صدراعظم! همان کسانی را میگویم که اگر یک مسئول دسته چندم ایرانی یک چنین تعبیری داشت چه علمشنگهای در رسانهها به راه میانداختند؟!
با اعتراض به وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور به شکل دروغگویی وسیاهنمایی در جشنوارههای خارجی یعنی نزد بیگانگان، نهتنها تحریمهای آمریکا و غرب علیه مردم ایران کم نمیشود بلکه بیشتر هم میشود. یک ایرانی وطندوست و با شرف هیچگاه و به هیچ قیمتی دشمنی بیگانگان با ملت خویش را وسیله مطامع خود قرار نمیدهد.