چرا آمریکا شرکای خود را مجبور به دوری از چین میکند؟
اگرچه «جو بایدن» در دیدار با رهبر چین در حاشیه اجلاس سران گروه 20 در اندونزی برای بار دیگر تاکید کرد که هر دو کشور باید رقابت را مسئولانه مدیریت کنند و اجازه ندهند رقابت به درگیری تبدیل شود اما به نظر میرسد آمریکا مثل گذشته اصلا قصد ندارد مسئولیت پذیری در قبال تعهدات خود را نشان دهد.
تنها پنج روز پس از دیدار دو رهبر، «برت مک گورک»، هماهنگ کننده امور خارمیانه کاخ سفید در یک کنفرانس امنیتی در بحرین سعی کرد تا متحدان آمریکا در خلیج فارس را برای پرهیز از برقراری ارتباط نزدیک با چین، تحت فشار قرار دهد. وی مدعی شد: «همکاری (آنها) با چین محدودیتهایی را برای اقدامات ما ایجاد میکند. این یک واقعیت ساده است. در اینجا همین طور است و در هر جای دیگر دنیا هم همین طور.»
بدیهی است تلاش برای وادار کردن کشورهای خاورمیانه به منظور نشان دادن برخورد سرد با چین، قطعا صمیمیت اندک دیدار سران دو کشور در اندونزی را برهم میزند. البته نباید خیلی از این کار آمریکا تعجب کرد چون اجبار کردن دیگران برای موضعگیری، یکی از رویکردهای همیشگی آمریکا بوده است.
برای واشنگتن استفاده از متحدانش برای مقابله با «دشمنان» مد نظر آمریکا بسیار مهم است و البته هم اجازه نخواهد داد که متحدان خود به در کنار «دشمنانی» مانند چین بایستند.
به این منظور، ایالات متحده هر بهایی را میپردازد مثلا پنهان کردن پرچمهای «حقوق بشر» و «دموکراسی» که به آنها میبالد. دولت بایدن در 17 نوامبر (26 آبان) به «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی مصونیت قضایی داد در حالیکه ولیعهد سعودی توسط سازمان اطلاعاتی ایالات متحده به عنوان مسئول اصلی قتل «جمال خاشقجی» روزنامه نگار منتقد ریاض معرفی شده و بایدن نیز قبل از روی کار آمدن خود تهدید کرد که عربستان را وادار به پرداخت هزینه انجام این کار خواهد کرد.
ایالات متحده که همیشه خاورمیانه را عرصه سیاست قدرت میداند و به «بازی حاصل جمع صفر» میپردازد، معتقد است که ضررهای آمریکا معادل دستاوردهای چین باید باشد و بدین سبب، متحدان و شرکای خود را تحت فشار قرار می دهد و به آنها می گوید که باید با چه کشورهایی همکاری کنند و با چه کشورهایی کار نکنند.
حقیقت این است که در منطقه خلیج فارس، چین نقشی سازنده را ایفا میکند. در واقع، چین مایل به همکاری با همه طرفها از جمله آمریکا برای ارتقای صلح و ثبات در منطقه و حمایت از کشورهای منطقه برای دستیابی به توسعه پایدار است، در حالی که ایالات متحده در این منطقه بر عملیات نظامی و فروش تسلیحات متمرکز است.
این بسیار طبیعی است که کشورهای خاورمیانه باید منافع خود را در اولویت قرار دهند. با توجه به آنکه رویکرد آمریکا در این منطقه و حتی کل جهان، قربانی کردن منافع دیگران به منظور حفظ صرفا منافع واشنگتن است، کشورهای منطقه خاورمیانه طبیعتاً در زمینه دیپلماسی به تنوع بیشتری روی آوردهاند. همین رویکرد باعث پیدایش نگرانی آمریکا شده و به همین سبب سعی دارد خود، فهرست شرکای خاورمیانهاش را تعیین کند. باید گفت این نگرانی بیهوده است چون دهنیت بازی در مجموع صفر سرچشمه نگرانی آمریکاست.