چرا بسیاری از وقایع هفته های اخیر منطبق بر راهبردهای اندیشکده های غربی است؟!
تردیدی نیست که جنگ شناختی و ادراکی که با جعل واقعیتها و دستکاری اطلاعات علیه ملت ایران در جریان است، ریشه در خصومت آمریکا، رژیم صهیونیستی، انگلیس و مزدوران آنها به ویژه رژیم سعودی دارد.
بنیامین نتانیاهو که با وجود گذشت سه هفته، به دلیل اختلافنظرهای جدی با افراطیون مذهبی حاضر در ائتلاف با حزب لیکود هنوز نتوانسته کابینه پیشنهادی خود را به کنست معرفی کند، اخیرا ایران را به حمله نظامی تهدید کرده است!
او پس از انتشار کتاب خاطرات جدید خود با عنوان «بیبی: داستان من» در گفتگو با فاکس نیوز با دفاع از ناآرامیها در ایران گفته؛ برای ادامه این وضعیت، هم به تحریمهای فلج کننده و هم به تهدید نظامی نیاز است و اسرائیل آماده است بدون توجه به تأیید آمریکا خودش اقدامات لازم را انجام دهد.
تهدید علنی ایران از سوی نتانیاهو متکی به برنامهریزی هدفمندی است که توسط اتاقفکرهای غربی-صهیونستی با هدف ایجاد ناامنی در کشور و تضعیف یا حتی براندازی جمهوری اسلامی طراحی و سناریونویسی شده است.
از جمله این اتاقفکرها، اندیشکده «بنیاد دفاع از دموکراسیها» بهعنوان یک موسسه تحقیقاتی غیر حزبی مستقر در واشینگتن است که سابقه روشنی در ضدیت با ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی در ادوار مختلف دارد.
این اندیشکده که نزدیک به نومحافظهکاران آمریکا و راستهای افراطی در اسرائیل بهویژه حزب لیکود است و بر موضوعات امنیت ملی و سیاست خارجی تمرکز دارد، در تاریخ ۱۵ نوامبر ۲۰۲۲ (۲۴ آبان ۱۴۰۱) مقالهای با عنوان «اسرائیل در کمک به معترضان ایران نقش دارد» منتشر کرد که صراحتا از یک برنامهریزی منسجم علیه ایران پرده بر میدارد.
این مقاله به قلم سرتیپ «جیکوب نایگل» (Jacob Nagel) از اعضای ارشد و استاد مدعو دانشکده هوافضای تکنیون (Technion-Israel) در حیفا که پیشتر بهعنوان سرپرست مشاور امنیت ملی نتانیاهو و رئیس شورای امنیت ملی فعالیت میکرد نوشته شده و «مارک دوبوویتز» مدیر اجرایی بنیاد و کارشناس برنامه هستهای و تحریمهای ایران نیز در نوشتن این مقاله مشارکت داشته است.
در این مقاله پیشنهادهایی برای افزایش نقش رژیم صهیونیستی در کمک به اغتشاشگران در ایران با هدف «کاهش بازدارندگی» و در صورت امکان، «فروپاشی» نظام ایران ارائه شده که برخی توضیحات آن بیانگر اقداماتی است که طی هفتههای اخیر علیه کشورمان انجام شده است.
نویسندگان این مقاله، اغتشاشات در ایران را «انقلاب» و بزرگترین فرصت اسرائیل از زمان انقلاب اسلامی تاکنون دانستهاند که باید از آن برای تغییر نظام در ایران استفاده کنند.
آنها تاکید کردهاند؛ در حالی که دولت بایدن در انجام اقداماتی برای کمک کردن به مردم ایران تردید دارد و همچنان به دنبال بازگشت به برجام ۲۰۱۵ است، اسرائیل باید از این فرصت استفاده کرده و از قدرت سرویسهای اطلاعاتی بهعنوان نوک نیزه برای تضعیف شدید و در صورت خوش شانسی فروپاشی نظام استفاده کند.
در این مقاله بر اقداماتی تاکید شده که از نظر آنها اهداف مذکور را برآورده خواهد ساخت، مانند تشدید فشار اقتصادی از طریق کارزارهای مختل کننده ساختار اقتصادی و معیشتی، اعتصابات، ایجاد بحران ارزی و... که میتواند موجب خشم شهروندان و تحریک آنها برای آمدن به خیابانها شود.
در این مقاله با تاکید بر اینکه باید تلاشهای خود را بر برنامهریزی برای جنگ علیه نظام در سالهای آتی متمرکز کرد به تشکیلات امنیتی رژیم صهیونیستی توصیه شده که باید یک کارزار پایدار را برای هدف قرار دادن صنایع کلیدی رهبری کنند و در عین حال با هر وسیله ممکن به تحریک دانشآموزان، دانشجویان و اصناف ادامه دهند.
نویسنده اصلی این مقاله همچنین طی گفتگویی با کانال ۱۴ تلویزیون رژیم صهیونیستی بر همه این نکات تاکید کرده و میگوید: شرایطی که الان در ایران وجود دارد بزرگترین فرصت است. وقتی میگوییم حمله به ایران، منظور این نیست که ۴۰۰ هواپیما به ایران بروند و حمله کنند. این بخشی از آن است، دستکم ۷ تا ۱۰ عامل مختلف هست که میشود با آنها به ایران حمله کرد. عواملی مثل سایبری، روانی، فروپاشی نظام، حمایت از اپوزیسیون ایران، حمایت از شلوغیها، ضربه به اقتصاد و...
آنچه در مقاله مذکور بدان تصریح شده، تنها بخش کوچکی از نقشههای بلندمدتی است که دشمنان مردم ایران برای ضربه زدن به انسجام ایران اسلامی دنبال میکنند و میتوان از لابلای تولیدات اندیشکدههای وابسته به نظام سلطه با ابعاد مختلف آن آشنا شد.
اگرچه محور غربی، عبری و عربی که پشتوانه اصلی ایجاد ناامنی در ایران هستند تلاش میکنند در اظهارات رسمی نقش خود را انکار کنند لیکن انتشار نقطهنظرهایی که بخشی از آن در مقاله فوق ارائه شده به صورت کامل نقش، برنامهریزی و دخالت خارجی بهویژه رژیم صهیونیستی را در تبدیل اعتراضات به اغتشاشات در ایران نشان میدهد.
به بیان دقیقتر؛ تردیدی نیست که جنگ شناختی و ادراکی که با جعل واقعیتها و دستکاری اطلاعات علیه ملت ایران در جریان است، ریشه در خصومت آمریکا، رژیم صهیونیستی، انگلیس و مزدوران آنها به ویژه رژیم سعودی دارد.
اذعان به دخالت و نقش ویژه محور غربی-صهیونیستی-عربی در ایجاد ناامنی و تغییر نظام در ایران گرچه معمولا با چنین صراحتی بیان نمیشود اما موضوعی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت و انکار کرد، چنانچه بایدن نیز بهدلیل اختلال مشاعر، پیش از انتخابات میاندورهای کنگره در کالیفرنیا طراحی غرب علیه ایران را لو داد و گفت به زودی ایران را آزاد خواهیم کرد!
کم توجهی به انبوهی از مستندات و واقعیتهای غیر قابل انکار در خصوص تلاش سازماندهی شده دشمنان خارجی برای ضربه زدن به امنیت و انسجام ملی در کشورمان که به نوعی باید آن را جنگ جهانی علیه ایران و ایرانی قلمداد کرد، میتواند موجب بیراهه رفتن در تحلیل واقعیتهای حاکم بر بسیاری از رخدادهای کشورمان در هفتههای اخیر باشد.