صبر ایوب افکار عمومی برای تراژدی هواپیما!
3 سال از فاجعه هواپیمای اوکراینی میگذرد، هنوز سوالات بسیاری وجود دارد.
تقویم سلسله حوادث دومینووار دی ماه نشان میدهد که به سومین سالروز هدف قرارگرفتن هواپیمای اوکراینی رسیدهایم. این حادثه از همان ابتدا توسط دولتهای غربی که خود انبوهی از جنایات عامدانه را در کارنامه دارند به دستاویزی برای فشار سیاسی به ایران تبدیل شد و التهابات خیابانی که کشور در چند ماه اخیر درگیر آن بوده است، اکنون انگیزه بیشتری را نیز برای این دولتها ایجاد کرده تا چهرههای اپوزیسیون را علیه ایران به صف کنند. دی ماه 98 ماهی با انبوهی از خاطرات تلخ است که تا مدتها روح هر ایرانی را خراش میدهد و اثر آن بهقدری بر قلب اجتماع عمیق است که هر سال خبر آن چون زخمی تازه سر باز کرده و ارزش پرداخت مییابد. این ارزش خبری بهویژه زمانی بیشتر میشود که هر روز دامنه پیامدهای آن بعد جدیدی پیدا کند.
آنچه گذشت
پنج روز بعد از شهادت سردار سلیمانی، زمانی که خونخواهی وی به مطالبه عمومی مردم تبدیل شده بود، سپاه در یک حمله موشکی گسترده پایگاه نظامی عین الاسد، بزرگترین پایگاه آمریکا در منطقه را مورد هدف قرار داد. آمریکا در آخرین آمار خود از این حمله آمار تلفات خود را تحت عنوان ضربه مغزی 110 نفر اعلام کرد. درحالیکه انتشار خبر حمله به پایگاه عین الاسد میتوانست آبی بر آتش تلاشهای سوخته مردم باشد به یکباره اعلام خبر ناگهانی انهدام یک هواپیمای مسافربری بر فراز تهران کشور را در بهت فرو برد. همه سرنشینان این هواپیما ازجمله خلبان و خدمه آن در این سانحه جان خود را از دست دادند. در نخستین واکنشها به این اتفاق قاسم بینیاز، سخنگوی وزارت راه و شهرسازی، صبح روز چهارشنبه اعلام کرد که علت سقوط آتشسوزی در قسمت موتور هواپیما بوده است. خیلی زود در شبکههای مجازی عکسی دست به دست میشد که نشان از قطعات موشک در میان لاشه هواپیما داشت اما حسن رضاییفر، رئیس کمیسیون بررسی سانحه سازمان هواپیمایی کشوری، این موضوع را تکذیب کرد. ابوالفضل شکارچی، سخنگوی نیروهای مسلح ایران نیز این ادعا را «دروغ محض» خوانده و گفته بود هدف قراردادن این هواپیما «حرف مضحک» است.
پس از سه روز تکذیب و تایید و گزارشهای غیردقیق رسانهها، علت سقوط هواپیما اعلام شد. سردار حاجیزاده، فرمانده هوافضای سپاه با اذعان به اینکه هواپیما را یکی از عناصر سپاه به اشتباه موشک کروز تشخیص داده و مورد هدف قرار داده است گفت: «ارزیابیها و بررسیهای این حادثه توسط ستادهای بالاتر و مجموعه قوه قضائیه انشاءالله انجام میشود و اطلاعات کامل میشود و همین ابتدا باید بگویم که ما گردنمان را از مو باریکتر است.» ستادکل نیروهای مسلح نیز بعد از صحبتهای سردار حاجیزاده در بیانیهای بهطور رسمی اعلام کرد که هواپیمای اوکراینی پرواز تهران-کییف، «بهدلیل خطای انسانی مورد اصابت» موشک پدافند هوایی قرار گرفته است.
رئیسجمهور بعد از آنکه در بیانیهای اتفاق رخداده را خطای انسانی و شلیک اشتباه توصیف کرد در تماس تلفنی با ولودیمیر زلینسکی، رئیسجمهور اوکراین با اشاره به اطلاعیه ستادکل نیروهای مسلح ایران گفت: «افرادی که در این حادثه دخالت داشتهاند به مقامات قضایی تحویل داده میشوند.» روند اطلاعرسانی علل سقوط هواپیما با آشفتگی افکار عمومی در فضای مجازی و حقیقی قرین شد. تعدادی از دانشجویان امیرکبیر و دانشگاه شریف مقابل این دو دانشگاه برای یادبود دانشجویان این دانشگاه که قربانی این حادثه شدند، مراسمی را برگزار کردند. خبرگزاری ایرنا در اینباره نوشت: «صدها نفر از مردم تهران در اعتراض به اعلام دیرهنگام دلیل سقوط هواپیمای اوکراینی که منجر به جان باختن حدود ۱۴۷ نفر از هموطنان شد، مقابل دانشگاه امیرکبیر در خیابان حافظ تهران اجتماع کردند.» مردم و تعدادی از هنرمندان نیز به این مراسم پیوستند. به مرور برگزاری چنین مراسمات و تجمعاتی به سراسر کشور و بهویژه به دانشگاهها تعمیم پیدا کرد.
اکنون 3 سال از ماجرای هواپیمای اوکراینی میگذرد و بیش از اینکه خود داستان هواپیما و کشتهشدگان آن موضوعیت یافته باشد حواشی پیرامونی آن با هدف بردن ایران به زیر فشار سیاسی موضوعیت یافته است. از سویی دولتهای غربی با سیاسیکاری اغراض خود را حاکم نموده و مطالبات اصلی ماجرا را قربانی اغراض براندازانه میکنند و از سوی دیگر چهرههای اپوزیسیون هدف قرارگرفتن هواپیما را به بهانهای برای پرکردن کیسههای دوختهشده خود بدل کرده و برای تغییر مطالبات حقوقی خانواده قربانیان به مطالبات سیاسی ضدملی تلاش میکنند.
مطالبات پرواز 752 چه بود و چه شد
هواپیمای 752 اوکراینی، هفته سوم دیماه 98 مقصدش کییف بود و 176 سرنشین داشت. کییف را همه این روزها خوب میشناسند، پایتخت اوکراین. هواپیمای 752 در مسیر کییف بهدلیل اصابت موشک توسط نیروی نظامی ایران، سقوط میکند. هر 176 نفر مسافر آن هم جان میبازند؛ 167 مسافر و 9 خدمه پروازی. بیشتر مسافران این هواپیما ایرانی بودند، با این حال برخی از اتباع کشورهای خارجی نیز در این پرواز حضور داشتندکه همگی در سقوط هواپیما جان سپردند. مسئولان هواپیمایی کشوری اعلام کردند تعداد زیادی از مسافران این هواپیما ایرانی بودهاند که بیشتر آنها پس از تعطیلات زمستانی از طریق اوکراین به کانادا برمیگشتند. پس از سقوط این هواپیما، سخنگوی دولت برخورد موشک به این هواپیما را تکذیب کرد و رئیسجمهور ایران نیز در تماسی تلفنی با ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین خواستار تشکیل تیم مشترکی از کارشناسان دوکشور و سایر کشورهای مرتبط برای بررسی دقیق حادثه شد. علاوهبر پیگیری قضایی، بررسی جعبه سیاه هواپیما برای روشن شدن ابعاد ماجرا مورد مطالبه افکار عمومی قرار داشت. این مطالبه البته در میان مناقشه بین کشورها چند ماه زمان برد تا به نتیجه برسد. نهایتا دوم شهریورماه 99 تورج دهقانیزنگنه، معاون وزیر راه و رئیس سازمان هواپیمایی کشوری ایران جزئیات کامل بازخوانی هردو جعبه سیاه هواپیمای سانحهدیده اوکراینی را که از 27 تیر تا 3 مردادماه 1399 در آزمایشگاه دفتر تحقیقات و ایمنی هواپیمایی کشوری فرانسه (BEA) انجام شده بود تشریح کرد. بهگفته معاون وزیر راه، نمایندگان کشورهای آمریکا بهعنوان سازنده هواپیما، اوکراین بهعنوان بهرهبردار هواپیما، فرانسه بهعنوان ارائهدهنده خدمات فنی، سوئد، انگلستان و کانادا بهعنوان کشورهای دارنده اتباع و نیز ایکائو (سازمان جهانی هوانوردی) بهعنوان هماهنگکننده کشورهای ذینفع در جریان بازخوانی قرار داشتند. معاون وزیر راه و شهرسازی همچنین تاکید کرد دادههای هردو جعبه سیاه بهخوبی، با دقت و بدون مشکل فنی بازخوانی و به اطلاعات قابل تحلیل تبدیل شدهاند و همزمان با انفجار فیوز مجاورتی موشک اول، ضبط اطلاعات در ساعت 6:14:53 ثانیه متوقف شده است. تمام متغیرها نشان میدهد که هواپیما در شرایط پروازی نرمال و در پروفایل پروازی پیشبینی شده قرار داشته است.
دهقانی زنگنه دراینباره بیشتر توضیح داد: « CVR (جعبه سیاه داخل کابین خلبان) تا 19 ثانیه بعد از انفجار موشک مکالمات داخل کابین خلبان را ضبط کرده. در این کابین سه خلبان حضور داشتند دو خلبان و یک معلم خلبان، هرسه متوجه شرایط غیرعادی میشوند اما تا آخرین لحظه مشغول هدایت هواپیما بودند و معلم راهنما نیز اقدام به ارائه کمک میکند.»
رئیس سازمان هواپیمایی کشوری در پایان به این اشاره میکند که: «در این لحظه هواپیما دچار مشکل الکتریکی میشود و به دستور معلم خلبان، برق کمکی هواپیما روشن میشود. هردو موتور در ثانیههای پس از انفجار روشن بوده است. در این لحظه هیچ صدایی از کابین مسافران شنیده نمیشود، ضبط صدا پس از ۱۹ ثانیه متوقف میشود. ۲۵ ثانیه بعد از انفجار نخست، موشک دوم میرسد. تحلیلی از آثار موشک دوم در جعبه سیاه وجود ندارد. این موضوع نشان میدهد انفجار موشک نخست باعث آسیب قابل توجه به هواپیما شده است و همزمان ضبط صدا از سوی هردو جعبه سیاه (CVR و DVR) در فاصله ۱۹ ثانیه پس از شلیک موشک نخست قطع میشود. پس از این گزارش و مشخص شدن تکلیف جعبه سیاه، هیات دولت دیماه همان سال (99) پرداخت خسارت به بازماندگان قربانیان سقوط هواپیمای اوکراینی را تصویب کرد. براساس این مصوبه و همچنین اطلاعیه معاونت حقوقی ریاستجمهوری، وزارتخانه راه و شهرسازی موظف شد با همکاری دستگاههای ذیربط ترتیب پرداخت مبلغ ۱۵۰ هزار دلار یا معادل یورویی آن به خانواده و بازماندگان هریک از قربانیان را در اسرع وقت فراهم و مبالغ را براساس مستندات به ذینفعان پرداخت کند. البته اگرچه دولت تصمیم به پرداخت خسارت به بازماندگان سانحه سقوط هواپیمای اوکراینی گرفت، اما درخواستهایی از ایران مطرح شد که خلاف رویهها و موازین بینالمللی بود. دولتهای اوکراین، انگلیس، سوئد و کانادا با اصرار بر اینکه این اتفاق یک سانحه غیرعمد نبوده است خواستار دسترسی به اطلاعات نظامی و امنیتی ایران بودند که با مخالفت ایران مواجه شد. اکنون مهمترین مطالبهای که باقی مانده مشخص شدن نتیجه دادگاه بررسی پرونده سقوط هواپیمای اوکراینی است که تاکنون 6 جلسه از آن برگزار شده و بعد از 3 سال همچنان به نتیجهای منتهی نشده است. دولتهای غربی اما خارج از مسیر مطالبات منطقی یک دعوای سیاسی را آغاز کرده و پرونده هواپیمای اوکراینی را به تریبون براندازی تبدیل کردهاند.
جبهه خارجی و تلاش برای انحراف مسیر مطالبات
دولت کانادا که هیچ فرصتی برای اعمال فشار سیاسی به ایران را از دست نمیدهد و در حمایت از آشوبهای اخیر ایران نیز نقش فعالی ایفا کرده و حتی چندین تحریم به این بهانه علیه تهران وضع کرده است از ماجرای هواپیمای اوکراینی نیز دریغ نورزیده و تمام تلاش خود را برای تبدیل آن به یک بحران سیاسی ضدایرانی به کار گرفته است. در همین راستا روز گذشته جاستین ترودو نخستوزیر کانادا در دیدار با اعضای گروهی که نام خود را انجمن خانوادههای جانباختگان پرواز 752 گذاشته و خود را داعیان خون کشتهشدگان میدانند دیدار کرده و بر پاسخگو کردن ایران تاکید کرده است. این اظهارنظر درحالی است که سال گذشته تیمی از محققان پزشکیقانونی کانادا که مسئول معاینه کلیه اطلاعات موجود، ازجمله اطلاعات محرمانه درباره سرنگونی این هواپیما بود گفت شواهدی نیافته است که مقامهای ایرانی دستور شلیک به این هواپیما را داده بودند یا از پیش برنامهریزی شده باشد. کانادا از ابتدای آشوبهای سال جاری در ایران بارها از راهپیماییهایی میزبانی کرده که انجمن مذکور به بهانه دادخواهی آن را شکل داده و عملا به تریبونی برای جولان تجزیهطلبان تبدیل شده است. از همان ابتدا که بحث بررسی دقیق جزئیات حادثه پیش میآید کشورهای کانادا، انگلیس، سوئد و اوکراین یک اتاق فکر مشترک تشکیل داده و با اصرار بر عمدی بودن حادثه، دستیابی به اطلاعات امنیتی و نظامی ایران را خواستار میشوند. مطالبهای که دادستان کل اوکراین و وزیرخارجه این کشور بارها به تبعیت از کانادا آن را در مصاحبههای خود بیان میکردند و ایران نیز بهدرستی درمقابل این مطالبه نابجا ایستادگی کرد. تلاش جبهه خارجی برای دستاویز قرار دادن سقوط هواپیما و ورود به مسائل غیرمرتبط مهمترین دلیلی است که با بهوجود آوردن دیوار بیاعتمادی منجر به ایجاد موانع جدی در مسیر بررسی حادثه میشود. دولتهای غربی بدون توجه به مطالبات خانوادهها اما با دانستن این امر ترجیح دادهاند اهداف غرضورزانه خود را دنبال کنند و با مانع تراشی مطالبات خانوادههای جانباختگان را به حاشیه برانند.
دولت اوکراین درحالی در همسویی با کانادا از عامدانه بود حادثه رخ داده صحبت میکرد که این کشور خود تاکنون دو مرتبه هواپیماهای مسافربری را مورد هدف قرار داده است. هواپیمای توپولوف-۱۵۴ پرواز شماره ۱۸۱۲ هواپیمایی سیبریا در تاریخ ۴ اکتبر سال ۲۰۰۱ میلادی درحالیکه به سمت نووسیبیرسک در روسیه درحال پرواز بود، با ۶۶ مسافر و ۱۲ خدمه توسط سامانه پدافندی S-200 اوکراین بر فراز دریای سیاه مورد اصابت قرار گرفت و ساقط شد. در اظهارنظر اولیه درخصوص این اتفاق، شلیک موشک S-200 اوکراین مرتبط با یک رزمایش نظامی عنوان شد، اما بعدتر با مشخص شدن جزئیات بیشتر مشخص شد که در جریان این رزمایش، هواپیمای بدون سرنشینی که برای هدف قرار گرفتن توسط سامانههای پدافندی به پرواز درآمده بود با شلیک همزمان سامانه S-300 نابود شده بود و موشک S-200 بهطور خودکار روی هواپیمای مسافری قفل راداری انجام داده بود. همچنین پرواز MH17 هواپیمایی ملی مالزی که در تاریخ ۱۷ ژوئیه ۲۰۱۴ از فرودگاه آمستردام هلند به مقصد کوالالامپور مالزی درحال حرکت بود در میانه راه و در بین مرز روسیه و اوکراین با آتش موشک پدافندی هدف قرار گرفت و سرنگون شد و تمام ۲۹۵ سرنشین آن شامل خدمه و مسافران جان باختند. این هواپیما درحال پرواز بر فراز استان دونتسک در شرق اوکراین بود که در آن زمان شاهد درگیریهای شدید میان شورشیان این کشور و دولت مرکزی اوکراین بود. پس از آنکه دولت اوکراین شورشیان را متهم به هدف قرار دادن این هواپیما کرد، متقابلا شورشیان نیز دولت مرکزی را مسئول این حادثه قلمداد و اعلام کردند که آنها تجهیزات و موشک برای هدف قرار دادن هواپیما در ارتفاع ۱۰ کیلومتری از سطح زمین ندارند.
دولتهای غربی درحالی درمورد حادثه رخداده در ایران مواضع سخت و توام با تحریم اتخاذ میکنند که دربرابر سرنگونی پرواز ۱۱۴ هواپیمایی لیبی توسط اسرائیل و سرنگونی عامدانه پرواز مسافربری ایرانی IR655 توسط آمریکا سکوت اختیار کرده تا نشان دهند خونخواهی مورد ادعایشان چیزی جز سوءاستفاده از خون انسانها نیست. همان کاری که چهرههایی همچون حامد اسماعیلیون نیز انجام میدهند.
زیر پرچم تجزیهطلبها
مطالبه برای رسیدگی به جرائم هواپیمای اوکراینی اگرچه در دادگاه ایران درحال پیگیری است، اما خارج از ایران هم انجمنی برای چنین مطالبهای شکل گرفت. این انجمن در ابتدا توسط تعدادی از خانواده داغداران هواپیمای اوکراینی تشکیل شد، اما رفتهرفته مطالبه اصلی آنها به حاشیه رفت.
همسر شهرزاد همتی و پدر مایا زیبایی، دوتن از کشتهشدگان پرواز هواپیمای مسافربری اوکراین، در مطلبی با عنوان «داستان انجمن خانوادههای پرواز و بیراهههایی که رفت» از نحوه به حاشیه رفتن مطالبه اصلی آنها در این انجمن گفته است. او در ابتدای این مطلب از رفتارهای حامد اسماعیلیون بهعنوان عضو هیاتمدیره انجمن انتقاد کرده و با طرح اتهام فساد مالی درمورد وی میگوید: «انجمن خانوادههای پرواز، در جمعآوری اعانه در سال گذشته، تنها در یک مورد مبلغ 200 هزار دلار از مردم دریافت کرد که با برخورد شدید برخی خانوادههای پرواز مواجه شد و هنگامی که از آقای اسماعیلیون و هیاتمدیره بارها خواسته شد تا محل هزینهکرد این وجوه را دستکم به خانوادههایی که به نام عزیزانشان از مردم پول گرفتند ارائه کند با این پاسخ مواجه شدند که ابتدا باید عضو انجمن شوید تا آن وقت در خوشبینانهترین حالت، یک گزارش کلی به شما بدهیم! امسال نیز با سوار شدن بر موج، تاکنون به همان مبلغ 200 هزار دلار هدف رسیده است.» نویسنده این مطلب که میگوید درحال نگارش کتابی باعنوان «دیکتاتوری داغدار» در همین زمینه است، یک پرسش اساسی از اسماعیلیون دارد و آن اینکه «آیا بهطور شفاف به موضع دولت کانادا در قبال سرنگونی هواپیمای اوکراینی اشارهای داشته است؟» او نوشته دولت کانادا طی جلسات خصوصی به برخی از خانوادهها بهطور شفاف گفته است: «عمد و قصد و هدف از پیش طراحیشدهای در این سرنگونی نبوده است.» نویسنده این متن از بیراهه رفتن انجمن بهمرور زمان نیز پرده برداشته و با اشاره به اصرار سخنگو و اعضای هیاتمدیره انجمن در سال اول بر عدمسیاسی کردن موضوع، نوشت: «در تجمعات اولیه بهویژه در تورنتو به همین بهانه اجازه استفاده از پرچم سهرنگ شیروخورشید را نمیدادند» اما وقتی باور کردند که «بدون حمایت احزاب و گروهها توان جمعکردن 50 نفر را نیز ندارند، به این موضوع تن دادند.» اینجا بود که پای تجزیهطلبها هم به ماجرای هواپیمای اوکراینی باز شد. مسیری که اسماعیلیون در خارج از کشور علیه منافع ملی ایران درپیش گرفته، اکنون وی را به یکی از پرچمداران گروهکهای برانداز و تجزیهطلب تبدیل کرده است. پرچمداری که هیچ ارتباطی به مسیر مطالبات مردم نداشته و تنها عواید مالی اسماعیلیون را تامین میکند. اسماعیلیون درحالی در چند ماه اخیر به مدد عوامل منافقین کارزار ضدایرانی راه انداخته و فراخوان تجمع منتشر میکند که خود روزی درقالب یک نویسنده یکی از منتقدان جدی این گروه بوده است. اسماعیلیون در سال 92 کتابی با عنوان «گاماسیاب ماهی ندارد» منتشر کرده و در این کتاب روایتهای داستانی متعدد و شفافی از جنایتهای سازمان را به خواننده نشان داده تا تصویر ذهنیاش درباره واقعیات مجاهدینخلق را به مخاطب نشان دهد. در بخشهایی از کتاب، فضای خفقان سازمان و تبعیت بیچون و چرای اعضای سازمان و بازجوییهای عجیب و غریب با اتهامات از این قبیل به تصویر کشیده شده است. اگر امروز بخواهیم «گاماسیاب ماهی ندارد» را بازنویسی کنیم، میتوانیم داستان را کمی بهروز کرده و نویسنده را هم در صفحاتی از بخشهای مربوط به سازمان وارد کنیم. اسماعیلیون در سال 1395 در مصاحبهای با پایگاه خبری دندانه، در پاسخ به سوال مصاحبهکننده که از او میپرسد: «اگر بخواهی درباره زندگی یک شخص بنویسی چه کسی را انتخاب میکنی؟» پاسخ میدهد: «خیلی دوست دارم از آدمهایی بنویسم که سیاست تغییرشان میدهد یا در بندشان میکشد.» حالا اسماعیلیون میتواند برای انجام کاری که دوست دارد داستان زندگیاش را روی کاغذ بیاورد و کتاب جدید خود را منتشر کند.
بعد از 3 سال افکارعمومی همچنان پر از ابهام است
فارغ از کلیات ابعاد حادثه تلخ خطای انسانی رخداده در سرنگونی هواپیمای ۷۳۷ اوکراینی که بارها از سوی مقامات نظامی و رسانههای کشور توضیح داده شده، درباره نتیجه پیگیریهای حقوقی این اتفاق تلخ و خروجی رسانهای جلسات دادگاه پرونده باید گفت شاهد وضعیت غیرقابلقبولی هستیم. نخستین نکته دراینباره آنکه در سومین سالگرد این اتفاق تلخ، هنوز تکلیف نهایی متهمان این پرونده مشخص نیست و دادگاه رسیدگیکننده بعد از گذشت سه سال تنها ۷ جلسه با حضور شاکیان و وکلایشان برگزار کرده که مجموع ساعات آن به 30 ساعت نمیرسد.
نخستین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده، با فاصلهای حدودا دوساله بعد از این اتفاق تلخ، در «30 آبان 1400» تشکیل شد. تاریخ جلسه دوم هم در «7 آذر» همان سال بود اما بین جلسه دوم و سوم دادگاه، شاهد وقفهای حدودا یکساله بودیم. وقفهای که بیش از هرچیز، بهنفع جریانات ایرانستیزی تمام شد که با سوءاستفاده از احساسات داغدیدگان این حادثه توانستند بخشی از افکار عمومی و خانواده قربانیان را تحتتاثیر روایتهای نادرست موردنظر خود قرار دهند. بهنظر میرسید درچنین شرایطی و در مدت زمان نسبتا طولانی پیش از تشکیل جلسه سوم دادگاه رسانههای داخلی و دستگاههایی که تاحدی در این اتفاق سهیم بودند برنامهای برای خنثیسازی روایتسازیهای رسانهها و جریانات ضدایرانی ندارند.
جلسه سوم دادگاه رسیدگی به این پرونده بعد از وقفهای یکساله «24 آذر 1401»، جلسه چهارم «27 آذر 1401»، جلسه پنجم «28 آذر 1401»، جلسه ششم «3 دی 1401» و آخرین جلسه هم در «۵ دی ۱۴۰۱» برگزار شد.
از نکات مثبت این جلسات میتوان به این مورد اشاره کرد که تعدادی از اولیای دم و وکلای شاکیان، به نمایندگی از سایر شکات پرونده در جلسهای با حضور هیات قضایی شرکت کردند و بعد از آنکه قرار شد ادامه کیفرخواست در این جلسه قرائت شود، مقرر شد به شاکیان و وکلا مهلت مناسبی داده شود تا نظرات کارشناسی و ایراداتشان به پرونده را اعلام کنند. مهلتی که شاید قوهقضائیه فاصله بهوجودآمده بین جلسه دوم و سوم دادگاه را در توضیحات احتمالی به آن بیارتباط نداند.
اما مسائلی هم در مقابل این نکات مثبت جلب توجه میکند و نمونهاش آنکه باوجود اعلام قاضی مهرانفر مبنیبر اینکه «با دقت، سرعت و جدیت به این پرونده رسیدگی و رأی مقتضی را صادر نماییم.»، در جلسه پنجم دادگاه که حدودا سه سال بعد از این اتفاق تشکیل میشد، قاضی از «احتمال دعوت مطلعان، کارشناسان و متخصصان امر» آن هم «در صورت ضرورت» خبر داد.
مسالهای که تاحدی رویکرد وعدهدادهشده درخصوص سرعت رسیدگی به پرونده را بین افکار عمومی زیر سوال میبرد.
از دیگر مسائلی که هنوز میان افکار عمومی درباره آن سوالاتی وجود دارد، سرنوشت اشیاء گمشده جانباختگان در روز حادثه است. چیزی که شاکیان هم درباره آن از دادگاه، «شناسایی، تعقیب و مجازات کسانی که اقدام به سرقت اشیا جانباختگان کردهاند» را مطالبه کردند.
نکته قابل توجه دیگر درخصوص فرآیند دادرسی که برخی اولیای دم و وکلایشان در یکی از جلسات به آن اشاره کردهاند، نقص داشتن پرونده است. به این دلیل که بعد از اعلام نظر کارشناسی، به شاکیان و وکلای آنها ابلاغ نشده. نکتهای که طبق گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه قاضی هم آن را پذیرفته است و گفته که «دادگاه به همین دلیل بخشی از پرونده را برای رفع نقص به دادسرا ارجاع داده است.»
البته از دیگر نکات مثبت مورد توجه دادگاه میتوان به دو دوره ۱۰ روزهای اشاره کرد که به شاکیان و وکلای آنها وقت داده شد تا ایراداتشان به نواقص پرونده را اعلام کنند، علاوهبر آن، در جلسات هیچ محدودیتی برای شنیدن اظهارات شکات و اولیای دم و وکلای آنها و همچنین متهمان و وکلای آنها وجود نداشته است.
بررسی مجموع شبههها و سوالات پیشآمده برای افکار عمومی نسبت به این پرونده نشان میدهد عمده آن شبهات از جنسی هستند که میشد در همان روزهای ابتدایی حادثه از سوی مسئولان امر برای افکارعمومی روشن شود تا از سوءاستفاده جریانات ضدایرانی از احساسات افکار عمومی جلوگیری کند.