هم میهن در گزارشی نوشت:

فرزندان کاظم صدیقی نگران آینده شان بعد از پدر بوده اند؟/ علما بیشتر مراقب فرزندان خود باشند/ صدیقی پیشینۀ قابل توجهی در جریان انقلاب ۵۷ ندارد

درست است که از دیرباز روحانیت شیعه با اهل بازار و کسب و کار مراوده داشته و با زمین و ملک بیشتر و تا اینجای کار اتفاق تازه‌ای رخ نداده اما اینکه بخشی از اموال عمومی و متعلق به یک حوزۀ علمیه را تولیت آن به مؤسسه‌ای خانوادگی واگذار کند با این پیشینه سازگار نیست و دلیلی جز ادغام دیانت و قدرت و سیاست ندارد .

فرزندان کاظم صدیقی نگران آینده شان بعد از پدر بوده اند؟/ علما بیشتر مراقب فرزندان خود باشند/ صدیقی پیشینۀ قابل توجهی در جریان انقلاب ۵۷ ندارد

روزنامه هم میهن در گزارشی نوشت: قصه از این قرار است که باغ ۴۲۰۰ مترمربعی متعلق به مدرسۀ علمیۀ تحت تولیت آقای صدیقی به یک مؤسسه با سهام‌داری خودشان و خانواده واگذارشده بود و ابتدا گفتند امضای ایشان جعل شده و بعد معلوم شد خودشان به‌عنوان فروشنده و در عین حال خریدار در دفترخانه حاضر و اثر انگشت هم تأیید شده و حتی سندی منتشر شد که نشان می‌داد وجهی هم نقداً پرداخت شده است.

در اظهارنظر بعدی گفتند اساسنامه را نخوانده و اعتماد کرده‌اند و از این اعتماد سوءاستفاده شده منتها خبری دایر بر شکایت از جاعل منتشر نشد و دست آخر به جای عذرخواهی از مردم از آنان خواستند دعا کنند و در عین حال استغفار کردند اگرچه به توطئۀ دشمنان و «بوق‌های خارجی» نسبت دادند و در گرماگرم این مباحث اعلام شد یکی از سخنرانان شب قدر در دانشگاه امام صادق همین جناب صدیقی است و واکنش‌ها در فضای مجازی چنان منفی بود و احتمالاً برگزارکنندگان بیم‌ناک اعتراض در محل و تحت‌الشعاع قرار گرفتن وجوه مذهبی و آیینی بودند که خبر لغو آن منتشر شد.

مورد نخست اینکه کاری را که یک روزنامه‌نگار تحقیقی توانسته انجام دهد چه‌بسا از عهدۀ نهادهای رسمی با بودجه‌های کلان برنمی‌آمده است. این ادعا که افشاگر، ارتباطات ویژه دارد یا از جاهایی خوراک می‌گیرد به فرض صحت هم تأثیری در اصل موضوع ندارد. چراکه اصل موضوع این است که هر چه امکان اطلاع‌رسانی بیشتر و روزنامه‌نگاری تحقیقی و مستقل مجال فراخ‌تر داشته باشد، فساد کمتر خواهد بود و نمی‌توان همزمان هم مدعی مبارزه با فساد بود و هم دست اهل رسانه را بست.

دوم اینکه موضوع از ابتدا شبهه‌برانگیز بوده است. از همان زمان که باغ گیلاس را از بین بردند و با تغییر کاربری موافقت شد، نطفۀ تخلف بسته شد و اگر از همان ۲۰ سال قبل این حساسیت‌ها وجود داشت چه‌بسا اتفاقات بعدی هم رخ نمی‌داد. در موارد مشابه از ابتدا باید چنین چشم‌اندازی را مد نظر داشته باشند؛ اینکه باغ گیلاس با عنوان تأسیس حوزۀ علمیه تغییر کاربری داده شود و بعد در فرصت مقتضی بخشی از همان ملک به مؤسسه یا شخص حقیقی و خصوصی منتقل شود!

حمایت صریح روزنامۀ شهرداری تهران که خواستار «برخورد مؤمنانه» شد و سخنان اخیر رئیس شبکۀ سه سیما، مؤید آن است که با انحصار رسانه‌ای افشای این تخلف میسر نبود و این سومین آموزه است که از رسانه‌های تبلیغاتی و رسمی نمی‌توان انتظار حساسیت به اموری از این دست را داشت. به تعبیر دکتر شریعتی برای آن که بدانی هر که چگونه می‌اندیشد باید بدانی از کجا می‌خورد و منظور محل تأمین بودجه است.

چهارمین آموزه این است که همان‌گونه که علما دربارۀ ربا موضع می‌گیرند در قبال ریا هم حساسیت ابراز شود. هرچند نمی‌توان تمام کنش‌های آقای صدیقی را ریاکارانه دانست ولی احساس جامعه این است که میان آنچه می‌گفتند و اشکی که بر چهره‌شان می‌دوید با آنچه رخ داده تناسبی برقرار نیست.

آموزۀ پنجم این حکایت هم این است که محدود کردن امر به معروف و نهی از منکر به پوشش زنان و دختران تا چه اندازه با تلقی عمومی فاصله دارد و اتفاقی که حالا افتاده این است که آنچه رئیس ستاد امر به معروف انجام داده از نظر جامعه خود، مصداق منکر بوده است کما اینکه بالصراحه اذعان کرد مرتکب غفلت شده و استغفار و طلب آمرزش کرده است. امر به معروف واقعی اتفاقاً همین کاری است که رسانه‌ها و منتقدین در افشای این ماجرا انجام دادند حال آنکه یک ریال هم بابت آن بودجه نگرفته‌اند نه کاری که ستاد تحت امر و مدیریت آقای صدیقی با دریافت بودجه‌های فراوان انجام می‌دادند یا مدعی انجام آنها بودند و هزینه‌های سنگین سیاسی و اجتماعی به بار آوردند و با قوانین ضدفساد موجود هم شایستۀ تقدیر است نه تخطئه.

ششمین درس این است که آقایان علما باید بیشتر مراقب فرزندان خود باشند چراکه از موضوع معاون اول سابق قوه قضائیه و پروندۀ فرزندان او هم زمان زیادی نمی‌گذرد. در موضوع آقای صدیقی این احتمال جدی است که فرزندان او نگران آیندۀ خود بعد از پدر بوده‌اند.

بهتر است فرزندان‌شان را از گرد پدر گشتن منع و به تحصیل یا کسب و کاری واقعی سوق دهند.

به یاد آوریم آقای صدیقی در اولین مصاحبه با یوسف سلامی، خبرنگار تلویزیون آیه‌ای از قرآن را خواند که ناظر به شِکوۀ یعقوب نبی از فرزندان است؛ آیۀ ۸۶ سورۀ یوسف: «من با خدا غم و درددل خود گویم و از خدا چیزی دانم که شما نمی‌دانید.»

این ماجرا آزمونی برای اصول‌گرایی رادیکال ایرانی هم بود که با ادعای مبارزه با فساد و تبعیض و در دوران اصلاحات و اعتدال خود را پرچم‌دار آن معرفی می‌کردند و با حمایت یا سعی در توجیه عملکرد حجت‌الاسلام صدیقی نشان داده‌اند آن ادعاها تا چه میزان اصالت داشته و این هفتمین درس است.

از منظری دیگر می‌توان یادآور شد: هر قدر شخص عقبه و پیشینۀ روشن‌تر و قوی‌تری داشته باشد احتمال سرزدن خطاهایی از این دست از او کمتر است چون برند خود را معتبر می‌داند و نمی‌خواهد به آن آسیب برسد.

آقای صدیقی اما پیشینۀ قابل توجهی در جریان انقلاب ۵۷ ندارد و با اینکه در آن زمان که جوانان ۱۸ تا ۳۰ ساله میدان‌دار بوده‌اند و او ۲۷ سال داشته و این سن کمی برای اشتهار به‌عنوان روحانی مبارز در آن زمان نبوده اما با چنین عنوانی شناخته نمی‌شد. همین فقدان یا کاستی شاید سبب شد شیخ برخی نکات را مراعات نکند و این درس هشتم است تا کارهای بزرگ به افراد پیشینه‌دار واگذار شود.

جدایی محتمل آقای صدیقی از نمازجمعه تهران هم می‌تواند از نمازگزارانی که فارغ از انگیزه‌های سیاسی و تنها به قصد عمل عبادی در آن حاضر می‌شوند رفع نگرانی کند چراکه خطبه‌ها به مثابه دو رکعت نماز منظور می‌شود و امام جمعۀ موقت با اذعان به بی‌اطلاعی و غفلت چه‌بسا شرط عدالت را از خود سلب کرده باشد. با این نگاه ستاد نماز جمعه باید از غلظت سیاسی بکاهد و به علایق طیف‌های صرفاً مذهبی و کمتر حکومتی و سیاسی هم توجه کند چراکه بعد از قضیه اخیر رنجیده‌اند و درس نهم می‌تواند همین باشد؛ هرچند از مواضع دیگر امامان جمعه و نپرداختن به این قضیه می‌توان نتیجه گرفت این درس چندان فراگرفته نشده است.

هرچند این افشاگری حاصل پی‌گیری‌های یک فعال رسانه‌ای است اما با توجه به ثبت کدملی افراد کارکنان دفترخانه‌ها و دستگاه‌ها هم می‌توانند در موارد مشابه اطلاعات را منتقل کنند و این کار نه‌تنها مذموم نیست که مستحسن است چراکه اطلاعات طبقه‌بندی‌شده و سرّی نیست. براساس آنچه آقای فروغی شبکه سه یا دیگری گفته که احتمالاً این اطلاعات از درون مدرسۀ علمیۀ صدیقی به بیرون درز کرده اتفاقاً می‌توان گفت اگر عیب می‌جمله بگفتیم هنرشان را نیز باید یادآور شویم و این هنر همین است که در میان آن طلاب و پرورش‌یافتگان کسانی هم بوده‌اند که در قبال اموال عمومی حساسیت داشته‌اند و به شک خود بیشتر بها داده‌اند تا به اشک آقای صدیقی.

دست آخر و جدای این موارد که خالی از پاره‌ای طعنه‌ها برای کاهش بار سیاسی نیست می‌توان سراغ جدی‌ترین درس و آموزه رفت چراکه شاید خسارتی که روحانیت شیعه از این ماجرا متحمل یا متقبل شده با کمتر ضربۀ دیگری قابل قیاس باشد.

درست است که از دیرباز روحانیت شیعه با اهل بازار و کسب و کار مراوده داشته و با زمین و ملک بیشتر و تا اینجای کار اتفاق تازه‌ای رخ نداده اما اینکه بخشی از اموال عمومی و متعلق به یک حوزۀ علمیه را تولیت آن به مؤسسه‌ای خانوادگی واگذار کند با این پیشینه سازگار نیست و دلیلی جز ادغام دیانت و قدرت و سیاست ندارد و این تنها یکی از تبعات و آفات این مقوله است که سرباز کرده است.

 

منبع: خبر آنلاین
کیف پول من

خرید ارز دیجیتال
به ساده‌ترین روش ممکن!

✅ خرید ساده و راحت
✅ صرافی معتبر کیف پول من
✅ ثبت نام سریع با شماره موبایل
✅ احراز هویت آنی با کد ملی و تاریخ تولد
✅ واریز لحظه‌ای به کیف پول شخصی شما

آیا دلار دیجیتال (تتر) گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری است؟

استفاده از ویجت خرید ارز دیجیتال به منزله پذیرفتن قوانین و مقررات صرافی کیف پول من است.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 25
  • ناشناس
    1

    چطورتاقبل ازازگل پیشینه خوبی داشت وامام جمعه پایتخت ومشاوررهبربود اولاازگل برای حوزه علمیه است دوما موقوقفات علم الهدی چی سوما اونی که اورده باید جواب پس بده

  • تلمبه
    1

    همین الان نشستم تکیه زدم چای دبش زعفرانی تو دستم به تماشای باغ گیلاس نشستم انگاری توی باغ بهشت هستم خیلی خوشحال هستم به به حال میکنم تا هستم

  • محمد
    1

    چرا قوه قضایی سکوت کرده کجاس دادستان تهران.

    نظرات شما -
    • ناشناس
      1

      چاقو دسته خودش....

  • ترک
    2

    قدرت همیشه انسان را احمق می کند روحانیون دروغ می گویند بهشت جهنم را چون اگر اینها بودند روحانیان دست به دزدی نمی کردند وفریبکاری در وجود اینها است

  • ناشناس
    2

    همچنان منتظر اعلام نظر دادستان یا یک نفر که مردم را به حساب بیاورد، هستیم

  • ناشناس
    2

    بسیار بسیار زیبا و منطبق بر شرع و عقل نوشته آید . درود بر شرفتان

  • دلسوز
    3

    خدایا امثال یاشار سلطانی و روزنامه های دلسوز را از تمامی بلیات حفظ کن .آمین یا رب العالمین.

  • ناشناس
    3

    قیمت ها هزار برابر شده ولی حقوق را یک عده از خدا بی خبر22درصد اضافه کردن برای سایرسطوح

  • ناشناس
    2

    ایشان از همان زن وبچه دار هستند و اینکه آنها نان می خواهد. کل دنیا آتش بگبرد او باید به فرزندانش خدمت کند که واجب عینی است.

  • ناشناس
    12

    به نطر من قصاوت ممنوع بزارید واگذار بخدا خسرالدنیا وبالاخره کائنات هرکسی از ایران دزدی کرده به اعراب داده اختلاس کرده به خودش بر میگرده ودنیا دار مکافاته صبر خدا زیاده. خدا دیر گیر ولی شیر گیره

  • ناشناس
    2

    بنده سی ساله آهنگرم یه جای سالم تو بدنم نیست با دست آهن خم میکنم ابوی مرحوم ثروتی برام نگذاشت اما خدارو شکر یک معلم شریف بود .
    سالهاست به مردم عزیزم خدمت صادقانه میکنم با کمترین ساختم اما آینده به گفته خداوند از آن متقین است .
    والعاقبة للمتقین

    این چگونه عالم دینی است که به فرزندان خود نیاموخته دنیای فانی آینده ای ندارد؟
    و آنان چگونه بزرگ زادگانی هستند که برای کسب حرام امضای پدر جعل میکنند؟

    صدیقی نه تنها میبایست از همه مناصب خلع بشه بلکه بابت این عمل خیانتبارش باید در محکمه عدل به سزای عملش برسه

    خطاب این روزهای مردم به قوه قضائیه است
    اتقوا یوم الذی لا ینفع فیه مال و لا بنون

    نظرات شما -
    • ناشناس
      1

      درود بر پدرت و تربیتی که کرده (از ادبیات متن پختگی پیداست)

  • رامین
    3

    سانسور روزنامه های مستقل، فیلتر کردن فضای مجازی، محدود و کند کردن اینترنت و ... دلیل دارد...این دقیقا یکی از همان دلایل است

  • ناشناس
    1

    چه بسا با اطلاعاتی که مقامات و خانواده وفرزندانشون از حیف ومیل بیت المال ورانت وفساد یکدیگر دارن ،فرزندان این آقا هم ممکن هست گفته باشند ما از فرزندان و خانواده فلان مسول چی کم داریم که سهم خود از سفره انقلاب بر نداریم ،این نوشته بسیار دقیق و موشکافانه به موضوع پرداخته، احسنت

  • ناشناس
    2

    اصلا چرا باغ شهرداری که ملک عمومی است به حوزه داده شده اصل وقف باطل هست

  • علی
    1

    این مرفعان بی درد نگران چی باید باشند مگر قرار حقوقشان ۲۲ درصد اضافه شود ماهانه دریافتی از وزیر رفاه میگیرند مشکلی نیست آن آقا هم از کارگر بدبخت میدزدد میریزد بحساب این آقا زادگان ،عجب عدالت علی به به ،حکومت اسلامی به به

  • ناشناس
    2

    مشت نمونه خروار است مورد ایشان فاش شده ببینید بقیه چی هستند

  • ناشناس
    1

    چوب‌حراج‌زدن‌به‌شیعه‌بخاطر‌ثروت‌وقدرت..همه‌یک‌زنجیرند.

  • چای دبش باغ ازگل
    1

    اگردین و مذهب اختلاس ۳/۷میلیاردیه و دزدیدن حوزه علمیه ازگله نمی‌خوام چشمام دین و مذهب رو در ایران ببینه!!!

  • ناشناس
    1

    دور شو از برم ای واعظ و بیهوده مگوی
    من نه آنم که دگر گوش به تزویر کنم
    داستان شیخ گریان

  • مرحمت
    1

    خواسته ملت :اجرای عدالت حضرت علی...چرا سکوت کرده اند؟؟؟

  • ناشناس
    1

    چه بدروغ و چه راست چرا مسولین هواسشان راجمع نمی کنند تا مورد سو ءظن و سو ء استفاده قرار نگیرن

  • ناشناس
    0

    سفره معاویه خیلی چرب و شیرین است، همه را فریب می‌دهد به جز ...

  • ایرانی
    0

    مگه روحانیون نباید.مثل پیامبران وحضرت علی .ساده زندگی کنن..مگه امام خمینی نگفت روحانی عزیز باید در خدمت مردم ورفاع مردم گام برداره پس کو...گرانی.تورم.بدبختی رو فقط دیدم از این جماعت..سی سال دارم روز و شب کار میکنم .هنوز نتونستم برای خانواده ام رفاع واسایش فراهم کنم ولی امثال جناب صدیقی و هزار تا دیگه همچنین مثل پادشاه زندگی میکنن...هر آن چه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند....فقط وفقط میگم متاسفم...ای کاش پیش خدا هم بتونن جواب همین مردم رو بدن..زن ومرد پیر وجوان تحصیلکرده و غیره تا کمر خم شدن تو سطل زباله تا فقط بتونن شکم زن و بچه هاشون رو سیر کنن