تقی آزاد ارمکی: اصولگرایان نمی توانند کشور را از خطر نجات دهند/ نگذاریم نتیجه انتخابات فردا، انسداد و محدودیت باشد/ باید در دموکراسی 1+50 پیروز شویم
در آستانه انتخابات دور دوم ریاستجمهوری دوره چهاردهم، بحثها برای اقناع همدیگر میان آنها که در دور اول انتخابات شرکت کردند و آنها که شرکت نکردند، ادامه دارد.
تقی آزادارمکی، استاد بازنشسته جامعهشناسی دانشگاه تهران در گفتوگو با هممیهن اظهار کرده است که جریان اصلاحطلبی با قرار گرفتن در میانه میدان، این توانایی را دارد که در صورت پیروزی در انتخابات، راهی برای دموکراسی باز کند.
بخشهایی از مصاحبه را می خوانید:
*تحلیلتان از وضعیت سیاسی جامعه پس از کشیده شدن انتخابات ریاستجمهوری به دور دوم پس از مشارکت ۴۰درصدی در دور اول چیست؟ با تشکیل دوگانه پزشکیان و جلیلی جامعه را چگونه ارزیابی میکنید؟
این دوگانه جلیلی و پزشکیان هم که الان شکل گرفته، دوگانه مهمی است. بخشی خودش را اصولگرا میداند اما بیان بنیادگرایانه دارد و در مقابل بخشی خودش را اصلاحطلب میداند و بیان اصولگرایانه دارد. چیز عجیبی اینجا رخ داده است، یعنی اصلاحطلبش کسی است که سر نظام داد نمیزند، تهدید نمیکند و آمده که نظام را کمک کند و ارتقا بخشد؛ به عبارتی این بخش اصلاحطلبیِ اصولگرا است. در آن سمت اصولگرایی وجود دارد که بنیادگراست و به ترتیب جامعه، فرهنگ و نظام سیاسی را تهدید میکند.
*بخشی از افرادی که قائل به عدم مشارکت در انتخابات پیشرو هستند، میگویند جامعه ایران این راه را در سالهای ۷۶، ۹۲ و ۹۶ رفته و انتخابات ۱۴۰۳ تکرار همان تجربه است. سوال این است که میتوان فضای سیاسی فعلی جامعه را با آنچه در دهه ۷۰ و ۹۰ وجود داشت، یکی دانست؟
اصلاحطلبی دیروز میخواست نظام سیاسی را اصلاح کند اما اصلاحطلبی امروز میخواهد نیازهای مردم را پاسخ دهد؛ یعنی دو مسیر متفاوت است. به همین دلیل است که این اصلاحطلبی مدال 1403 قطعاً راهی برای دموکراسی و مهم شدن جامعه خواهد یافت. اگر اصلاحطلبی امروز خوب بتواند بازی کند و مسائل جامعه را حل کند، کنار اصلاحطلبان بیرون قرار خواهد گرفت و بر حجم جامعه میافزاید. این موضوع را از نظر آماری به شکل دیگری بگویم. آن 17 تا 20 درصدی که آمدند و مشارکت را به 40 درصد رساندند، چنانچه بیرون بروند نظام سیاسی زمین خواهد خورد و دوره سختی آغاز میشود. تا دیروز اگر اصلاحطلبی بیرون میرفت، نیرویی برای جایگزینی وجود داشت، چنانچه وقتی آقای موسوی و خاتمی بیرون رفتند، بخش میانهرویی مثل آقای هاشمی و روحانی وجود داشت که جایگزین شدند اما امروز دیگر سرمایه جایگزین وجود ندارد.
*دیدگاه دیگری که شنیده میشود و این روزها هم در بخشی از آن ۶۰درصد شاهد آن بودیم، این است که فرقی ندارد چه کسی رئیسجمهور شود. میتوان به این تحلیل قائل بود؟
این حرف را همین بخش اصلاحطلبی به خورد جامعه دادهاند و حالا هم میبینیم که جامعه همان حرف را پس میدهد. ولی در واقع اینطور نیست، نظام سیاسی مستأصل است. نظام سیاسی با محوریت اصولگرایی حتی میانهرو و اصولگرایی رادیکال در استیصال قرار گرفته و نمیتواند کاری کند و دچار ضعف مفرط شده است. البته به این معنی نیست که حاکمیت گفته که اصلاحطلبان بیایند، ولی همین آمدن اصلاحطلبان یک آگاهی در حاکمیت هم ایجاد شده است. به همین علت است که در دعوای قالیباف و جلیلی حاکمیت نیامد نقش یکسانساز را ایفا کند. به نظرم حاکمیت دچار ضعف فراوان شده و احساس خطر میکند و اصولگرایی هم نمیتواند آن را نجات دهد. در همین موقعیت است که میتوان کار کرد. اگر یک رئیسجمهور اصلاحطلب بیاید و وسط قرار بگیرد، به جای اینکه با حاکمیت منازعه کند، اقدام به رفاقت با جامعه کند، راه اصلاح نظام اجتماعی و سیاسی پیش خواهد آمد و ما با دورهای جدید روبهرو خواهیم شد.
این سناریویی است که میتواند تا چند سال دیگر محقق شده و تمام سرمایه ایرانیان در باب ترقیخواهی و جمهوریخواهی را نابود کند و سیستمی شبیه سیستم عباسیان را حاکم میکند. حرف آخرم این است که ما الان در این دوره خاص تاریخی نیازمند این هستیم که همه را قانع کنیم که در دموکراسی 1+50 پیروز شویم و بعد از آن دنبال دموکراسی 70 درصدی باشیم. این پیروزی باعث خواهد شد که ما اولاً دنبال خشونت نرویم، ثانیاً مدافعان حکومت اسلامی (در برابر جمهوری اسلامی) به حاشیه بروند و نهایتاً کارشناسان و صاحبان تخصص بیایند و کار جامعه را پیش ببرند.
اصول گرایان برای نابودی مردم وایران آمده اند برای ابادکردن نیامده اند
ای بابا هر ننه قمری را پیدا میکنند و دست به دامنش میشند تو رای نمیاری تلاش نکن!!!!!
ارمگی! این دیگه از کجا پیداش شد
فقط به امید خدا پیروزی دکتر پزشکیان