چرا حشرات زیادی در دنیای اطراف ما زندگی می کنند؟
حدود یک میلیون گونه از حشرات شناسایی شده اند و از طرفی حدود ده میلیون گونه از حشرات منتظر نامگذاری هستند.
اگر نگاهی گذرا و سطحی به اطراف خود انداخته باشید حتما دریافته اید که حشرات مختلف و گوناگون و زیبایی در اطراف شما زندگی می کنند که شاید شما حتی نام آن ها را هم نمی دانید. اما آیا تا بحال به این موضوع فکر کرده اید که؛
حشرات چگونه هستند؟
از جمله خانواده بندپایان محسوب می شوند، یک نوع از بی مهرگان، یعنی جانورانی که ستون فقرات ندارند. جالب است بدانید که؛ حشره در لاتین Insect و به معنی بخش بخش است و از این رو همه یک بدن سه بخشی (سر، سینه و شکم)، سه جفت پای بنددار (تاشو)، چشمهای مرکب (دارای چند بخش) و دو شاخک دارند.
پاها (و بال ها، اگر بال داشته باشد) به سینه وصل شده است و حشرات از میان سوراخهایی به نام سوراخ تنفسی تنفس میکنند. حشرات از تخم بیرون میآیند.
حدود یک میلیون نوع مختلف از حشرات وجود دارد و تعداد خیلی بیشتری از حشرات وجود دارند که هنوز کشف نشده اند. حشرات در طول دوره سیلورین از ۴۳۸ تا ۴۰۸ میلیون سال پیش (خیلی قبل از این که دایناسورها ظاهر شوند) تکامل پیدا کرده اند.
بزرگترین حشرهای که تاکنون زندگی کرده است سنجاقکی به نام مگانورا است. این حشره ماقبل تاریخ که پرواز میکرده، در حدود ۲۵۰ میلیون سال قبل زندگی میکرده و فاصله میان دو انتهای بالش حدود دو پا (حدود ۶۱ سانتی متر) بوده است.
دلیل تنوع و تعداد زیاد حشرات
جواب این پرسش که چرا این همه مختلف در جهان وجود دارد تکامل است.
بد نیست بدانید؛ زیست شناسان دانشگاه هاروارد حدس میزنند که ۶۳۰۰ گونه از خزندگان، ۹۰۴۰ گونه از پرندگان و ۴۰۰۰ گونه از پستانداران نام گذاری شده اند که همه آنها مهره دارند. یعنی هستند که ستون فقرات دارند. مهره دارانی که تاکنون نامگذاری شده اند حدود ۴۲۵۸۰ گونه را شامل میشوند.
این در حالی است که حدود یک میلیون گونه از حشرات شناسایی شده اند و بعضی از دانشمندان فکر میکنند که هشت میلیون یا ده میلیون گونه از منتظر نامگذاری هستند، بدین معنا که؛ یک گونه به گروهی از موجودات زنده با ویژگیهای مشترک زیاد اطلاق میشود.
چگونه ممکن است این طوری شده باشد؟ چگونه امکان دارد که این همه انواع وجود داشته باشد و چرا؟
پرفسور «ریچ زاک» مدیر موزه دانشگاه ایالتی واشنگتن عقیده دارد یک دلیل برای این که این همه گونههای حشره وجود دارد این است که هر یک با تخصصی تطبیق پیدا کرده اند. بطور مثال؛ بیش از یک سوم همه گونههای شناخته شده حشرات، سوسکها هستند.
گروهها و جمعیتهای گونههای سوسکها میتوانند به دلایل مختلف با هم متفاوت شوند. شاید آنها از دیگران جدا افتاده اند. شاید آب و هوا یا ذخیره غذایشان تغییر کرده.
تصور کنید که یکی از گونههای سوسکها مدفوع دایناسور "برونوتوسوروس" را دوست داشته است. آنها کاملاً از این وضع راضی بودند که باز هم به خوردن این مدفوع ادامه بدهند. این غذا دنیای آنها بود!
اما بعداً برونوتوسوروس شروع به ناپدید شدن کرد. شاید چند تا از این سوسکها آن قدر گرسنه بودند که شروع کردند به خوردن نمونه کمی از مدفوع دایناسور گیاهخوار دیگری و شاید بعضی از این سوسکها واقعاً توانستند که این مدفوع جدید را بدون درد معده کشنده هضم کنند.
چیزی هم که موجب میشود انتخاب طبیعی کار کند این است که هر فردی با فرد دیگر متفاوت است. به این ترتیب شاید بعضی از افراد در میان سوسکها توانستند مدفوع جدید را هضم کنند و این توانایی را به بچه هایشان منتقل کنند.
شاید بعضی از آنها این حس چشایی برای مدفوع دایناسور دیگری را در سراسر مرداب گسترش داده باشند و نه تنها این ماده غذایی را توانستند هضم کنند بلکه آن را دوست هم داشتند!
با گذشت زمان آن چه که این سوسکها را متفاوت کرده این بوده که انواع مختلف مدفوعها را هضم میکردند و در همان حین زاد و ولد هم میکردند.
بنابراین آنها همه گونههای جدیدی شدند و تا حدی این تفاوت ادامه یافت که دیگر بیش از این اصلاح نژادیای انجام نمیشد. حالا به این فکر کنید که همین طور که آب و هوا تغییر میکرد، جمعیتهای مختلف هم با شرایط مختلف تطبیق پیدا میکردند.
مسلماً کوچکند و ما بزرگیم و آن ها در مقایسه با پستانداران که بزرگتر هستند، در مقیاسهای متفاوتی هم از نظر طول عمر و هم از نظر فضایی که اشغال میکنند، زندگی میکنند و تکامل مییابند. حشرات میتوانند ژنها را از میان چرخه زندگیشان که در طول چند هفته کامل میشود، منتقل کنند.
در حالی که ما در طول دههها این کار را انجام میدهیم. این حرف به این معنی است که هنگامی که از مسکن طبیعیشان دور میشوند و تخصصی در یک تغذیه پیدا میکنند، هم به خاطر این که کوچکتر هستند و هم به خاطر این که سریعتر تکامل پیدا میکنند، مستعد تشکیل گونههای جدیدترند.
اما در مورد ما قضیه چگونه است؟
ما مدت زمان بیشتری طول میکشد تا تغییر کنیم. ما هم از همان شرایط تطبیق استفاده میکنیم و در طول زمان با آب و هوایی که در آن زندگی میکنیم تطبیق پیدا میکنیم. با همین فرایند است که نسخههای مختلفی از ما انسانها در جهان منتشر شده است.
17