از شهادت رئیسی و رجایی تا عزل بنی صدر
دولت هایی که به پایان راه نرسیدند/ ماجرای «کفیل» شدن مهدوی کنی/ شورای موقتی که کشور را در بحران سال 60 اداره کرد چه کسانی بودند؟
از بعد انقلاب اسلامی در سال 1357 تا کنون، سه بار دولت حاکم بر ایران در میانه راه به علت عزل یا شهادت رئیس جمهور، به کار خود پایان داده است. دو مرتبه در سال 1360 و یک بار در سال 1403.
به گزارش خبر فوری، شهادت سید ابراهیم رئیسی و همراهانش بسیاری را به یاد شهادت محمدعلی رجایی در سال 1360 انداخت. به نظر می رسد همانند سال 1360 در سال 1403 نیز اتفاق خاصی برای ساختار سیاسی ایران نیفتد، چرا که وضعیت سیاسی ایران به مراتب باثبات تر از آن سال ها است.
سال 1360 با وجود التهاب حاصل از منافقین و جنگ با عراق، عدم حضور رئیس جمهور هیچ آسیبی به دولت و امور اجرایی کشور وارد نساخت و انتخابات ریاست جمهوری خیلی زود برگزار شد. اما علت این مساله چیست؟
برای فهم این نکته باید مروری بر حوادث و جریانات آن سال ها داشته باشیم.
ماجرای بنی صدر و شورای ریاست جمهوری اول
لازم به ذکر است که از بعد انقلاب اسلامی در سال 1357 تا کنون، سه بار دولت حاکم بر ایران در میانه راه به علت عزل یا شهادت رئیس جمهور، به کار خود پایان داده است. دو مرتبه در سال 1360 و یک بار در سال 1403.
نخستین بار دولت ابوالحسن بنی صدر بود که به دلیل استیضاح و حکم عدم کفایت سیاسی مجلس عزل شد و از قدرت کنار رفت. در آن زمان، محمدعلی رجایی نخست وزیر بود. طبق اصلی 130 و 131 قانون اساسی کشور، در صورت عزل یا فوت یا مریض شدن و غیبت بیش از 2 ماه رئیس جمهور، شورایی سه نفره باید کشور را اداره و در طول 50 روز مقدمات برگزاری مجدد انتخابات ریاست جمهوری را فراهم کنند.
در قانون اساسی نخستین (قبل از بازنگری در سال 1368) اعضاء شورای سه نفره نخست وزیر، رئیس مجلس شورای ملی و رئیس دیوان عالی کشور بودند که بعد از بازنگری سال 68 تبدیل به معاون اول رئیس جمهور، رئیس مجلس شورای اسلامی و رئیس قوه قضائیه شدند. در سال 1360 محمد علی رجایی (به عنوان نخست وزیر)، اکبر هاشمی رفسنجانی (رئیس مجلس) و سید عبدالکریم موسوی اردبیلی (رییس دیوان عالی کشور) به عضویت شورای ریاست جمهوری درآمدند. طبق حکم اعضاء شورای سه نفره، یک «کفیل» به عنوان مجری موقت احکام دولت و برگزار کننده انتخابات ریاست جمهوری انتخاب شد. این فرد آیت الله مهدوی کنی بود که طی 40 الی 50 روز انتخابات جدید را برگزار کرد.
ماجرای بمب گذاری در دفتر نخست وزیری و شورای ریاست جمهوری دوم
در انتخابات مرداد 1360، محمدعلی رجایی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد و محمدجواد باهنر نیز به عنوان نخست وزیر برگزیده شد.
دولت در اوج التهابات تابستان سال 60 شکل گرفت اما خیلی زود به علت بمب گذاری در دفتر نخست وزیری از بین رفت. محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر شهید شدند و بار دیگر شورای ریاست جمهوری مسئول اداره امور کشور شد. این بار نخست وزیر هم مانند رئیس جمهور شهید شده بود و به همین دلیل، یک عضو شورای سه نفره کم بود.
برای پر کردن این خلاء شورای دونفره یعنی آیت الله رفسنجانی و آیت الله موسوی اردبیلی ابتدا یک فرد را به عنوان نخست وزیر موقت به مجلس پیشنهاد کردند. نهایتا از بین گزینه های موجود، آیت الله مهدوی کنی به مجلس معرفی گردید و با کسب اکثریت آراء به عنوان نخست وزیر موقت انتخاب شد. بعد از این اتفاق، آیت الله مهدوی کنی به عنوان کفیل و مجری ریاست جمهوری نیز برگزیده شد و کابینه جدیدی به مجلس معرفی کرد.
کابینه آیت الله مهدومی کنی تا حد زیادی همانند کابینه شهید رجایی و باهنر بود و به همین دلیل، ساختار دولت حفظ شده و بر همان طریقی حرکت کرد که پیش از این حرکت می کرد. در نهایت، مقدمات برگزاری انتخابات ریاست جمهوری جدید فراهم شد. سومین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران در ۱۰ مهر ۱۳۶۰ برگزار شد. قرار بود آیت الله مهدوی کنی هم در این انتخابات نامزد شود اما قبل از برگزاری انتخابات انصراف داد و در نهایت، آیت الله علی خامنه ای پیروز انتخابات گردید و به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد.
بدین ترتیب، بحران سیاسی سال 60 به پایان رسید و دولت وقت توانست به مدت دو دوره 4 ساله بر کشور حاکم شده و ایران را در وضعیت سخت جنگ و تحریم اداره کند.
البته دوران ریاست جمهوری آیتالله خامنهای نیز زودتر از موعد به پایان رسید. با این تفاوت که اینبار انتخاب ایشلن به عنوان مقام رهبری، راه را برای برگزاری انتخابات زودهنگام باز کرد.
حالا پس از سالها، دوباره موضوع کفالت ریاست جمهوری با شهادت آیتالله رئیسی مطرح شده و باید دید این دوره ۵۰ روزه گذار چطور طی خواهد شد.
جانم فدایت سید رئیسی . جانم فدایت رئیس جمهور مظلومم
باوجودبالگردهای پیشرفته تر چرا ازاین نوع استفاده شد،؟
چرا درهوایی مه آلود با دید 5متر این سفر مهم انجام شد؟
چرا با تولید اینهمه پهباد ،پهباد امدادگر ساخته نشد؟
و اینهمه چراها را در طول تاریخ انقلاب اگرجواب می دادید دیگر شاهد این صحنه ها نیودیم
ی سوال از این حادثه چه کسی سود میبره ؟
اونی که از بودنش ضرر می کرد.
شهادت آقای رئیسی فراتر از یک رئیس جمهور یک کشور در جهان بود وهمانند یک رهبر بزرگ وقتی در ۷تا۸کشور جهان بین یک تا سه روز عزای عمومی اعلام میشه شورای امنیت ملل یک دقیقه سکوت به احترام ایشان و نزدیک ۱۰۰کشور دنیا پیام تسلیت میگن چه دوست و چه دشمن،وآن همه ناراحتی که در کشور به خاطر این فقدان در بین مردم شکل گرفته فقط علتش همان محبوبیتی است که به واسطه الطاف الهی برای بنده شایسته خودش ایجاد میکند
آره واقعاً در حد دویستا کهکشانه