سفر به عصر قاجار؛ اردکی که عاشق خواجۀ دربار شده بود
در بخشی از کتاب روزنامۀ خاطرات ناصرالدین شاه، شرح حال یک اردکِ عاشق ذکر شده که همیشه و همه جا همراه و ملازم یکی از خواجههای دربار به اسم حاجی رحیم بوده است.
«پارسال که امینالسلطان قم رفته بود، در مراجعت، از رودخانۀ قم این اردک را گرفته، خودش برای ما آورد. توی حوض دیوانخانه انداختیم. این اردک حنایی رنگ است؛ طبعاً عاشقپیشه است؛ همیشه باید به یک نفر عشق بورزد.
چندی به یکی از قوهایی که توی حوض دیوانخانه هستند عشق داشت، به طوری که هرجا آن قو میرفت، او را تعاقب میکرد. بعد از مدتی عشق قو تمام شد؛ به حاجیرحیم خواجۀ لیلاخانم عاشق شد، هر جا حاجیرحیم میرود دنبال او میرود.
به طوری عشق به حاجیرحیم پیدا کرده است که وقتی به مرغهای آبی و قوها نان میدهند، این اردک ابداً نمیرود، از مرغِآبی بودن استعفاء داده و مرغِ خشکی شده؛ عقب حاجیرحیم را وِل نمیکند، متصل پای حاجی و روی حاجی را میبوسد و اگر کس دیگر نزدیک او برود حمله میکند و با نوکش میزند.
قربون اون روزا
اردک ها واقعا احساسی آند اردک ما بابا می گه
خداوند اردکها را دوست دارد...ولی مرغها جلبند...
ای خدا چه بامزه بود