کارکرد معکوس…
طبیعی است که پس از نمایش آثاری چون «زهرمار» در جشنواره فجر، نظراتی از این قبیل مطرح شود که «جای چنین فیلمهایی در جشنواره فجر نیست».
فارغ از این که چنین نظراتی از سر تحقیر فیلم بیان میشوند یا بهعنوان بحثی کاملاً جدی و به دور از طعنه، نکته این است که بحث غالباً از نقطهنظر جشنواره یا هیئت انتخاب مطرح میشود: یعنی پرسش این است که چرا اعضای هیئت انتخاب فیلمی را با این ویژگیها پذیرفتهاند یا چنین فیلمی بر اساس چه معیاری ویژگیهای حضور در جشنواره فجر را پیدا کرده است. اما بیایید اینبار از طرف دیگری به قضیه نگاه کنیم: آیا نمایش فیلمی چون «زهرمار» در جشنواره فجر، میتواند به اکران موفقتر آن کمک کند یا، برعکس، ممکن است به موفقیت فیلم در نمایش عمومی ضربه وارد کند؟
اولین پرسش در این زمینه، این است که مگر «زهرمار» چه ویژگی خاصی دارد که باعث میشود این سؤال در موردش محوریت پیدا کند؟ پاسخ این است که «زهرمار»، از جمله فیلمهایی است که مستقیماً (اگر نگوییم «صرفاً») برای مواجهه با مخاطب عام ساخته میشوند. این جمله بههیچوجه بار منفی ندارد. اتفاقاً درود بر جواد رضویان که تکلیفاش با خودش روشن است: اگر میخواهد از الگوهای پذیرفتهشده فیلمهای عامهپسند استفاده کند، میداند هدفاش چیست و اگر اشارات اجتماعی را در ساختهاش میگنجاند، میداند این اشارات قرار است - احتمالاً - برای کدام گروه از مخاطبان جذاب باشد. اتفاقاً جریان اصلی سینما به چنین فیلمهایی نیاز دارد. اما در کارآمد بودنِ حضور در جشنواره فجر برای چنین فیلمهایی باید تردید داشت. به نظر میرسد حضور در جشنواره فیلم فجر، لااقل در دو حالت میتواند برای چنین فیلمهایی مفید باشد: اول اینکه با فیلمی روبهرو باشیم که پتانسیل جنجالی شدن داشته باشد (مثل «گشت ارشاد») و دوم در شرایطی که فیلم واجد خصوصیاتی باشد که آن را از دیگر محصولات کمدی متمایز کرده و منجر به واکنشهای مثبت منتقدان شود: اتفاقی که خود میتواند بهعنوان یک تبلیغ برای فروش بیشتر فیلم به کار رود. به عنوان مثال، فیلمنامه و کارگردانی محکم «ورود آقایان ممنوع» باعث شد تا اکران فیلم در جشنواره فجر با استقبال خوب منتقدان روبهرو شود و همین، به شکلگیری یک موج رایگان تبلیغی برای فیلم منجر شد؛ یا، از سوی دیگر، بازیهای فرمی و ارجاعات پیمان قاسمخانی در «خوب، بد، جلف» شاید برای خیلی از تماشاگران عادی قابلتشخیص نبود اما منتقدان، با درک برخی ظرافتها در این ارجاعات، واکنشی قابلقبول به «خوب، بد، جلف» داشتند و موجی مشابه به راه انداختند.
اما بهنظر نمیرسد اولین ساخته بلند سینمایی رضویان از هیچکدام از این ویژگیها برخوردار باشد. "زهرمار" نهتنها فاقد عناصر جنجالبرانگیز بهنظر میرسد، بلکه برخی از پیشبینیهای احتمالی را هم نقش بر آب میکند. فرض کنید مخاطبی برای اولین بار با تصویری از سیامک انصاری و شبنم مقدمی (با گریمهای خاصشان در این فیلم) روبهرو شود. این احتمال قوی وجود دارد که او بهسرعت به فکر مضامینی چون ریاکاری در پوشش مذهب، و ایدههای کمیک با بار اروتیک بیافتد. همینها میتوانند - برای عدهای از مخاطبان - انگیزههای اولیهای برای تماشای فیلم محسوب شوند. حالا فکرش را بکنید که ایدههای مربوط به فیلم «زهرمار» (چه از طریق مطالب نویسندگان و چه بهصورت شفاهی) به گوش عدهای از این مخاطبان برسد و آنها متوجه شوند که آنچه فکر کرده بودند چندان درست نیست و در «زهرمار» بهندرت ممکن است به شوخیهای جنسی یا مذهبی برخورد کنیم. در چنین شرایطی، این خطر برای سازندگان «زهرمار» وجود دارد که گروهی از مخاطبان خود را از دست بدهند.
از سوی دیگر، پیش از نمایش «زهرمار» در سالن رسانه هم قابلحدس بود که فیلم با واکنش چندان گرمی از سوی منتقدان روبهرو نخواهد شد. جنس فعالیت رضویان در سالهای اخیر بهگونهای بود که نوعی پیشداوری خاص را در مورد او بهوجود میآورد و «زهرمار» خیلی هم با این پیشداوری فاصله ندارد. بنابراین «زهرمار» هیچکدام از دو شرط ذکرشده را ندارد و به نظر میرسد ارائه به جشنواره فجر، میتواند کارکردی معکوس در موفقیت آتی اینچنین فیلمهایی داشته باشد. شاید برای سازندگان این آثار، بهتر باشد که فیلمشان را، بدون هیچگونه پیشنمایش و صرفاً با تبلیغات مناسب و کنجکاویبرانگیز روانه اکران کنند.
منبع: دنیای تصویر
1981