مغرب سفیر خود را از ایران خارج کرد/ اختلاف ۲ کشور کجاست؟
وزارت خارجه مغرب رسماً با بستن پرونده بحران دیپلماتیک با الجزایر به ماموریت سفیرش در این کشور پایان داد و همزمان از پایان مأموریت سفیرش در ایران و عدم انتخاب جانشین برای این دو سفیر، خبر داد.
پس از قطع روابط دیپلماتیک، دولت مغرب به عنوان بخشی از یک حرکت گسترده دیپلماتیک پس از تمدید ماموریت سفرایش در برخی کشورهای آفریقایی، اروپایی و آسیایی، رسما به مأموریت سفرای خود در ایران و الجزایر پایان داد.
به نوشته پایگاه خبری «المغرب الیوم»، مقرر شده است که از ۱۴ دسامبر گذشته (۲۳ آذرماه) به وظایف «حسن عبدالخالق» به عنوان سفیر پادشاهی مغرب در جمهوری الجزایر و نیز ماموریت «حسن حامی» به عنوان سفیر مغرب در جمهوری اسلامی ایران در همین تاریخ پایان یابد بدون اینکه هیچ جانشینی برای آنها انتخاب شود.
بر اساس این گزارش، اختلاف مغرب با ایران به سه سال پیش بر میگردد، زمانی که «ناصر بوریطه»، وزیر امور خارجه و همکاری آفریقا در آن زمان از قطع روابط دیپلماتیک مغرب با ایران خبر داد و مدعی شد که این تصمیم «به دلیل حمایت آن و متحد لبنانیاش "حزب الله"، از جداییطلبان "پولیساریو" از طریق "امیر موسوی" رایزن فرهنگی سفارت ایران، که متهم به نظارت بر فرایند گسترش تشیع در جهان عرب و آفریقا است»، اتخاذ شد.
با وجود اختلافات قدیمی، ایران همچنان از اتهامات وارده به خود در خصوص حمایت از «پولیساریو» اعلام برائت میکند و مقامات این کشور در هر مناسبت در راستای سیاست تهران در برقراری دوستی با تمامی کشورهای جهان، از مغرب برای از سرگیری روابط دعوت به عمل میآورند، تا شاید تغییرات بین المللی کنونی آبهای روابط دیپلماتیک میان دو کشور را به مجاری اصلیاش بازگرداند.
اما الجزایر، چهارماه پیش از قطع روابط دیپماتیک با مغرب و بسته حریم هوایی خود بر روی هواپیماهای مدنی و نظامی این کشور خبر داد و اعلام کرد که این تصمیم را در پاسخ به سیاستهای یکجانبه مغرب اتخاذ کرده است. الجزایر چند هفته پس از اعلام قطع روابط دیپلماتیک با مغرب، سفیر خود را از پایتخت این کشور فرا خواند.
وزیر خارجه الجزایر تصریح کرد: «حاکمان کنونی مغرب در توهم خودمختاری جعلی در صحرای غربی به سر میبرند... پادشاهی مغرب تعهدات خود مبنی بر برگزاری همهپرسی را کنار گذاشته است. مغرب تنها کشور عربی در شمال آفریقاست که با عضویت اسرائیل به عنوان عضو ناظر در اتحادیه [آفریقا] موافق کرده است».
این در حالی است که روابط میان این دو کشور چندین دهه است که به دلیل پروندههای مرزهای زمینی و منطقه مورد منازعه صحرای غربی با تنشهای و اختلافات زیادی همراه است.
از سوی دیگر الجزایر، مغرب را به حمایت و پشتیبانی از گروه جدایی طلب «الماک» در منطقه «القبائل» که از نظر الجزایر، یک گروه تروریستی است، متهم میکند.
مقامات الجزایر میگویند که دو گروه الماک و «رشاد» در پشت پرده آتشسوزیهای اخیر در منطقه القبائل قرار دارند و الماک عامل اصلی قتل و آتش زدن یک جوان به نام «جمال بن اسماعیل» است.
شورای عالی امنیت الجزایر یک هفته پیش از قطع روابط دیپلماتیک با رباط، طی نشستی اعلام کرد که گروه الماک از برخی طرفهای خارجی بویژه مغرب و رژیم صهیونیستی حمایت و پشتیبانی دریافت میکند. لذا اقدامات خصمانه مکرر مغرب علیه الجزایر مستلزم بازنگری روابط بین دو کشور و تشدید نظارت امنیتی در مرزهای غربی است.
پیش از این، نیز رسوایی نرمافزار جاسوسی پگاسوس روی داد که بنا بر تحقیقات بینالمللی، الجزایر بزرگترین هدف این برنامه بود. در فهرست ۵۰،۰۰۰ نفری که تحت جاسوسی قرار گرفتند؛ ۶۰۰۰ الجزایری از جمله شخصیتهای سیاسی و نظامی ،روزنامهنگاران و تجار این کشور نیز وجود داشتند.
به نوشته روزنامه فرانسوی لوموند که یکی از طرفهای این تحقیقات بود، مقامات مغربی که برنامه جاسوسی اسرائیل را به دست آورده بودند، الجزایر را تحت نظارت دقیق قرار داده بودند.
این در حالی بود که هنوز الجزایر، مغرب را به دلیل اقدام سفیر این کشور در سازمان ملل متحد که با ارائه یادداشتی به کشورهای غیرمتعهد، خواستار به رسمیت شناختن حق تعیین سرنوشت مردم القبائل در شمال الجزایر شده بود، نبخشیده بود. این اقدام در واقع اتخاذ گامی رسمی از سوی مغرب در حمایت از جداییطلبان در این منطقه بود. به همین دلیل، مقامات الجزایر خواستار توضیح رسمی در این خصوص شدند، اما مغرب به سکوت بسنده کرد.
الجزایر همچنین اقدام مغرب در میزبانی وزیر خارجه رژیم صهیونیستی و دادن اجازه به او برای اظهارنظر خصمانه علیه الجزایر را بشدت محکوم و در خصوص آنچه که در خفا در این زمینه در جریان است، ابراز نگرانی کرد.
تمامی این رویدادها بر روابطی که پیش از این نیز از تنشی مزمن رنج می برد، تأثیر گذاشت. زیرا بر کسی پوشیده نیست که ارتباط زمینی بین دو کشور از سال ۱۹۹۴ قطع شده است و مبادلات تجاری و دیگر روابط بین این دو کشور بزرگ همچنان در حاشیه قرار داشت.
طبق قانون اساسی تان و سایر بیانیه های حکومتی. حکومت ایران موظف است که از این جنبش ها حمایت کند. چرا همه چیز را تکذیب می کنید. دروغ تو روز روشن که نمی شود. حالا مگه تشیع چه گلی بر سر مردم ایران زده که می خواهید انرا هم صادر و توسعه بدهید؟؟؟؟
مرحبا به دولت مغرب.