ستون نویس واشنگتن پست مطرح کرد
یک روایت بیواسطه از زندگی کابوسوار کرانه باختری
الگویی از سلطه اسرائیل و سوء استفاده های گاه به گاه بود که زندگی روزمره را برای بسیاری از فلسطینیان به وضعیتی تحقیرآمیز تبدیل می کند و مانعی بر سر ایجاد آینده ای صلح آمیز میان اسرائیلی ها و فلسطینیان است آینده ای که هر دو طرف می گویند خواستار آن هستند.
دیوید ایگناتیوس؛ ستون نویس واشنگتن پست نوشت: روستانشینان ساکن زونوتا پیش از خروج آن منطقه وسایل شان را بسته بندی میکردند. آنان مجبور به ترک محل سکونت شان هستند، زیرا خشونت شهرک نشینان اسرائیلی در کرانه باختری به طور چشمگیری افزایش یافته و برخی از جوامع فلسطینی تصمیم به ترک روستاهای خود گرفتند.
"اکرام قرآن" روی پشت بام خانه اش در البیره در کرانه باختری ایستاده و به تپهای ۱۰۰ متر دورتر اشاره میکند جایی که سالها پیش زمانی که یک دختر بچه بود در میان درختان انجیر و زیتون پرسه میزد. او میگوید: "آن زمان آنجا مکانی برای نفس کشیدن بود". اکنون چیزی که او میبیند حصار سیم خاردار در امتداد تپه است جایی که یک شهرک نشین اسرائیلی به نام "پساگوت" برپا شده است.
چهار سرباز اسرائیلی حدود پنج دقیقه بعد از پایین آمدن ما از پشت بام از راه میرسند. آنان میگویند برای مسائل امنیتی خواستار مشاهده مدارک شناسایی من و قرآن هستند. پس از بررسی اسامی مان مدارک را باز میگردانند و به پست خود در دروازه شهرک اسرائیلی نشین میروند. ما خوش شانس بودیم. قرآن میگوید اواخر ماه گذشته یک جوان ۲۰ ساله فلسطینی در خیابان مجاور خانه اش در جریان تظاهرات مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد.
زمانی که سربازان اسرائیلی رفتند قرآن به من گفت: "این ظلم آشکار آنان علیه ماست". خانواده او خانه شان را در سال ۱۹۶۱ میلادی ساخته بودند. اسرائیلیها دو دهه پس از آن به دنبال تصرف کرانه باختری در جریان جنگ ۱۹۶۷ میلادی شروع به ساخت شهرکهای خود کردند. امروز او در خانه خود که در بخش کوچکی از منطقه شناخته شده به نام C میباشد به سر میبرد جایی که ۶۰ درصد کرانه باختری تحت کنترل کامل اسرائیل است و قرآن احساس ناتوانی میکند.
جنگ ویرانگر غزه در فاصله ۹۶ کیلومتری ما در حال وقوع بود، اما قرآن مانند اکثر فلسطینیان کرانه باختری که در هفته گذشته با آنان ملاقات داشتم در مورد خشونت صحبت نمیکند. آنان عصبانی هستند، اما در عین حال ترسیده اند. قرآن کسب و کاری در زمینه طراحی گرافیک در رام الله دارد. او میخواهد به کارش ادامه دهد و زنده بماند. در لحن سخنان اش خشم ستیزه جویانه نمیبینم بلکه بیشتر غم و اندوهی در حد ناامیدی نهفته است.
من هفته گذشته به مدت سه روز به کرانه باختری سفر کردم و از تپههای خشک الخلیل در جنوب تا ارتفاعات نابلس در شمال آن منطقه را دیدم. آن چه من دیدم الگویی از سلطه اسرائیل و سوء استفادههای گاه به گاه بود که زندگی روزمره را برای بسیاری از فلسطینیان به وضعیتی تحقیرآمیز تبدیل میکند و مانعی بر سر ایجاد ایدهای صلح آمیز میان اسرائیلیها و فلسطینیان است آیندهای که هر دو طرف میگویند خواستار آن هستند.
رانندگی در جادههای کرانه باختری خود گویای مسئله است. اینجا یک راه حل "دو پلاکی" وجود دارد. شهرک نشینان اسرائیلی با پلاکهای زرد روی بزرگراهی به نام مسیر ۶۰ که به خوبی محافظت میشود رانندگی میکنند در حالی که فلسطینیان با پلاکهای سفیدی در جادههای کوچک و پر از دست انداز حرکت میکنند. از تاریخ ۷ اکتبر بسیاری از ورودیهای روستاهای آنان اغلب بسته شده است. من در سفری با یک تاکسی اسرائیلی با یک راننده فلسطینی بخشی از آن چه در هر دو فضا میگذرد را با چشمان خود دیدم.
نگهداشتن فلسطینیان و بازرسی آنان، تحقیر آن جمعیت و تجاوز آشکار به حقوق شان به یک روال بد تبدیل شده است. "سامر شلبی" که راهنمای من در منطقه نابلس بود گفت: "اگر من در یک ماشین پلاک زرد باشم آیا این خون ام را تغییر میدهد؟ "
این سفر ذهن مرا به آن چه ممکن است در روز پس از پایان جنگ غزه رخ دهد برد. بایدن رئیس جمهور امریکا و رهبران جهان امیدوارانه درباره ایجاد یک کشور فلسطینی پس از شکست حماس صحبت میکنند. من هم دوست دارم این اتفاق رخ دهد، اما مردم در اینجا در مورد موانعی که در مقابل چشمان مان برای تحقق آن آرزو وجود دارد آگاهی کامل دارند و آن را لمس میکند.
شما در اینجا فشارهای روزانه اشغالگرانه اسرائیل بر فلسطینیان را میبینید و همین موضوع امید مشترک برای تشکیل کشور فلسطین را تبدیل به یک افسانه میسازد. شهرک نشینها و پاسگاههای اسرائیلی بر فراز تپههای کرانه باختری و حصارهای بلند و دیوار بتنی نمادی از این وضعیت هستند.
"دنیل سیدمن" وکیل اسرائیلی که از منتقدان اصلی جنبش شهرک نشینان اسرائیلی در آن کشور است میگوید: "شهرکها برای جلوگیری از ایجاد یک کشور فلسطینی برپا شده اند". او تخمین میزند که بیش از ۷۰۰۰۰۰ اسرائیلی در شهرکهای کرانه باختری زندگی میکنند و حداقل ۲۰۰۰۰۰ نفر باید آنجا را ترک کنند. برخی از شهرک نشینان در برابر این موضوع مقاومت میکنند. او با استفاده از اصطلاحات کتاب مقدس با هشدار درباره وضعیت شهرک نشینان در مناطق کرانه باختری میگوید: "احتمال جنگ داخلی بین دولت اسرائیل و شهرک نشینان یهودیه و سامریه وجود دارد".
"یهودا شائول" کارشناس برجسته اسرائیلی در امور شهرک سازیها به من گفت که برای شهرک نشینان ممانعت از تشکیل کشور فلسطین بخشی از ماموریت شان محسوب میشود. او به من گفت که "ماتیتیاهو دروبلس" که در سال ۱۹۸۰ میلادی رئیس بخش شهرک سازی سازمان جهانی صهیونیستی بود هدف خود را به صراحت در قالب وجود یک طرح گسترده بیان کرد. او در آن زمان نوشته بود:" جمعیت اقلیت عرب که با شهرکهای یهودی نشین مواجه شده اند برای ایجاد تداوم سرزمینی و سیاسی مشکل خواهند داشت. بهترین و موثرترین راه برای از بین بردن هرگونه جای تردیدی در مورد قصدمان برای ماندن همیشگی در یهودیه و سامریه تسریع روند شهرک سازی در آن مناطق است".
بایدن نیز همانند اسلاف خود با این واقعیت روبرو شده که پرداختن به مسئله فلسطین به معنای مقابله با اسرائیل به ویژه بر سر شهرک سازیها است. تعداد شهرک نشینهای رسمی و ناشناخته اسرائیلی نشین در حال افزایش هستند.
افزایش وحشتناک خشونت توسط شهرک نشینان علیه فلسطینیان در سالیان اخیر وجود داشته است آن چه مدافعان حقوق بشر میگویند تلاشهای عمدی برای ترساندن فلسطنییان از حضور در سرزمینی است که شهرک نشینان معنقدند وعده داده شده از سوی خداوند به اسرائیلیها بوده است.
خشونت شهرک نشینان از زمان حمله حماس علیه اسرائیل افزایش یافته است. بر اساس گزارش دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل متحد از آن زمان تاکنون ۳۴۳ حمله شهرک نشینان علیه فلسطینیها صورت گرفته است. حداقل ۱۴۳ خانوار فلسطینی با ۱۰۲۶ نفر (از جمله ۳۹۶ کودک) به دلیل خشونت آواره شده اند. سازمان ملل اعلام کرده که شهرک نشینان هشت فلسطینی را کشته و ۸۵ نفر از آنان را زخمی کرده اند. اقدامات خشن شهرک نشینان همواره بدون مجازات باقی میماند.
سفر به شمال از رام الله مانند بریدن یک کیک لایه لایه است. کیلومتر به کیلومتر از دهکدهای فلسطینی میگذرید سپس به یک شهرک بالای تپه میرسید سپس یک روستای دیگر را میبینید و پس از آن از یک پاسگاه غیر رسمی عبور میکنید
سازمان حقوق بشری اسرائیلی "یش دین" ۹۳ درصد از ۱۵۹۷ پرونده تحقیق باز شده توسط پلیس اسرائیل در مورد آسیب رساندن اسرائیلیها به فلسطینیان از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۲ میلادی را بررسی کرده است. نتایج بررسی نشان داد تنها در ۳ درصد از پروندهها اسرائیلیها محکوم شده بودند. تهدید متوجه فلسطینیان به ویژه در منطقه C شدیدتر است جایی که اسرائیلیها بین ۳۰ تا ۴۰ هزار نفر بیش از جمعیت فلسطینیان هستند. ارتش اسرائیل رفت و آمد فلسطینیان را به شدت محدود میکند و شهرک نشینان به طور مرتب به روستاها و اردوگاههای بادیه نشینان حمله میکنند.
در تپههای خشک جنوب هبرون در لبه جنوبی کرانه باختری کشاورزان اسرائیلی سعی کرده اند چوپانان بادیه نشینی را که برای یک قرن در آن سرزمین به چرا دامهای شان میپردازند را از آنجا بیرون کنند. "صالح ابوعواد" یکی از آن چوپانان بادیه نشین است. او به من گفت در تاریخ ۱۳ ژوئیه در حالی که مشغول چرای گوسفندان اش بود مورد حمله شهرک نشینان قرار گرفت. او میگوید شهرک نشنیان مهاجم به وی گفتند: "اینجا سرزمین ماست و تو نباید اینجا باشی". ابوعواد به من گفت که خانواده اش از زمان پدربزرگ اش به چرای گوسفندان شان در آنجا میپرداختند. او میگوید شهرک نشنیان بعدا بازگشتند و شش چادر او را سوزاندند و ۱۳۰ راس گوسفند او که نزدیک به ۵۰ هزار دلار قیمت داشتند را از آنجا دور کردند. ابوعواد به خود زحمت نداد که از تشکیلات خودگردان فلسطین گلایه کند. او گفت: "آن تشکیلات هیچ قدرتی ندارد. شهرک نشینان به حملات خود در این منطقه ادامه داده اند". من شخصا دوازده مورد از آزار و اذیتها را که در فیلمهای گرفته شده فعالان فلسطینی ضبط شده تماشا کردم.
طبق گفته گروه حقوق بشری گروه حقوق بشری بت سلم شهرک نشینان در منطقه "مسافر یاتا" از تاریخ ۷ اکتبر به اجبار کل جوامع فلسطینی ساکن آن منطقه را آواره کردند. شهرک نشینان یکشنبه گذشته یک روز پیش از صحبت ام با ابوعواد به آنجا بازگشته بودند. بسیاری از بادیه نشینان از ترس حمله آنان به چراگاههای شان از آنجا گریخته، اما ابوعواد میگوید آنجا باقی میماند. او میگوید:"من جای دیگری برای رفتن ندارم. ما دشمن اسرائیل نیستیم. ما فقط میخواهیم ما را تنها بگذارند".
برای آن شهرک نشینان اسرائیلی که امیدوارند فلسطینیان را از منطقه C بیرون کنند این استراتژی کارساز بوده است. "زیو" یکی از شهرک نشینان که رئیس "آمانا" شرکت اصلی ساخت و ساز برای شهرک نشینان است میگوید:"اگر جنگ است اگر جنگی برای منطقه C وجود دارد رهبران شهرک نشینان محلی باید به گونهای رفتار کنند که این یک جنگ است".
ما به سمت شمال حرکت کردیم در امتداد بزرگراه شهرک نشینان موسوم به مسیر ۶۰. وارد هبرون یک شهر صنعتی مملو از گردو غبار شدیم. "ایتامار بن گویر" وزیر امنیت ملی اسرائیل و یکی از اعضای راست افراطی دولت ائتلافی تحت رهبری نتانیاهو در آنجا زندگی میکند. او در ماه آگوست به یک خبرنگار گفته بود:"حق من، حق همسرم و فرزندان ام برای رفت و آمد در جادههای یهودیه و سامریه مهمتر از حق حرکت برای اعراب است".
بسته شدن جادهها سفر را برای اعراب به یک کابوس تبدیل میکند. ما از ورودیهای رشتهای از شهرها و روستاهای فلسطینی به سمت مناطق شمالی عبور کردیم. اکثر آن مناطق توسط ارتش اسرائیل با انبوهی از خاک یا دروازههای فلزی مسدود شده اند. فلسطینیانی که میخواهند به خارج از روستاهای خود در منطقه C سفر کنند باید از پستهای بازرسی با حضور سربازان اغلب دمدمی مزاج اسرائیلی عبور کنند. شما میتوانید پیامدهای این آزار و اذیت را در درختان زیتون متروک در امتداد جاده شمال در نزدیکی الخلیل نیز مشاهده کنید. کشاورزان فلسطینی از چیدن زیتون خود هراس داشته اند یا از نظر فیزیکی از چیدن زیتون منع شده اند. یک دیپلمات غربی به من میگوید در نتیجه این وضعیت ممکن است تولید روغن زیتون در کرانه باختری امسال ۳۵ درصد کمتر از میانگین تولید در سالیان گذشته باشد.
بیت المقدس جواهری در قلب این سرزمین است که البته محل نبرد بین فلسطینیان و اسرائیلی بوده است. یکی از اهداف بزرگ اسرائیلیهای محافظه کار و مذهبی افزایش حضور خود در سراسر منطقه بیت المقدس است. سیدمن میگوید شهرک نشنیان اسرائیلی قصد دارند در جنوب بیت المقدس تله کابینی بر فراز منطقه عمدتا فلسطینی نشین سیلوان بسازند که به دیوارهای شهر قدیم میرسد. در شمال در جایی که اماکن مسیحیان واقع شده اند درباره ساخت یک پارک موضوعی کتاب مقدس که توسط مقامهای اسرایلی تحت نظارت باشد صحبتهایی مطرح شده است. سیدمن میگوید این مبارزهای سیاسی بر سر بیت المقدس است که توسط مذهبیون اداره میشود.
در داخل شهر قدیم با معترضان جوانی دیدار کردم که میکوشند ساخت یک هتل مجلل جدید را در داخل دیوارهای شهر در محله ارمنی نشین که توسط یک ارمنی به یک سازنده اسرائیلی – استرالیایی اجاره داده شده مسدود کنند. از آن زمان آن فرد ارمنی به مقامهای اسرائیلی اسنادی مبنی بر پس گرفتن رضایت خود برای اجاره ارائه کرده این در حالیست که بولدوزرها بی توجه به تجدیدنظر او سعی در اجرای آن پروژه دارند. "هاگوپ جرنازیان" رهبر معترضان میگویند تاکنون یک تحصن شبانه روزی توسط ارمنیان آن منطقه برپا شده است.
رام الله در شمال بیت المقدس مقر قدرت تشکیلات خودگردان فلسطین است. آنجا که منطقه A خوانده میشود ۱۸ درصد از کرانه باختری را تشکیل میدهد و در ظاخر توسط فلسطینیان کنترل میشود، اما قدرت تشکیلات در آنجا محدود است. صبج روزی که من از آنجا بازدید کردم سربازان اسرائیلی دو جوان فلسطینی را در مقابل یک مغازهای کوچک به نام بازار زیتون دستگیر کردند. قرار است نیروهای امنیتی فلسطین در آنجا نظم را حفظ کنند، اما ساکنان محلی گلایه دارند و میگویند که وظیفه اصلی نیروهای فلسطینی به حفظ ارتباط با اسرائیل محدود شده و آنان قادر نیستند از فلسطینیان در برابر خشونت اسرائیل محافظت کنند. از کنار سه دفتر مجزا برای نیروهای امنیتی گذشتم که هر کدام ساختمانهایی درخشان و مدرن بودند. بدیهی است که آنان پول دارند، اما از قدرت اندکی برخوردار هستند.
سفر به شمال از رام الله مانند بریدن یک کیک لایه لایه است. کیلومتر به کیلومتر از دهکدهای فلسطینی میگذرید سپس به یک شهرک بالای تپه میرسید سپس یک روستای دیگر را میبینید و پس از آن از یک پاسگاه غیر رسمی عبور میکنید. این منظره شطرنجی ناگزیر شما را به این نتیجه میرساند که تنش در اینجا اجتناب ناپذیر است.
من دو مورد شرورانه آن درگیریها را در جاده شمال به سمت نابلس مشاهده کردم جایی که شهرک نشینان و سربازان اسرائیلی به روستاهای فلسطینی حمله کردند که به گفته آنان در انتقام حملات حماس بوده است. حدود ۲۰۰ "شهرک نشین خشمگین" همانطور که نشریه اسرائیلی یدیعوت آحرونوت از آنان با این اصطلاح یاد کرده، به روستای تورموس آیا حمله کردند. آنان تقریبا ۳۰ خانه و ۶۰ خودرو را سوزانده و یک فلسطینی را کشتند و ۱۲ نفر را مجروح ساختند.
یکی از ساکنان تورموس آیا به من گفت که تمام کاری که خانواده اش میتوانستند انجام دهند این بود که آتش را پیش از آن که محل سکونت شان را نابود کند خاموش کنند.
"علی حسین" یک فلسطینی روستانشین زمانی که در مورد چگونگی پایان دادن به خشونت بحث میکردیم با بدبینی سرش را تکان داد. او به من گفت: "وقتی در مورد یک کشور فلسطین صحبت میکنیم غیر واقع بینانه است. اکثر زمینها از پیش توسط شهرک نشینان اشغال شده اند. وعده دولت بایدن برای "روز بعد" شادتر مانند یک دارو درمانی موقت است".
آخرین روز را در الخلیل گذراندم. ساکنان آنجا به من گفتند زندگی در کرانه باختری به یک کابوس تبدیل شده است. یکی از ساکنان آنجا به من گفت:" شما در شهر خود در محاصره هستید. شما نمیتوانید خانواده خود را به جایی ببرید. شما در کانتونها زندگی میکنید، جدا از همه. آن چه شما در این لحظه میخواهید این است که زنده بمانید و هیچ کس از اعضای خانواده خود را از دست ندهید. "
آیا این داستان پایان خوشی دارد؟ احتمالا نه مگر آن که بایدن بتواند فشار دیپلماتیکی اعمال نماید که از زمان جیمی کارتر و بیل کلینتون روسای جمهوری اسبق امریکا به این سو شاهد آن نبوده ایم.
از روزی که بوده فرزند آدم بدبخت و مصیبت دیده بوده ربطی هم به نژاد و دین ندارد