ماجرای قتل عام مردم اصفهان به دست تیمور لنگ
شهر اصفهان از لحاظ آبادی و صنعت و هنر برای همه افرادی که به ایران حمله می کردند مرکز توجه بود. تیمور نیز دنبال بهانه ای بود که اصفهان را به دست آورد.
تیمور را ایرانیان به دلیل لنگی پای چپش، تیمورلنگ می خوانند اروپائیان به او تامرلان می گویند. تیمور فرزند ترغای از قوم تاتار بود که آن قوم هم شاخه ای از مغولان آسیای مرکزی بودند. تیمور به زبان مردم آسیای مرکزی به معنی آهن است. وی در ۸ آوریل ۱۳۳۵ میلادی در شهر کش شهر سبز کنونی در جنوب سمرقند بر سر راه این شهر و بلخ به دنیا آمد. طایفه ای که تیمور متعلق به آن بود برلاس نام داشت.
ابن عربشاه مورخ معروف در کتاب عجایب المقدور می نویسد: تیمور در نوجوانی هنگامی که مشغول دزدیدن گوسفندی بود، پایش مجروح شد و چون به خوبی نمی توانست راه برود به تیمورلنگ معروف شد. تیمور در جوانی به حاکم کش معروف شد و به مرور بر تمام ماوراءالنهر سلطه پیدا کرد و شهر سمرقند را پایتخت خود قرار داد. تیمور هنگامی که بر ماوراءالنهر چیره شد بر ایران نظر انداخت.
قتل عام مردم اصفهان به دست تیمور لنگ
تیمور هنگامی که در خراسان بود یک نوع بیماری دچار شد که پزشکان گفتند که این بیماری به علت گرمی مزاج است و فقط آبلیموی شیراز است که برطرف کننده این بیماری است. برای همین تیمور نامه ای به شاه منصور از آل مظفر فرستاد و از او درخواست کرد که چندین ظرف بزرگ آبلیموی شیراز سریع به خراسان بفرستد.
شاه منصور در جواب تیمور نوشت: «من دکان عطاری ندارم که تو مرا تحقیر می کنی و خیال می کنی که از نسل چنگیز هستی و من برای تو آبلیمو بفرستم. این کار خیال باطلی است. حتی اگر هم آبلیموفروش بودم برای تو نمی فرستادم.» در آن هنگام آل مظفر بر کرمان، شیراز، اصفهان و خوزستان فرمانروا بودند و شیراز مرکز حکومت آنان بود.
حاکم اصفهان سلطان زین العابدین عموی پادشاه مظفر بود و می گفت که چنانچه تیمور به اصفهان حمله کند ما باید دروازه های شهر را روی او باز کنیم اما شاه منصور مظفری می گفت که باید در برابر تیمور ایستادگی کنید. در آن هنگام اصفهان دارای دیوار و برج و باروی محکمی بود که قطر آن بسیار پهن بود.
ماجرای تیمور لنگ و قتل عام مردم اصفهان
تیمور لنگ خود را به سده اصفهان رسانید و در آنجا بعد از به دست آوردن اطلاعات زیادی از شرایط این شهر، اصفهان در سال 789 محاصره کرد. علمای شهر و حاکم شهر موافقت کردند که از تیمور امنیت بخواهند و به جای آن به او باج و خراج بدهند تا شهر دچار قتل و کشتار نشود. در این هنگام امیرمنصور مظفری برای گرد آوری سپاه از راه شیراز به خوزستان رفت.
ولی حاکم آن زمان به تیمور قول پرداخت باج و خراج داد و سه هزار سرباز تاتار برای گرفتن باج و مالیات وارد خانه های مردم اصفهان شدند. یکی از اهالی اصفهان به نام علی کچه پا تعدادی را دور خود جمع کرد و به آنها گفت که در نیمه شب به همه سربازان تاتار حمله برده و آنها را بکشید.
فردای آن شب به گوش تیمور رسید که سه هزار سرباز او کشته شده اند، برای همین او فرمان قتل عام داد و برای آوردن هر سر از کشته شدگان بیست دینار جایزه مشخص کرد. سربازان تاتار آن قدر با خود سر آوردند که تیمور دیگر نمی خواست پول بدهد. هنگامی که تعداد سرها به هفتادهزار نفر رسید، کشتار را تمام کرد.
تیمور لنگ چگونه مردم اصفهان را قتل عام و اصفهان را ویرانه کرد
پس از این قتل عام، تیمور با سپاهیان خود به سوی شیراز حرکت کرد. اهالی شهر دروازه ها را باز کردند در آن هنگام ملک منصور از آل مظفر در دزفول بود. او پس از آنکه افراد آل مظفر را در شیراز اسیر کرده بود کشت ولی به مردم کاری نداشت. تیمور آنگاه به تعقیب بقیه سلاطین آل مظفر به سوی خوزستان روانه گشت و با کمک شاهرخ به جنگ شاه منصور رفت و او را کشت و با کشته شدن او سلسله آل مظفر منقرض شد.
او در ۱۸ فوریه ۱۴۰۵ که در شهر اترار در محل فاراب قدیم به سرماخوردگی شدید و زیاده روی در شرب خمر،در همانجا مرد. او در مقبره ای به سال 1405 میلادی دفن شد که تیمور قبلا دستور داده بود به صورت یک ساختمان مجلل بسازند و مادر او بی بی خانم در آن دفن شده بود و بعد از او هم تعداد دیگری از خاندان تیموری هم در آن دفن شده بودند. زمانی که تیمور در آن دفن شد، این مکان به گور امیر معروف گردید.
وجب به وجب کره زمین را حفاری کنید گور امیر پیدا میشود،امیرانی که انقدر غرور داشته اند که تعامل چگونگی درخواست یه غرابه ابلیمو راهم بلد نبودند.مثل همین ادمهایی که زورکی میخوان تحریمها رالغو کنند.