هزینه های گزاف ایران و روسیه برای دورزدن تحریم ها
یکی از جنبه های تاثیرگذاری تحریم ها، همین است که دو کشور روسیه و ایران مجبور به تحمل هزینه های گزاف برای دورزدن تحریم ها بشوند و این چیزی است که اکنون در ایران و روسیه هردو، رخ می دهد، می بینیم که دو طرف در حال تبادل کالاهایی هستند که به دلیل تحریم ها، تاحدودی در آنها به خودکفایی رسیده اند.
بلومبرگ در پادکستی به بررسی این موضوع پرداخت که دو کشور ایران و روسیه در تلاش برای پرهیز از تحریم های فزاینده، در پی جابجایی کالاها بدون مداخله غرب هستند. این پروژه تا چه حد عملی است؟ تا چه حد به صرفه است؟ تا کجا می تواند دوام بیاورد؟ آیا مجموع این ماجرا به رشد اقتصادی ایران کمک می کند یا حداکثر به ایران امکان می دهد که زنده بماند؟
به گزارش دیپلماسی ایرانی، در این پادکست وس کوزُوا Wes Kosova (مجری پادکست) با کارشناسانی چون دکتر ماریا شاگینا Dr. Maria Shagina از موسسه مطالعات راهبردی و بین المللی لندن و کارشناس تحریم ها مستقر در برلین، جاناتان تیرونه Jonathan Tirone کارشناس بلومبرگ (وین) و گلنار متولی، خبرنگار اقتصادی بلومبرگ (لندن) به گفت وگو پرداخت.
جاناتان تیرونه: کنترل روسیه بر دریای آزوف که ادامه دریای سیاه است و میان شبه جزیره کریمه و شهر ماریپول قرار گرفته-که هردو اکنون در کنترل روسیه هستند- مسیرهای تازه ی درون سرزمینی را برای داد و ستد با ایران فراهم کرده است.
روسیه می تواند کالاها را از مسیر رودخانه ولگا دریای خو رودخانه دان در جنوب روسیه، به دریای خزر برساند. بنابراین، این مسیر فراتر از کاربری سنتی یعنی انتقال غلات و انرژی روسیه به سمت جنوب، ناگهان به مسیری برای انتقال کالاهای ایران به شمال هم تبدیل می شود چرا که ایران هم در پی فرار از تحریم هاست و به دنبال انتقال توربین ها و تولیدات پلاستیکی به روسیه است بی آنکه امکان ردیابی آن در آب های بین المللی وجود داشته باشد.
گلنار متولی: ایران و روسیه، دیرزمانی است که ایده ایجاد این مسیر را داشته اند. ایران پیوسته پیگیر این ایده بوده تا برای فرار از تحریم ها، میانبرهایی را پیدا کند. ایران به دنبال متصل کردن بنادر دریای خزر ،که از روسیه دسترسی خوبی به آنها وجود دارد، با خلیج فارس بوده است که اهمیت بسیار بزرگی برای اقتصاد ایران دارد. این ایده وجود دارد که کریدوری زمینی از بنادر ایران در دریای خزر با استفاده از خطوط آهن داخلی ایران به بنادر این کشور در جنوب که ترمینال های تجاری بزرگی دارند، همچون بندرعباس، متصل شود.
این بندر در یک طرح پایلوت آزمایشی برای این کریدور مورد استفاده قرار گرفته است تا کالاهایی به روسیه ارسال شود. بندری که همین اواخر به دنبال استفاده از آن در این کریدور هستند، بندر چابهار است که بسیار به پاکستان نزدیکتر است و در شرق هرمز قرار گرفته است و برخلاف بندرعباس نیازی به عبور از تنگه هرمز ندارد، پس ریسک سیاسی مداخله توسط آمریکا و دیگران را هم دور می زند. چابهار به اقیانوس هند دسترسی دارد و می تواند برای انتقال کالا به تنگه بازارهای آسیایی همچون هندوستان و چین مورد استفاده قرار گیرد.
تیرونه: یک ویژگی بسیار انحصاری بندر چابهار این است که از تحریم های آمریکا مستثنی است. آمریکا می خواست هندوستان را با خود نگه دارد و نیز زمانی که هنوز نیروهای آمریکایی در افغانستان حضور داشتند، چابهار یک بندر راهبردی برای دسترسی به افغانستان هم بود. حال اینکه این معافیت در آینده برقرار بماند یا نه، یک سوال باز است.
کوزُوا: این پروژه آشکارا یک طرح پرهزینه است. تا به اینجا، هزینه گسترش این کریدور چگونه بوده است؟
تیرونه: رقمی که در تیترها آمده 3.5 میلیارد دلار است. روسیه تعهد کرده که میلیاردها دلار را برای عریض کردن و آماده سازی مسیرهای باریک رودخانه ای خود هزینه کند تا امکان تردد کشتی های بزرگتر فراهم شود چرا که محدویت های ظرفیت کشتی ها، در حال حاضر یک مشکل مهم است و باید تلاش زیادی صورت گیرد که به قابلیت رقابت بین المللی برسند و کشتی های درازتر و پهن تر بتوانند در آنها رفت و آمد کنند.
آیا اتحادیه اروپایی و آمریکا، هیچ راهی برای اعمال تحریم بر این مسیرها دارند؟
متولی: تا جایی که مربوط به مسیرهای زمینی و خط آهن می شود، نه. درباره خلیج فارس شاهد بوده ایم که بحران ها با چه سرعتی می توانند در این آبراه سر برآورند. در زمان ترامپ ما عملا شاهد جنگ دوم نفت کش ها بودیم. حال می شود تصور کرد که اگر کشتی هایی در این مسیر رفت و آمد کنند که مثلا حامل کالاهای تحریمی روسیه به مقصد چین باشند، در آنصورت آمریکا می تواند در حرکت این کشتی ها در آبهای بین المللی خلیج فارس دخالت کند اما این کار به روشنی اقدامی تحریک آمیز و همراه با ریسک است.
کوزُوا: چرا ایران و روسیه چنین مسیر طولانی ای را برای فرار از تحریم های آمریکا انتخاب کرده اند؟
ماریا شاگینا: تحریم های آمریکا علیه ایران، کاملا جامع و گسترده است و تقریبا همه بخش های اقتصاد ایران را در بر می گیرد. تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا علیه روسیه نیز بخش های مهم فن آوری، نیمه رساناها و امثال آن را پوشش می دهد. بنابراین روسیه و ایران از این حیث در موقعیت مشابهی هستند.
هدف تحریم های 2022، تغییر در رفتار روسیه نیست بلکه وادار کردن مسکو به عقب نشینی از اوکراین است. با این حال، یکی از جنبه های تاثیرگذاری تحریم ها، همین است که دو کشور روسیه و ایران مجبور به تحمل هزینه های گزاف برای دورزدن تحریم ها بشوند و این چیزی است که اکنون در ایران و روسیه هردو، رخ می دهد. می بینیم که دو طرف در حال تبادل کالاهایی هستند که به دلیل تحریم ها، تاحدودی در آنها به خودکفایی رسیده اند.
روسیه به دلیل محدودیت دسترسی به تراشه های حساس، به پهپادهای ایران نیاز دارد که خود آنها هم تا 75% به نیمه رساناهای آمریکایی وابسته هستند. کشورهایی همچون هند، چین و ترکیه به تحریم ها نپیوسته اند. آنها نمی خواهند که تحریم ها را کاملا نقض کنند اما تلاش دارند که از منافذ تحریم ها سود ببرند. این است که دسترسی به بازار این طرف سوم، برای کشورهایی همچون ایران، کره شمالی و ونزوئلا که زیر تحریم های سنگین هستند، اهمیت پیدا می کند. شگفت آور این است که چین چندان مایل به نقض کامل تحریم های غربی نیست اما ترکیه بیشتر مایل است که به روسیه در صادرات و واردات مجدد یاری رساند. هند هم همچون چین با احتیاط عمل می کند.
در این زمینه اعمال تحریم ها امکان بیشتری دارد. با اینحال، در مجموع باید گفت که محدودیت های روشنی بر اعمال موثر تحریم ها وجود دارد. البته آمریکا از ظرفیت، تخصص و سازوکارهای نیرومندی برای ردیابی و نظارت بر تحریم ها برخوردار است اما در مجموع باید انتظار خود از تاثیرگذاری تحریم ها را پایینتر نگاه داریم.
کوزُوا: در این اواخر شاهد تردد کشتی های بیشتری در این مسیر بوده ایم. آیا این خطر وجود دارد که تحریم ها این پیامد را داشته باشد که روسیه، ایران و دیگر کشورها، تدابیر تجاری کاملا تازه ای را خلق کنند که غرب را بطور کلی برکنار می دارد و بنابراین آنها دیگر هراس چندانی از منزوی شدن توسط غرب نداشته باشند؟
شاگینا: این کشورها به طرف های سوم وابسته هستند. شمار بزرگی از این کشورهای سوم، هم اکنون از تحریم ها برکنار مانده اند اما آنچه این کشورها می توانند با هم انجام دهند، محدودیت دارد و نمی تواند آن بخش بزرگتر تجارت از دست رفته با غرب را جبران کند. تنها درصد محدودی را می توان جایگزین و جبران کرد. اینجا تنها یک تقلا برای ادامه حیات جریان دارد و نه تلاش برای رشد و توسعه و پیشرفت. کشورهای تحریم شده و بویژه ایران، شاهد رشد چندانی نخواهند بود اما ممکن است دوام بیاورند. اقتصاد آنها کوچک و کوچکتر خواهد شد.
کوزُوا: چه کالاهایی از این مسیرها مبادله می شود؟
تیرونه و متولی: به سمت روسیه تولیدات دارویی، توربین ها، کالاهای صنعتی. کالاهای دیگر شامل مواد غذایی و تولیدات کشاورزی، غلات، روغن خوراکی.
تیرونه: هندوستان قراردادی را امضا کرد تا میلیون ها تن غله را از این مسیر انتقال دهد و روشن است که هندوستان منافعی راهبردی در چابهار دارد چرا که تامین کننده اصلی مالی توسعه این بندر است.
متولی: البته برنامه سرمایه گذاری هندوستان در چابهار بسیار عقب است و چند سالی تاخیر دارد و دلیل اصلی آن، باز هم به تحریم ها باز می گردد. هرچند چابهار از تحریم ها مستثنی شده اما هندوستان تمایل چندانی به سرمایه گذاری در این بندر نشان نداده است. تحریم های بانکی و مالی علیه ایران، کار را بر دیگر کشورها برای انتقال سرمایه بسیار دشوار می کند ضمن اینکه امکان دسترسی ایران به تسهیلات مالی بین المللی هم وجود ندارد.
دولت جمهوری اسلامی همیشه خواسته که رویکرد بسیار عملگرایانه ای در قبال کشورهایی داشته باشد که با آنها تجارت می کند چرا که هیچ پیوند تجاری ای با ایالات متحده ندارد. دادوستدش با کشورهای اروپایی و بویژه اتحادیه اروپایی که زمانی بسیار غنی بود، در این چندسال شرایط بسیار بدی دارد. اکنون هم تلاش فشرده ای توسط دولت ابراهیم رئیسی در جریان است تا نگاه به شرق را دنبال کند که به معنی کار با روسیه و چین است و کشورهای کوچکتر منطقه که دسترسی جغرافیایی آسانی به آنها دارد.
این دولت بیشتر بر روی کار با مسکو تمرکز دارد و در درجات پایین تری با پکن. این روزها دیگر خبری از توافق راهبردی 25 ساله با چین نمی شنویم که زمانی سروصدای زیادی به پا کرده بود اما اکنون کاملا از رادار محو شده است. اکنون روسیه به نوعی آمده تا جایگزین چین شود اما از سوی دیگر جالب است که پس از تحریم نفتی روسیه توسط غرب، بازار سیاه فروش نفت در آسیا که انحصاری ایران بود، اکنون یک رقیب دیگر یعنی روسیه را در خود می بیند که برای فروش نفت به مشتری اصلی آن یعنی چین که همیشه تشنه نفت خام است، تلاش می کند.
کوزُوا: ارزیابی دکتر شاگینا این بود که همه این ماجرا، حداکثر بتواند به ایران کمک کند که دوام بیاورد اما خبری از رشد و توسعه اقتصادی نخواهد بود. اگر به یک دورنمای پنج ساله نگاه کنیم، همکاری ایران و روسیه به چه دستاوردهایی می رسد و آیا با تغییر شرایط، این اتحاد هم از بین خواهد رفت؟
تیرونه: به نظرم شما هیچگاه نمی توانید حشو یا افزونگی redundancy زیادی در تجارت جهانی داشته باشید. ایجاد مسیرهایی این چنینی برای تجارت، ویژگی دوران جنگ است و نمی تواند جایگزین مسیرهای تجاری دریای سیاه و کانال سوئز و امثال آن بشود و در یک شرایط عادی، مقرون به صرفه باشد. اینکه هندوستان بخواهد میلیونها تن غله را از راههای زمینی ایران منتقل کند، در درازمدت چندان به صرفه نخواهد بود.
متولی: من برای دستاوردهای درازمدت چنین پروژه ای، تاحدودی بدبین هستم چرا که ایران و روسیه، پیشینه تجاری عمده ای ندارند و به نظرم روابط کنونی هم بیشتر مناسب حال روسیه است و یک ناچاری مطلق برای ایران. اینجاست که یک عدم توازن بنیادین وجود دارد. همچنین ایران فاقد بنیه سرمایه گذاری است، آن نوع سرمایه ای که برای تامین مالی چنین زیرساخت های انبوهی مورد نیاز است. فراموش نکنیم که قرار هم نیست روسیه و پوتین همیشه در این شرایط باقی بمانند.