فراز و فرودهای زندگی سیاسی آیتالله هاشمی شاهرودی/ حال نامساعد "مرد مصلحت"
حال آیتالله هاشمی شاهرودی نامساعد است. درست مانند حال جایگاه مصلحت اندیشی در کشاکشهای سیاسی ایران. معنای این تعبیر را زندگی سیاسی آیتااله بهخوبی روشن میکند.
مریم محمدپور- در روزگاری که کمتر میتوان سراغی از سیاستمدارانی گرفت که مورد قبول همه جریانات سیاسی باشند، هاشمی شاهرودی یک چهره متفاوت محسوب میشود.
او که بهدلیل همین ویژگی، در نبود هاشمی رفسنجانی برجای او در مجمع تشخیص نظام تکیه زد، حالا در آستانه دومین سالگرد ارتحال وی، حال نامساعدی دارد.
آیت الله هاشمی شاهرودی، از جمله سیاستمداران دو تابعیتی است. متولد نجف است و دوران تحصیل را در همانجا گذارنده است.
زیست آیت الله محمود هاشمی شاهرودی در عراق به دوران تحصیل محدود نمیشود، او ریاست مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق و عضویت در حزب الدعوه عراق را نیز در کارنامه خود دارد.
هاشمی شاهرودی در ایران اما چهره تاثیرگذارتری نسبت به عراق است. رییس پیشین قوه قضا بوده و عضویت در جمع فقیهان شورای نگهبان او در کارنامهاش به چشم میخورد.
در دوره پیشین مجلس خبرگان او نایب رئیس اول بود و در جایگاه عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، به فعالیت سیاسی میپرداخت.
هاشمی شاهرودی افزون بر فعالیتهای حاکمیتی، رئیس موسسهٔ «دایرةالمعارف فقه اسلامی بر طبق مذهب اهل بیت» است که جایگاه علمی مهمی محسوب میشود.
او بسیاری از حکمهای خود را از رهبری گرفته است. در دهه هفتاد به عنوان گزینه قائم مقام رهبری از هاشمی شاهرودی یاد میشد، سمتی که البته پس از عزل منتظری هیچگاه در نظام سیاسی ایران احیا نشد، البته در دهه هشتاد او به عنوان رییس هیات عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه منصوب شد، هیاتی که زیر نظر مستقیم رهبری کار میکند.
وقتی هاشمی شاهرودی دستگاه قضایی را در سال 88 از شیخ محمد یزدی تحویل گرفت، گفت که یک ویرانه را تحویل گرفته است، با این حال پایان کار او با برگزاری دادگاههای معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال 88 همزمان شد. او البته در ابتدای آن جریانات سعی کرد نقش میانجی را داشته باشد. زمانی که موسوی بیانیهای برای حضور مردم در خیابان داده بود، با موسوی و هاشمی جلسهای میگذارد و از موسوی میخواهد از خواستهاش صرف نظر کند، موسوی به این شرط که به او در تلویزیون تریبون داده شود، قبول میکند اما این اتفاق عملی نمیشود. هاشمی شاهرودی در این باره میگوید: «آنجا پیش ما قول داد این کار را بکند و آنها هم واقعا حاضر بودند که به ایشان برای صحبت در تلویزیون وقت بدهند، اما از پیش ما که رفت، نمیدانم کدام خنّاسان ذهنش را عوض کردند و کار خودشان را کردند».
این تنها نقش آفرینی هاشمی شاهرودی در آن سالها نبود، چراکه در سال 89 با کنار گذاشته شدن مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی از کرسی ریاست خبرگان، این کرسی به مهدوی کنی رسید و هاشمی شاهرودی نایب رییس مجلس خبرگان شد. چهار سال بعد آنگاه که مهدوی کنی دار فانی را وداع گفت، هاشمی شاهرودی موقتا اداره جلسات خبرگان را برعهده گرفت و به نظر میرسید که میتواند گزینه مورد اجماع دو طیف رقیب در این مجلس باشد، با این حال وقتی که در روز اعلام نامزدهای ریاست، نام محمد یزدی مطرح شد، هاشمی رفسنجانی نیز در برابر او کاندیدا شد و به این ترتیب هاشمی شاهرودی فرصت میانجیگری و تکیه زدن بر این کرسی را از دست داد و همچنان نایب رئیس مجلس خبرگان رهبری باقی ماند.
هاشمی شاهرودی از مادر بیرجندی محسوب میشود و در مشهد تشکیلات عظیمی دارد که با عنوان «حسینیه آیت الله هاشمی شاهرودی» و در یکی از مناطق محروم مشهد در زمینی وسیع و با ساختمانی شکیلتر از ساختمانهای اطرافش شناخته میشود.
ماجرای بیماریاش چند ماهی میشود که خبرساز شده. در دورهای که برای مداوا به آلمان رفته بود، فشار اپوزسیون چنان زیاد شد که سفر کوتاه کرد و به تهران بازگشت.
در ماههای اخیر در جلسات مجمع حضور ندارد و کرسیاش را به آیتالله احمد جنتی سپرده است.
حالا حال نامساعد چهرهای که برخی او را از معدود چهرههای مورد قبول همه جریانات سیاسی ایران میدانند، خیلیها را نگران جایگاه مصلحت نظام کرده که روشن نیست باتوجه به وخامت حال آیتالله، چهکسی بر آن جایگاه تکیه زند.
18
نامبرده از شخصیتهای غیر دموکراتیک است و هیچ یک از سمتهایش بر اساس انتخاب مردمی نبوده است
ایشان واقعآ دلسوز و مهربان بودند در زمان تصدی ریاست قوه قضائیه بودند و جهت رفع مشکلات و گرفتاریهای مردم و کلیه طلاب قم هر هفته بعدازظهر روزهای پنجشنبه به قم مشرف میشدند و تا اذان مغرب تمامی مراجعه کنندگان را بحضور میپذیرفت و دستورات لازم قضائی را صادر میکردند و الحق که ایشان فردی لایق و کاردان و مشکلات مردم را بنحواحسن حل میکردند و کلیه کسانیکه خدمت ایشان میرسیدند با خوشحالی و خنده رو تشریف میبردند خدا رحمتش کند امیدوارم در آن دنیا از بهشتیان باشد
خونواده اش رضایت بدن اعضای بدنش اهدا کنند تا در آخرت رستگار شود.