چرا بعد از رابطه جنسی غمگین می شوم و گریه می کنم؟
آیا شما هم جزو کسانی هستید که بعد از رابطه جنسی با همسرتان، به رغم اینکه در حین رابطه نوعی احساس رضایت و خرسندی را تجربه می کنید، اندوهگین می شوید و به گریه می افتید؟ همسرتان گیج می شود و شما هم هیچ توضیحی برای این حالت ندارید؟ نگران نشوید! شما تنها کسی نیستید که این احساسات را تجربه می کند.
برخی از افراد پس از برقراری رابطه جنسی با همسرشان احساس اندوه و افسردگی می کنند و به گریه می افتند، به این حالت اندوه پس از آمیزش یا post-coital tristesse می گویند. اگر عمل آمیزش به سرعت تمام شود و فرد به ارگاسم نرسد، این اندوه شاید کاملاً طبیعی به نظر برسد.بنا بر برخی از مطالعات انجام شده در حوزه سکسولوژی و روانکاوی ده تا سی درصد از افراد پس از رابطه جنسی اندوهگین می شوند و گریه می کنند.
این اندوه نوعی حالت عاطفی خاص و تا حدودی غیر قابل توضیح است که بلافاصله پس از برقراری رابطه جنسی ایجاد می شود.با این حال، در بسیاری موارد ممکن است ربطی به رابطه جنسی هم نداشته باشد و به رغم اینکه افراد تجربه جنسی خوشایند و رضایت بخشی دارند، باز هم گرفتار این نوع اندوه شوند.
در واقع، اندوه پس از مقاربت یک بیماری یا اختلال نیست. در بیشتر موارد، این نوعی حالت عاطفی است که عواقب عمده ای هم در پی ندارد. با این حال، اگر این حالت برای مدت طولانی ادامه یابد، می تواند نشان دهنده یک مشکل عمیق تر باشد که باید پیگیری و درمان شود.
علم و دانش بشر تاکنون همه چیز را در مورد این وضعیت عاطفی روشن نکرده است. نظریه های مختلفی در این باره وجود دارد. باید بگوییم که هیچ یک از این نظریه ها نمی توانند شامل حال همه، به یکسان شوند. آنچه در مورد برخی صدق می کند در مورد دیگری صدق نمی کند.
اندوه و افسردگی بعد از آمیزش
مجله بین المللی سلامت جنسی اخیراً مطالعه ای را در مورد افسردگی بعد از رابطه جنسی منتشر کرده است؛ بنا بر نتایج به دست آمده از این پژوهش، حتی اگر نوع افسردگی و حالت اندوه از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد، اما زمان ایجاد آن و نیز علت آن در همه یکسان است، یعنی این افسردگی دقیقا بعد از آمیزش جنسی زوجین اتفاق می افتد.
با این حال، گفته می شود که این احساس غیرقابل توضیح است، زیرا به نظر نمی رسد با تجربه لذت جنسی ارتباطی داشته باشد.
این حالت عاطفی معمولا چند دقیقه ای طول می کشد. با این وجود، برخی از افراد چندین ساعت این احساس را حفظ می کنند و برخی دیگر حتی تا چند روز احساس افسردگی می کنند.
افرادی، اعم از زن و مرد، که این حالت را تجربه کرده اند، این احساس را به صورت نوعی حس پوچی توصیف می کنند. آنها می خواهند گریه کنند، اما نمی توانند دلیل آن را توضیح دهند. همچنین احساس تحریک پذیری و بد خلقی می کنند و می خواهند خود را منزوی کنند.
علل فیزیولوژیک
به گفته پزشکان برایان برد، رابرت شوایتزر و دونالد استراسبرگ که این وضعیت را بررسی کرده اند، نوعی تغییر هورمونی در طول رابطه جنسی رخ می دهد. بدن می کوشد که پس از اوج گیری تثبیت شود. این پویایی باعث کاهش سطح هورمون ها به طور ناگهانی می شود که پیامد ان نوعی افسردگی است.
دکتر ریچارد فریدمن، مدیر بخش روانپزشکی ویل کورنل است. به گفته او، در طول ارگاسم، کاهش شدیدی در فعالیت آمیگدال وجود دارد. این ناحیه از مغز احساس ترس را تنظیم می کند.
بنابراین، در طول رابطه جنسی، احساس ترس و هر چیزی که با آن مرتبط است به طور قابل توجهی کاهش می یابد. پس از ارگاسم، مغز می خواهد به سرعت از این احساسات خلاص شود، و خود را تنظیم و تعدیل کند. به همین دلیل است به دنبال فعالیت مغز این احساسات باز می گردند، که نوعی احساس پوچی را به دنبال دارند.
اگر در حین رابطه جنسی درد و ناراحتی ناخواسته ای را تجربه کنید، و گریه یا بدخلقی شما ناشی از درد باشد، قضیه فرق می کند.درد حین رابطه جنسی، که به نام دیسپارونی نیز شناخته می شود، ممکن است در نتیجه عفونت، آسیب، یا به دلیل کمبود روان کننده باشد.
زنان مبتلا به بیماری با نام واژینیسموس که با عنوان دخول دردناک نیز شناخته می شود، اغلب در حین رابطه جنسی احساس درد می کنند. واژینیسموس وضعیتی است که دخول در رابطه جنسی را برای زنان دشوار می کند. این مشکل معمولاً باید با ترکیبی از دارو و مشاوره جنسی درمان شود.
علل روانشناختی اندوه پس از آمیزش
مفاهیم انسانی بسیار پیچیده اند و انسان صرفا یک پدیده بیولوژیکی نیست که بشود همه چیز را در مورد آن با کارکرد هورمون ها و انتقال دهنده های عصبی توضیح داد.
اگر اینطور بود، همه ازاندوه پس از آمیزش شکایت داشتند. اما می دانیم که تنها ده تا پانزده درصد افراد درگیر چنین حس و حالی می شوند.
احساسات انسانی و شرایط محیطی و بسیاری عوامل تعیین کننده دیگر در اینجا نقش دارند.
برخی از روانشناسان نشان داده اند که اندوه پس از آمیزش در افرادی که احساسات مختلط و پیچیده ای در مورد رابطه جنسی دارند، شدیدتر است. گاهی اوقات، افراد به دلیل یک تربیت بسیار سخت گیرانه یا ویژگی های شخصی یا آسیب هایی که در این زمینه دیده اند، همراه با لذت از رابطه جنسی نوعی احساس گناه را تجربه می کنند.
به طور مشابه، این وضعیت می تواند به دلیل عدم توانایی در رسیدن به ارگاسم هم باشد.یعنی فرد به دلیل همین احساسات درهم برهمی که دارد نمی تواند به ارگاسم برسد، بنابراین، احساس ناامیدی می کند که در ظاهر با غم و اندوه یا حس افسردگی خود را نشان می دهد.
بنابراین این دلایل روانی را در ایجاد افسردگی پس از آمیزش جنسی مد نظر داشته باشید:
شما از داشتن رابطه جنسی خجالت می کشید.
شما احساس گناه می کنید.
نوعی رهایی و آزادی احساسات بعد ارگاسم به شما دست می دهد که به گریه می اندازتان.
شما یک تروما و آسیب حل نشده دارید که در این لحظات پررنگ می شود.
شما از شریک زندگی خود ناراضی هستید.
شما در حال تجربه تغییرات هورمونی هستید.
چه زمانی باید جدا نگران این وضعیت شد؟
این وضعیت در زنان بیشتر از مردان است. همانطور که اشاره کردیم، در بیشتر موارد طبیعی است. وقتی بعد از چند دقیقه ناپدید شد، دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
طول این احساس و همچنین شدت احساس یک عامل تعیین کننده است. اگر مدت زیادی طول بکشد و تجربه شدید باشد، احتمالاً مشکلات اساسی دیگری وجود دارد. این اندوه فقط می تواند نشانه ای از یک حالت جدی تر افسردگی باشد که نیاز به کمک حرفه ای دارد.
به همین ترتیب، شاید غم و اندوه ناشی از رابطه جنسی بد یا نگرش شریک جنسی شما باشد. اگر اینطور باشد، افسردگی میتواند نشانهای هشداردهنده از مشکلی در رابطه باشد. بهترین اقدام این است که در صورت ادامه مشکل با یک متخصص مشورت کنید.
اگر شریک زندگیتان بعد از رابطه جنسی گریه میکند و اندهگین است:
با او در کمال احترام و ملایمت صحبت کنید توجه داشته باشید که لحن شما نباید تحقیرآمیز یا توهین آمیز باشد.
اگر نیاز به تنهایی دارد به خواست او احترام بگذارید و اتاق را ترک کنید و پس از چند دقیقه با یک لیوان آب برگردید.
دوباره درباره این موضوع صحبت کنید و با احترام به حرفهای او گوش دهید.
او را مجبور نکنید با شما صحبت کند.
برای داشتن رابطه جنسی به او فشار وارد نکنید.
از همسرتان بپرسید که چگونه میتوانید به او کمک کنید.
سخن پایانی:
اگر می خواهید از رابطه جنسی خود در کنار همسرتان لذت ببرید، پیش از انجام آن در مورد همه ی مرزها، احساسات و تمایلات خود، بسیار شفاف و در کمال صداقت حرف بزنید.
از یکدیگر خجالت نکشید و به هم احترام بگذارید. و اگر موقت غمگین شدید یا به گریه افتادید، شرمگین نشوید. یکدیگر را در این حالت رعایت کنید. و کمی که آرام تر شدید، وضعیت تان را مرور کنید، علت را پیدا کنید و در جهت رفع آن، چنانچه مشکل جدی ای وجود دارد، بکوشید.
چون کار بی تربیتی کرده باید بهش بگی
گریه میکنی ؟!... گریه کن ... گریه کن ... بی تربیت
خودت هم از یه کار بی تربیتی بوجود امدی
این اشکا اشک شوقه ....
خوشی زیاده...خوشی که زیاد باشه میزنه بیرون...
وقتی می خواهید به هر موضوعی ورود کنید بدترین حالت رو انتخاب و راجع به آن مطلب می نویسید ما مردمی هستیم که فقط جنبه های منفی مطالب را پیگیری می کنیم
استغفرالله
استغفار کن آقا
چقدر دلم میخاد منم تشکیل خانواده بدم و... ولی نمیتونم چون هبچ عرضه ای ندارم،با 31 سال هیچ کار و حرفه ای بلد نیستم هیچ دوستی چه دختر و پسر تا حالا نداشته ام،فقط تو خونه گوشه یه اتاق نمور افتادم و سرکوفت میشنوم که برو کار ،برو کار و... نمیدونم از کجا شروع کنم و... نمیدونم جایگاهم در جامعه کجاست و... اصلا نمیتونم و در خودم نمیبینم هیچ کار کوچکی رو انجام بدم تو کوچکترین کار روزانه هم موندم،پولم ندارم برم دکتر،بنظرتون من چکار کنم که بتونم مثل یه آدم عادی زندگی کنم و ... بخدا چیز زیادی نمیخام از زندگی ابن رو هم بگم هیچ حمایتی از طرف خانواده نمیشم
سلام نمیدونم جدی نوشتی یا شوخیه
اگه جدیه دوست عزیز مشکل اصلی در مرحله اول خودتی وقتی میگی بی عرضه ام بی عرضگی را به خودت تلقین می کنی میگی هیچ کاری بلد نیستم شاید هم راست بگی خیلی از کارهای روزمره که مردم انجام میدن در طی یکی دو هفته یا بیشتر می توان یاد گرفت شما وقتی توی خونه افتادی چگونه میخوای دوست پیدا کنی دوست را در محل کار و بیرون و جاهای مختلف میشه پیدا کرد نه داخل خونه
با خدا درد دل کن دوستانه ازش کمک بخواه یعنی طوری که خودت باورت بشه کمکت میکنه اگه در نصف شب نزدیک اذان صبح بشه با دو رکعت نماز بهتر
نه دعا و نماز کلیشه ای
یه بار رفتم روبروی گنبد امام رضا (ع) نشستم همه مشکلاتم را انگار که روبروم نشسته گوش میده گفتم زندگیم از این رو به اون رو شد البته بتدریج
بخدا توکل کن برات دعا میکنم
منم دقیقا عین خود تو بودم ولی با یکم اراده که پیدا کردم شروع کردم به یادگیری کاری که شاید قبل از این موضوع دوست نداشتم رفتم طرف شغل آزاد چون دولتی دیگه کار بهم نمیدادن ولی اول توکل کردم به خدا بعدش به خودم قدم اول برداشتم بقیه کارها خودشون درست شدن شاید روزی رفتم سرکار باورت نشه از ترس اینکه خراب کنم جرأت نزدیک شدن نداشتم ولی گفتم یا انجامش میدم یا میرم خونه و طبق معمول بهم میگن بی عرضه رفتم کنار دستگاه شروع بکار کردم و الان نزدیک شش ساله دارم کار میکنم و دیگه ترس از اینکه بیکار بشم هم ندارم چون هرجا برم به رشته کاری من نیاز دارن و من هم خودم باور کردم که امروز توانستم نتیجه کارم ببینم پس توهم خودت را باور کن
ممنون از آقای عارف و نبی الله بابت پیام مفیدشون
احتمالاً اشک شوق است!!!
چون خودت میدونی مرتکب چه کاری شدهای و روحت رو به شیطان فروختهای
میل جنسی یک میل شیطانیه و هرکسی که غیر از این بگه خودش مامور از طرف شیطانه
پس همه آدمهای روی زمین به وسیله شیطان به وجود آمدن خوب آدم اگه خدا انسانها رو آفریده دیگه چرا این میل جنسی رو بهش داده. خدا برای همه چیز یک اندازه داده تو نمیتونی صبحانه نهار شام رو یکجا بخوری.اینو بخوری اونو بخوری....