تشریح موانع اصلی در یادگیری فلسفه توسط کودکان
دومین نشست از سلسله نشستهای «فصل سخن» با موضوع نقد و بررسی کتابهای منتشرشده در زمینه فلسفه برای کودکان با حضور سعید ناجی، یحیی قائدی و فرزانه شهرتاش در تالار کمال دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برگزار شد.
به گزارش ایسنا، در این نشست که اول اسفندماه از سوی مرکز سپهر اندیشه سازمان جهاد دانشگاهی تهران و سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی برگزار شد، دکتر فرزانه شهرتاش، مدیر انتشارات شهرتاش گفت: فلسفه برای کودکان موضوعی است که همانند میوهای میتواند در اختیار بچهها قرار گیرد؛ اما معلم باید توانایی پذیرایی از کودکان را برای بهره گرفتن از این میوه داشته باشد، که متاسفانه اغلب معلمانِ آموزشدیده تربیت معلم فاقد چنین سواد و آگاهی هستند. از سوی دیگر دانشآموزان در موضوع فهم چنین متونی با مشکل مواجهاند. این موضوعی است که آزمون پرلز به خوبی این را نشان داده است. متاسفانه دانشآموزان ما قدرت درک اغلب متونی را که در اختیار دارند ندارند و سواد خواندن آنان در سطح متعارف نیست.
او همچنین تصریح کرد: فلسفه برای کودکان باید فهمیده شود و برای فهمیده شدن آن الزاماً باید اجرا شود. ما در موضوع کتابهای نظری گامهای خوبی برداشتهایم و آثار مطرح لیپمن در این زمینه ترجمه شدهاند. به شخصه فکر میکنم برای نهادینه شدن موضوع فلسفه برای کودکان باید از فضاهای دیجیتال استفاده شود تا امکان جستوجو برای معلمان جهت توضیح دادن مباحث وجود داشته باشد؛ به عبارتی من معتقدم فلسفه برای کودکان در واقع آموزش مهارتهاست.
دکتر سعید ناجی، یکی دیگر از سخنرانان مدعو این نشست درباره مسئله اصلی فلسفه برای کودکان گفت: مسئله اصلی فلسفه برای کودکان به طور کلی یک اعتراض به آموزش و پرورش رایج است که ۱۲ سال عمر بچهها را تلف میکند. فلسفه برای کودکان درصدد است تا سیستم آموزشی را تغییر دهد و برای این کار از دیدگاه سقراطی در کتابهایش بهره می برد. سقراط با کتاب مخالف است و معتقد است فلسفه باید در گفتوگو آموزش داده شود.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و مطالعات فرهنگی افزود: آنچه مهم است این است که کلاسهای فلسفه جریان داشته باشند و باعث شوند بچهها خودشان به کشف برسند؛ کشفی که در رهگذر گفتوگو حاصل میشود. یعنی فلسفه برای کودکان از کتاب به عنوان سکوی پرش استفاده میکند به سوی سئوالات بچهها.
او در در بخش دیگری از سخنان خود درباره کیفیت آثار ترجمهای در حوزه کتابهای فلسفه برای کودکان تصریح کرد: در برنامه فلسفه برای کودکان دو سری کتاب وجود دارد؛ کتابهایی ویژه بزرگسالان و کتابهای داستانی که مختص کودکان است. کتابهای دسته اول عمدتاً دارای مشکلات مرسوم ترجمه هستند. اگرچه این مشکل رو به بهبود است، اما کتابهای داستانی که مختص کودکان هستند دارای چهار مشکل اساسیاند: برخی از این کتابها فارسینویسی را اصلا رعایت نمیکنند. برخی دیگر اصول داستاننویسی نداشتهاند. مثلا در گفتوگوها زبان شخصیتها از بین رفته یا لحن آنان عوض شده است. همچنین این کتابها بعضاً با واژههایی همراه هستند که مختص ادبیات بزرگسال است. بنابراین بعضاً زیرنویسهایی در آنان دیده میشود. یکسری از این کتابها هم با نظارتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به منظور همانندی با فرهنگ بومی به گونهای بدل شدهاند که افراد را به فکر فرومیبرند؛ مثلا در جایی یکی از شخصیتها میگوید: پدر من دیر به خانه میآید. ماءالشعیر میخورد و شادی میکند. حالا سئوال این است: آیا واقعا خوردن ماءالشعیر شادیآور است!؟
ناجی گفت: به نظر من از همه این مشکلات که بگذریم، جای مقالات نظری و کاربردی در حوزه فلسفه برای کودکان خالی است. اگرچه مقالات نظری در این زمینه تالیف میشود، اما به شخصه فکر میکنم کیفیت این مقالات از وضعیت مناسبی برخوردار نیست. از سوی دیگر برخی از کسانی که با موضوع فلسفه برای کودکان دست به قلم شدهاند، به سراغ داستانهای کهن رفتهاند. در صورتی که این داستانها ویژگیهای لازم برای موضوع مذکور را ندارند؛ چرا که کتابهای فلسفه برای کودکان باید چالشبرانگیز باشند و به آموزش مهارتها و گفتوگو بیانجامند. در حالی که در این کتابها اغلب کسی است که حکمی را صادر میکند، بدون آنکه گفتوگویی انجام بگیرد. این موضوع ماهیت تحلیلی کلاسهای فلسفه را به مخاطره میاندازد. داستانهای فلسفه برای کودکان باید ویژگیهایی همچون جذابیت، امکان همزادپنداری بین بچهها و شخصیتهای داستان را فراهم کنند و درونمایهای را در ذهن مخاطب القا نکنند.
دکتر یحیی قائدی نیز در این نشست تصریح کرد: فلسفه برای کودکان دستاوردی بشری است و نه تکنیک و فن. کودک امروز، کودک فلسفه برای کودکان را میطلبد. او نمی خواهد بزرگ شود. او برای امروز زندگیاش راهکارهای خاص خود را دارد. نمیتوان چنین کودکی را که در خانه پادشاه است در مدرسه تحقیر کرد. فلسفه برای کودکان موضوعی است که از روانشناسی رشد عبور کرده و نیازمند روانشناسی دیگری است؛ شاید روانشناسیای که به فلسفه تعلیم و تربیت نزدیکتر باشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی افزود: در مورد بحث تالیف و ترجمه کتابهای فلسفه برای کودکان ما با موضوع نشر و آشفتگیهای آن نیز مواجه هستیم. کتاب «فلسفه به مدرسه میرود» لیپمن چهار سال طول کشید تا وارد بازار شود. از سوی دیگر هر کاری و هر متنی لوازم خاص خود را میخواهد. اگر فلسفه برای کودکان موضوعی است که در فرهنگ ما نیز وجود داشته، پس چرا تا دیروز این موضوع اصلا دیده نمیشد؟ در بومیسازی فلسفه برای کودکان بنا نیست آموزهای به آنان داده شود. بلکه صرفاً داستانی نقل می شود برای افزایش مهارتها. در طول آموزش بچهها میفهمند که آموزه های دیگری هم وجود دارد. ما باید از زندگی و زنده بودن دفاع کنیم.
او درباره اینکه آیا فلسفه اسلامی منبع خوبی برای استنتاج فلسفه برای کودکان است یا خیر گفت: فلسفه به معنای مجموعهای از مهارتهاست. همه نظامهای آموزشی مدعی هستند که میخواهند فکر کردن را پرورش دهند اما شاید در این زمینه خیلی کارآمد نبوده باشند. داستانهای فلسفی باید الزاماً پرسشبرانگیز باشند و این پرسشها باید الزاماً بین کودکان و سایر افرادی که کودکان با آنان در ارتباط هستند مطرح شود. به همین دلیل به شخصه فکر میکنم متون کهن ما اگرچه بخش اعظمی از آنان از فرهنگ ملی و بومی ما نشات گرفته است نمیتواند داستانهای فلسفی خوبی را سامان دهد. از سوی دیگر چنین داستانهایی باید در رابطه با مدرسه و زندگی بچهها در مدرسه باشد. فلسفه اسلامی به این فرمی که هست ظرفیت مناسب را برای پرداختن به فلسفه کودکان ندارد.
منبع: ایسنا
10