خبر فوری گزارش می دهد؛
ماموریت «دولت سایه» سعید جلیلی تغییر کرده است؟ /آقای دیپلمات هنوز به محافل اصولگرایانه بازنگشته است /تنها نوشدارو برای زنده ماندن در قبیله سیاستمداران
مدتی بود که چندان خبری از جلسات دولت سایه سعید جلیلی نبود و به نظر می رسید او تن به انتقادات داده و جلسات را تعطیل کرده است اما گویی او همچنان بر اجرا کردن ایده خود اصرار دارد.
لیلا شریف - «کمک به دولت فعلی جهت تایید، تصحیح یا تکمیل برنامهاش را وظیفه خود میدانیم.» این جمله از زبان سعید جلیلی شاید در ظاهر تکیه بر ماهیت دولت در سایه داشته باشد اما چه کسی است که نداند، دیپلمات سابق با گفتن این جملات و پیگیری دولت در سایه، چشمانش را به هدفی بزرگتر دوخته است؛ صندلی ریاست جمهوری و یا حتی سرلیستی اصولگرایان در انتخابات مجلس و رسیدن به صندلی ریاست بهارستان.
با گشت و گذاری در اینستاگرام سعید جلیلی آنچه بیش از همه به چشم میآید، یک بنر آبی رنگ است که رویش نوشته شده« سلسله جلسات سایه تمدن اسلامی برای تایید، تکمیل و تصحیح برنامه های دولت دوازدهم »، این بنر به پس زمینه ثابت عکسهای سعید جلیلی پس از انتخابات تبدیل شد تا مرد دورمانده از «قبیله اصولگرایان» و انتخابات ثابت کند، هنوز در صحنه سیاست امکان نقش آفرینی دارد.
هر چنددولت در سایه ای با انتقادات پی در پی اصلاح طلبان و دولتی ها همراه شد و از سوی دیگر حتی هم طیفان جلیلی هم روی خوشی به این ایده نشان ندادند اما جلیلی تصمیم گرفت تا دولت سایه میانداری کند حتی اگر هیچ چهره سیاسی با نظرش همراه نباشد.
جلیلی با برگذاری جلسات پی در پی تلاش داشت تا ثابت کند دولت در سایه او مشغول فعالیت و تأثیر گذاری است، اما سکتههای کاری «دولت در سایه» نشان از این واقعیت داشت که بود و نبود آن چندان تفاوتی ندارد و پشت پرده آن سلسله جلسات هدف دیگری نهفته است. این اما جلسات دولت در سایه از کجا کلید خورد و جلیلی به دنبال چه اهدافی است؟
جدایی جلیلی از اصولگرایان
سال 92 نقطه شروع اختلاف و جدایی جلیلی از اصولگرایان بود. دیپلمات آرام با نزدیک شدن به انتخابات ولولهای در وجودش افتاد و تصمیم گرفت تا بازی همرزمان پیشینش را برهم بزند و نقش جدیدی برای خود ترسیم کند. اصولگرایان که ائتلافی سه گانه متشکل از حداد عادل-محمدباقر قالیباف -علی اکبر ولایتی را برای دست یافتن به صندلی پاستور چیده بودند، با یک گزینه خاص به نام سعید جلیلی رو به رو شدند، گزینه ای که با حمایت جبهه پایداری و آیت الله مصباح یزدی خود را به ماراتن انتخابات 92 رساند.
جلیلی برای رسیدن به خط پایان شیوه خاص خود را پیش گرفت. او که در دولت احمدی نژاد رشد یافته بود، برخلاف سایر کاندیداها مسیر تخریب احمدینژاد را پیش نگرفت. او بیشتر کمر همت به تخریب دیگر مردان اصولگرای حاضر در انتخابات -و صدالبته رقیب اصلیش یعنی حسن روحانی - پرداخت تا آنجا که مناظره ولایتی و جلیلی در سال 92 بر سر سیاست خارجی به چالشی اساسی میان این دو چهره برخواسته از اردوگاه اصولگرایی تبدیل شد.
البته انتخابات 92 نقطه پایان اختلاف های جلیلی با بدنه اصولگرایی نبود، چه آنکه با پا گرفتن جمنا برای انتخابات 96، باز هم جلیلی بود که سازش را برای نواختن اختلاف در خیمه اصولگرایان کوک کرد. همانطور که در همان روزهای شروع به کار جمنا گفته بود « قرار نیست "وحدت قبیلگی" باشد، قرار ما این است که "وحدت گفتمانی" باشد. »، در روزهای منتهی به انتخابات هم با نپذیرفتن ساز و کار جمنا، نشان داد که به گفته خودش، مخالف این رفتارهای قبیلهگرایانه است.
او که گمان میکرد در انتخابات 96 هم میتواند نظر پایداری ها را به سوی خود جلب کند با دلخوری شرایط جمنا را نپذیرفت. در همان روزها یکی از کانالهای منتسب به جلیلی در رابطه با جدایی او از جمنا نوشت:« جمنا طراحی شده بود كه به بدنه حزبالله در راستای منافع قدرتطلبانه قبایل مختلف اصولگرایی به اسم منافع مردم لگام بزند. علاوه بر مکانیزم معیوب و غیرشرعی جمنا، دلیل اصلی عدم پذیرش جلیلی، تعهدگیری جمنا مبنی بر انتخاب کادر دولت آینده توسط این گروه بوده است. در نتیجه این نامزد که سومین رای در رای گیری اولیه بدنه جمنا داشته است را به بهانههای واهی کنار میگذارند چون قائل به سهم دهی به قبایل قدرت نبوده است!»
اما سرانجام کارها بر وفق مراد جلیلی و یارانش پیش نرفت و او در روزهای باقیمانده به انتخابات پرچم سفید را به نشانه تسلیم بالا برد. هرچند او در بیانیه انصرافش از کاندیدای خاصی حمایت نکرد اما حضور چهره های نزدیک به جلیلی در ستاد رئیسی تلاش او بود تا با این گردش لحظه آخری بقای سیاسی خود را تضمین کند.
نوشدارویی به نام دولت در سایه
خیمه انتخابات 96 که جمع شد، سعید جلیلی راه جدیدی را در پیش گرفت، تجربه نشان داده بود که او به راحتی قصد حاشیه نشینی در سیاست را ندارد.. دولت سایه، برنامه جدید او برای عرض اندام در سیاست بود تا جایی که با وجود مخالفت اصولگرایان او باز هم مسیر دلخواه خودش را پیش گرفت.
«بحث دولت در سایه از طرف هیچ کسی جز آقای سعید جلیلی مطرح نشد. من در هیچ جمع اصولگرایی نشنیدم که چنین چیزی شکل گرفته یا اجرایی شده باشد و اطلاعی ندارم که حتی طرحی برای آن در نظر گرفته شده باشد.» این گفته حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی موتلفه تنها واکنش اصولگرایان نسبت به این اقدام سیاسی جلیلی نبود چه آنکه باهنر هم انتقاد تند و تیزی دولت سایه، وارد کرده بود:« من نظرم این است که بدون وجود حزب چارچوب دار این کار عبث است و معنا ندارد. وقتی ضوابط حزب وجود نداشته باشد، افراد به هیچ تعهدی پایبند نیستند و لازم نیست که پایبند باشند.» اما این انتقادها هیچ اثری بر جلیلی نگذاشتند، چه آنکه او برای زنده نگهداشتن خود در عرصه سیاست راه دیگری نداشت.
وزارتخانههای جهادکشاورزی، اقتصاد،شهرسازی،صنعت، ارتباطات،نفت و تعاون دولت دوازدهم، هفت وزارتخانه ای بودند که در ماههای پس از انتخابات در نشست هایی تحت عنوان دولت سایه با ریاست جلیلی و چهرههای دولت سابق مورد بررسی قرار گرفتند و کم کم کار به نشست با سازمانهای زیرمجموعه وزارتخانهها و فعالان اقتصادی بدون هیچ نتیجه ای ختم شد.
اما واقعیت این است که دیپلمات سابق هستهای بدون توجه به نتیجه دولت در سایه و اصرار بر نشنیدن نظر منتقدانش، میخواهد با پیگیری این ایده سیاسی، نامش را در سیاست برای روزگار نه چندان دور انتخابات زنده نگه دارد؛ شاید باید منتظر شنیدن نام جلیلی به عنوان کاندید انتخابات آتی باشیم و ببینیم که جلیلی از نمد دولت در سایه قرار است چه کلاهی برای خود ببافد.
42
خیلی خشک وانعطاف ناپذیر است .
در یک دور چینی سیاسی انچه بیشتر ملموس هست.بایکوت.افرادی از قبیله اصولگراست که برای سیاسی شدن بدیوار احمدی نژاد اویزان.شدند ولی.در رقابت.انتخاباتی توهین به ایشان را تاحد.فحاشی بالا بردند .انقد برای تثبیت.به.او اتهام.زدند که دشمنان خارجی.شرمنده شدندا ِِما یک چیز را فراموش کردند وان.بود که.شخصا هیچ.بودند وهستند ِِ.