در عصری که صحبت از سلاحهای دقیق لیزری و استفاده از رایانه در نبردهاست، خواندن از سلاحی که "زنبورک" نام داشته و بر پشت شتر حمل میشده، میتواند بسیار جذاب باشد.
ایران به عنوان یکی از تمدنهای کهن جهان، نقش مهمی در توسعه علم پزشکی و ایجاد بیمارستانها داشته است.
تهران، شهری که روزگاری تنها روستایی کوچک در سایه شهر ری بود، امروز قلب تپنده ایران است. از کوچههای زیرزمینیاش در دوران کهن تا خیابانهای پرهیاهوی مدرنش، تهران داستانی پر از فراز و نشیب دارد؛ داستانی که از دل تاریخ برخاسته و به آیندهای روشن چشم دوخته است.
در آستانه نوروز، خاطرات ناصرالدین شاه قاجار ما را به دورهای میبرد که این جشن به عنوان نمادی از شکوه و قدرت دربار قاجار برگزار میشد. اما آیا میدانید که گاهی نوروز با شبهای قدر همزمان میشد؟ در این گزارش، به بررسی مراسم نوروز در دوره ناصرالدین شاه و تقارن آن با شبهای قدر میپردازیم و از خاطرات خود شاه در این مورد میخوانیم.
ورود اتومبیل به ایران، نه تنها یک پدیده تکنولوژیک بود، بلکه تحولی عمیق در فرهنگ و جامعه ایرانی ایجاد کرد. از زمانی که نخستین "گردونه بخار" به عنوان سوغات سفرهای فرنگ مظفرالدین شاه وارد کشور شد تا دهههای بعد که خیابانهای تهران مملو از خودروهای رنگارنگ گردید، اتومبیل نقشی بیبدیل در تاریخ مدرن ایران ایفا کرد.
در پس پردهی تاریخ قاجار، چهرهای مغفول مانده که داستانش مملو از جاهطلبی، فرصتطلبی و فرجامی تلخ است: علیشاه ظلالسلطان، دهمین پسر فتحعلیشاه و برادر تنی عباس میرزا، ولیعهد نامدار. پس از مرگ پدر، علیشاه با غصب تاج و تخت، خود را پادشاه خواند، اما حکومتش تنها ۴۰ روز دوام آورد. تاریخ قاجار اما با او مهربان نبود؛ نامش را از فهرست پادشاهان حذف کرد و سرنوشتش را به تبعید و تنگدستی گره زد.
تصور کنید شبی تاریک در تهرانِ دوران قاجار، جایی که تنها نور چراغهای نفتی و فانوسها، سایهای از روشنایی را بر کوچهها و خیابانها میافکند. ناگهان، جادوی نور از فرنگ به ایران میرسد؛ نوری که نه از شعله، بلکه از نیرویی اسرارآمیز و ناشناخته به نام «برق» سرچشمه میگیرد. این داستانِ شگفتانگیز، روایت روزی است که ایران برای نخستین بار با نیروی الکتریسیته آشنا شد و زندگی مردم برای همیشه تغییر کرد.
آفتاب روز 4 اسفند یک روز بعد از کودتای 1299 هنوز سر نزده بود که مردم ایران در سراسر کشور با یک اعلامیه تهدید آمیز از سوی رضا خان یکی از عوامل کودتا مواجه شده بودند.
در تهران دوره قاجار، پایتختنشینان وقتی میخواستند با مواد غذایی دمدستشان غذایی فوری درست کنند، سراغ اشکنه میرفتند.
بشیرخان برده ملک التجار بوشهری بود که با دختر آقا محمد رحیم فرار کرد اما این اتفاق به غائله ای بزرگ تبدیل شد و انگلیس و ایران را وارد یک درگیری بزرگ کرد.