قاتل مأمور پلیس دوباره محاکمه شد
قاتل مأمور نیروی انتظامی که به قصاص محکوم شده بود، پس از اعتراض به حکم صادره و نقض آن از سوی دیوان عالی کشور در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.
این جنایت اواسط دی سال ۹۷ در جریان تعقیب و گریز ماموران گشت پلیس شهریار با سارقان رخ داد.
وقتی مأموران پلیس در یکی از باغستان های شهریار به یک خودروی پژو ۴۰۵ مشکوک شدند با استعلام پلاک خودرو دریافتند که سرقتی است. به این ترتیب به راننده خودرو دستور توقف دادند اما راننده بدون توجه به هشدار پلیس تلاش کرد تا از دست مأموران متواری شود.
در ادامه مأموران پاسگاه رزکان خود را به میدان نماز شهریار رساندند و راه را بر خودروی سرقتی بستند اما وقتی استوار یکم اسدالله خزایی از خودروی پلیس پیاده شد راننده خودروی مسروقه ناگهان با سرعت شروع به حرکت کرد و وی را زیر گرفت و بلافاصله فرار کرد.
در ادامه استوار خزایی از سوی اورژانس به بیمارستان امام سجاد شهریار انتقال پیدا کرد اما پس از 3 روز به علت شدت جراحات وارده به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
دستگیری متهم به قتل
با شهادت مأمور پلیس، شناسایی و بازداشت عامل جنایت در دستور کار مأموران قرار گرفت و در نهایت ۲۳ روز بعد حامد ۳۰ ساله که چندین سابقه کیفری در پرونده اش دارد در ماهدشت البرز شناسایی و دستگیر شد و پرونده پس از تکمیل تحقیقات به شعبه ۱۷ دادگاه کیفری تهران مستقر در شهریار فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده متهم در دفاع از خودش گفت: روز حادثه قصدی برای کشتن مأمور پلیس نداشتم و عمدی در کارم نبود. تنها هدفم فرار کردن بود به همین خاطر وقتی مأموران پلیس را دیدم فقط تلاش کردم تا با سرعت از محلی که مسدود شده بود بگریزم و متوجه نشدم که استوار خزایی را زیر گرفتم.
پس از آن وکیل متهم به جایگاه رفت و عنوان کرد: موکل من عمدی در کارش نبوده و طبق اظهارات خودش اصلاً مأمور پلیس را ندیده بود.
با پایان اظهارات متهم و وکیل او، قضات وارد شور شدند و حامد را به قصاص محکوم کردند.
نقض حکم از سوی دیوان عالی کشور
پس از صدور حکم و ابلاغ به متهم وی به حکم صادر شده اعتراض کرد و پرونده برای بررسی به دیوان عالی کشور فرستاده شد. قضات دیوان نیز پس از بررسی پرونده حکم را نقض کردند و برای رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه دادگاه پدر شهید خزایی به عنوان ولی دم به جایگاه رفت و گفت: از سوابق متهم مشخص است که وی بارها مرتکب جرم شده اما متنبه نشده است. او حتی بعد از دستگیری هیچگاه از کارش ابراز ندامت نکرده است.
من و همسرم اگر مطمئن می شدیم که متهم ناخواسته و غیرعمد پسرمان را کشته و از این اتفاق ابراز ندامت می کرد حتماً او را می بخشیدیم اما با توجه به مستندات و رفتار متهم مشخص است که به عمد پسر ما را زیر گرفته و از کارش نیز پشیمان نیست بنابراین حاضر به گذشت نیستیم و درخواست قصاص داریم.
سپس برادر شهید به جایگاه رفت و خاطرنشان کرد: روزی که متوجه شدم این اتفاق برای برادرم افتاده به سرعت به بیمارستان رفتم.
برادرم به من گفت آن روز می توانست متهم را با تیر زمینگیر کند اما چون متهم جوان بوده دلش به رحم آمده و شلیک نکرده تا اتفاقی برایش نیفتد. برادرم به تازگی ازدواج کرده بود اما این فرد او را به قتل رساند. ما حاضر به مصالحه نیستیم.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: من در اعترافاتم قبلاً هم گفتم اصلاً مامور پلیس را ندیدم آن روز فقط می خواستم دستگیر نشوم به همین خاطر به فرار فکر می کردم و در یک لحظه وقتی خودرو از روی او رد شد احساس کردم به چیزی برخورد کرده ام.
حالا هم پشیمانم. اما مطمئن باشید عمدی در کارم نبود.
با پایان اظهارات متهم قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
دمش گرم.
در این گونه موارد که علم به شواهد وجود ندارد پرداخ دیه می تواند چاره ساز باشد نه حکم اعدام
احتمالا.... سرکار استوار پریده جلوی ماشین والا هرکسی به عمد اینکار را نمی کند
عاقبت خلافکاران
قانون وجودنداره جوان مردم کشتن بعدآزاد میکنن چراایقدرراحت آدم میکشن چون میدونن یکسال بعدآزادمیشن