براى وجهى ناقابل، ثروت و ناموس دولتِ چهارهزارساله را به باد دادند
مىتوان گفت در اين مدت ده پانزده ساله كه بانك روس در طهران قريب سيصد كرور (۱۵۰ میلیون) مال دزدى را مالك شدهاند و اگر هم دزدى نبوده، چون مردمان ايران فقير و تهىدست مىباشند، قوه درآوردن مال خود را از بانك ندارند.
در اواخر سلطنت شاه شهيد (ناصرالدین شاه)، در طهران، كمپانى روسى به ضمانت دولت روس، ايجاد بانك استقراضى نمود؛ به اين معنى كه جواهر و طلاآلات و ساير اجناس مردم را گرو گرفته، پول مىدهند. اسباب هم بايد يكونيم تا دوبرابر بيارزد. اگر در موعد تعیینشده صاحبش پول را نياورد و اسباب را نبرد، بانك حق دارد اسباب را حراج کند.
مىتوان گفت كه امروزه سرمايه اين بانك از پول مردم ايران است. خبطى كه از طرف كارگزاران دولت ايران شده، این است که در روزى كه كنترات با بانك نمودهاند، قرار ندادند كه يك نفر از طرف دولت ايران هر روزه در بانك باشد و نگذارد بانك دينارى به كسى قرض بدهد، مگر اينكه آن شخص كه اسباب آورده و پول مىخواهد، ضمانت از كدخداى محل در دست داشته باشد كه اين اسباب دزدى نيست.
چون چنين مأمورى در بانك نيست، آنچه مال دزدى از پنجاه سال قبل تا امروز در اختفا بوده و دزد مال به جايى نمىتوانست آن مال را بفروشد، بعد از ايجاد اين بانك، با كمال اطمينان، دزدها مالهاى پنهان را به بانك برده و گرو گذاشتهاند و هيچوقت سروقت آن مال نمىروند.
مىتوان گفت در اين مدت ده پانزده ساله كه بانك روس در طهران ايجاد شده، قريب سيصد كرور (۱۵۰ میلیون) مال دزدى را مالك شدهاند و اگر هم دزدى نبوده، چون مردمان ايران فقير و تهىدست مىباشند، قوه درآوردن مال خود را از بانك ندارند.
عنقريب است كه نقدينه ايران بهواسطه بانك انگليس، و جواهرات و اشيای ديگر ايران بهواسطه بانك روس مفقودالاثر خواهد شد. بانك روس امروزه در طهران حكم صحراى محشر را پيدا كرده كه روزى هزاران مرد و زن درب بانك براى قرضكردن ايستادهاند و ملبوس زن خود را به گرو مىدهند.
تمام اين مفاسد به گردن كسى است كه براى وجهى ناقابل، ثروت و ناموس دولت چهارهزارساله را به باد داد و بانى اين بانك شد.
منبع: همشهری
70