روزی که سید حسن تقیزاده درگذشت/ روایتی از فراز و نشیب زندگی این چهره جنجالی تاریخی
«مرحوم تقیزاده گذشته از آنکه یک رجل سیاسی مهم ایران به شمار میرود در زمره محققان و مولفان و مترجمان بنام عصر حاضر بود. وی به زبانهای فرانسه، انگلیسی، عربی، ترکی و آلمانی تسلط داشت و به چند زبان دیگر نیز آشنا بود.»
ساعت شش و نیم بعدازظهر روز سهشنبه هفتم بهمن ۱۳۴۸ سید حسن تقیزاده از رهبران مشروطه، دیپلمات، نماینده چندین دوره مجلس شورای ملی و نخستین رئیس مجلس سنای ایران در ۹۲ سالگی درگذشت. پیکر او روز بعد پس از انجام غسل در مسجد سپهسالار قرار گرفت، و ساعت ۹ صبح روز بعد یعنی پنجشنبه ۹ بهمن مراسم تشییع برگزار و در آرامگاه ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.
روزنامه اطلاعات روز چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۴۸ به مناسبت درگذشت تقیزاده یک صفحه کامل را به شرح حال او اختصاص داد:
سید حسن تقیزاده ۹۲ سال قبل (شهریور ۱۲۵۶ شمسی) در تبریز پا به عرصه وجود گذارد. پدرش سید تقی پیشنماز مسجد حاج صفرعلی بود.
وی پس از انجام تحصیلات متداول آن زمان با کمک شوهرخواهر خود میرزا محمدعلیخان تربیت، فرهنگی و مشروطهخواه معروف، به تاسیس یک کتابفروشی اقدام کرد. در این کتابفروشی بود که وی با روشنفکران عصر خود آشنا شد و چون نمایندگی فروش مطبوعات داخله و خارجه را هم داشت بر اثر مطالعه آنها از تحولات سیاسی جهان و نظام اجتماعی ممالک پیشرفته آن عصر آگاه گردید. این مطالعات و تحقیقات و مطالعات دیگر، تقیزاده را به تجددخواهی و جنجالهای سیاسی رهنمون شد.
مرحوم تقیزاده برای انتشار افکار خود و کمک به پیشرفت آن به فکر انتشار یک روزنامه افتاد و با همکاری تنی چند از روشنفکران تبریز در سال ۱۳۲۰ قمری (۴ سال قبل از مشروطیت [۱۲۸۱ خورشیدی]) مجله «گنجینه فنون» را انتشار داد و کتابفروشی خود را به صورت یک قرائتخانه و مکتب ترویج افکار نو و به اصطلاح امروزی «پاتوق» روشنفکران آن عصر درآورد.
وی ۲ سال بعد سفری به قفقاز، مصر، شام و بیروت کرد و در این سفر با جمعی از دانشمندان و محققان این دیار از جمله جرجی زیدان آشنا شد و سال بعد با اطلاعات بیشتری به تبریز بازگشت و رسالهای تحت عنوان «تحقیق حالات کنونی ایران» منتشر کرد و چون از اوضاع سیاسی جهان آگاه بود در مجالس و اجتماعات مشروطهخواهان به ایراد نطق و خطابه میپرداخت به این جهت مورد توجه مردم قرار گرفت و در نخستین انتخابات پارلمانی ایرانی اهالی تبریز او را به نمایندگی خود انتخاب کردند.
احاطه به اوضاع جهان
در آن تاریخ سید حسن تقیزاده جوانی ۳۰ ساله بود به این لحاظ موقعی که در میان نمایندگان تبریز در جلسه مجلس حضور یافت «سید احمد صراف» یکی از نمایندگان به کنایه گفت: «مگر در تبریز آدم قطح بود که این پسرک را به عدالتخانه فرستادهاند؟!».
تقیزاده با کمک معلومات تاریخی و احاطهای که به اوضاع جهان داشت با چند نطق آنچنان مجلسیان را تحت تاثیر قرار داد که هرکدام برای جلب دوستی و همنشینی «سید» با دیگران رقابت میکردند. به این ترتیب راه پیشرفت تقیزاده هموار شد.
اولین کار مهم او شرکت در تنظیم «متمم قانون اساسی» است. تقیزاده بعدا رهبری انجمن آذربایجان را بر عهده گرفت و با کمک جوانان مجاهد عضو این انجمن علیه محمدعلیشاه که با مجلس به مخالفت برخاسته بود وارد عمل شد. در این راه به قدری پیش رفت که خانهاش تبدیل به انبار مهمات مجاهدان شد و در ضدیت با محمدعلیشاه به آن حد رسید که با دولت روسیه تزاری که حامی محمدعلیشاه قلمداد شده بود نیز بنای مخالفت را گذارد.
این درگیریها شجاعت «سید» را ثابت کرد. ضدیت تقیزاده با روسها سبب شد که مخالفانش شایع کنند که او با انگلیسها همکاری میکند.
از کارهای مهم دیگر تقیزاده مبارزه طولانی و مشهور او با اتابک است. به همین لحاظ موقعی که اتابک ترور شد مخالفان وی قتل اتابک را نتیجه تحریکات تقیزاده میدانستند.
محمدعلیشاه قبل از بستن مجلس یک بار مجازات تقیزاده را که علیه او تحریکات میکرد از ریاست مجلس خواسته بود.
توپ بستن مجلس
تقیزاده روز قبل از به توپ بسته شدن مجلس نطق پرهیجانی ایراد کرد و به افسران گارد مجلس دستورهایی داد ولی روز حادثه به علت کسالت به مجلس نیامد و چون در خانه احساس خطر کرد با لباس مبدل به اتفاق مرحوم دهخدا، تربیت و مساوات به سفارت انگلستان پناهنده شد.
استوکس درباره پناهندگی تقیزاده و دیگران نوشته است: «اگر تقیزاده و همراهانش را پناه نمیدادیم بدون شک دستگیر میشدند و بدون محاکمه به قتل میرسیدند».
محمدعلیشاه که دستور داده بود به همین لحاظ سفارت انگلستان محاصره شود مورد اعتراض دولت انگلستان قرار گرفت. بر سر تحویل تقیزاده و همراهان از جانب سفارت انگلستان به دولت ایران میان طرفین جر و بحث طولانی روی داد و سرانجام بر سر تبعید آنها میان سفارت و دولت ایران توافق شد. سید به اروپا رفت و در مقالهای که در شماره ۱۵ اکتبر ۱۹۰۸ [۲۳ مهر ۱۲۸۷] در «تایمز لندن» نوشت از فجایع دربار قاجار و قزاقها و روسها آنچه را که خواست بر قلم جاری ساخت. در لندن تقیزاده به عضویت انجمن آسیایی لندن درآمد.
مراجعت به تبریز
تقیزاده قبل از اینکه دوران تبعیدش پایان یابد به دعوت انجمن ایالتی آذربایجان به طور پنهانی به تبریز که در آن موقع در محاصره قشون دولتی بود و آزادیخواهان از آن دفاع میکردند وارد شد.
اندکی بعد سواران بختیاری و پیادگان گیلانی تهران را تصرف کردند و موقعی که سپهدار تنکابنی و سردار اسعد مشغول سازمان دادن به اوضاع ایران بودند تقیزاده به تهران آمد و به عضویت «هیأتمدیره»ای که برای ترتیب کار شاه مخلوع و سازمان دادن حکومت نو تشکیل شده بود انتخاب گردید.
تقیزاده از افراد موثری بود که در جریان برکناری محمدعلیشاه مداخله داشت و شدیدا با ماندن شاه مخلوع در کشور مخالفت میکرد.
تقیزاده در دوره دوم قانونگذاری هم از تهران و هم از تبریز انتخاب شد. در جریان دوره دوم قانونگذاری که ایران دارای نظام دوحزبی شد تقیزاده رهبری فراکسیون پارلمانی حزب دموکرات را که افراد آن تندرو و انقلابی بودند بر عهده گرفت.
تندروهای تقیزاده باعث شد که مورد انتقاد ستارخان سردار ملی و باقرخان سالار ملی قرار گیرد. در آن موقع تقیزاده در خانه سردار اسعد به سر میبرد.
تقیزاده به دنبال همین تحولات به عثمانی و اروپا رفت، در اروپا بود که به نمایندگی مجلس سوم انتخاب شد.
مرحوم تقیزاده سپس به انتشار روزنامه «کاوه» پرداخت. تقیزاده در سال ۱۳۰۰ شمسی در برلن بود که از جانب قوامالسلطنه نخستوزیر وقت به ریاست هیأت اعزامی ایران به شوروی به منظور مذاکره با این دولت تعیین شد و متن قرارداد بازرگانی و پستی ایران و شوروی را تهیه کرد.
در انتخابات دوره پنجم نیز نماینده پارلمان شد، در کابینه مستوفیالممالک وزیر امور خارجه گردید ولی به زودی استعفا کرد و به اروپا رفت اما در انتخابات دوره ششم نیز به وکالت انتخاب گردید. در سال ۱۳۰۷ والی خراسان شد. سال بعد به سمت سفیر ایران در لندن تعیین گردید. وی در سال ۱۳۰۹ به عنوان وزیر مالیه وارد کابینه شد.
تقیزاده پس از شهریور ۱۳۲۰ به صحنه سیاست بازگشت و به سمت وزیرمختار ایران در لندن منصوب شد و برای تخلیه ایران از قوای شوروی فعالیتهای شدیدی کرد.
پس از حل قضایای آذربایجان از تبریز به وکالت مجلس شورای ملی انتخاب شد. پس از انقضای دوره مجلس شورای ملی و تجدید انتخابات برای مجلس بعد چون سن تقیزاده از ۷۰ متجاوز بود دیگر نتوانست نامزد شود ولی چند ماه بعد از تشکیل «سنا» تقیزاده از تهران به عضویت این مجلس انتخاب شد. بعد از افتتاح مجلس سنا به ریاست آن برگزیده شد. به این ترتیب تقیزاده اولین رئیس سنای ایران بود. در دوره تقنینیه نیز مجددا از تبریز به نمایندگی سنا انتخاب شد و یک بار دیگر بر کرسی ریاست سنا تکیه زد.
چندی بعد تقیزاده به علت کهولت و درد پا از فعالیتهای سیاسی و پارلمانی بازماند ولی با آنکه قادر به راه رفتن نبود و با صندلی گردان حرکت میکرد به فرمان شاهنشاه آریامهر ریاست کنگره ایرانشناسان به عهده وی سپرده شد.
تقیزاده در سال ۱۹۳۲ در آلمان ازدواج کرد و تنها با همسر خود زندگی میکرد و فرزند نداشت. او گفته بود که خداوند وی را از نعمت پدر بودن محروم ساخته است.
مرحوم تقیزاده گذشته از آنکه یک رجل سیاسی مهم ایران به شمار میرود در زمره محققان و مولفان و مترجمان بنام عصر حاضر بود. وی به زبانهای فرانسه، انگلیسی، عربی، ترکی و آلمانی تسلط داشت و به چند زبان دیگر نیز آشنا بود.
تعداد قابل توجهی کتاب از جمله «تمدنهای اولیه» تالیف گوستاو لوبون و «شگفتیهای آسمان» تالیف فلاماریون را ترجمه کرد. در سال ۱۳۲۶ هجری قمری «مقدمه تعلیم عمومی» و دو سال بعد رسالهای در تاریخ اسلام به نام «از پرویز تا چنگیز» را منتشر ساخت. در اوقاتی که در لندن به سر میبرد کتابی به اسم «گاهشماری در ایران قدیم» تالیف کرد. کتابی نیز در همین زمینه به انگلیسی منتشر ساخت و مقالات بسیاری به زبانهای انگلیسی و آلمانی مربوط به تاریخ و همچنین مسائل مختلف علمی و ادبی در مجلات خارجی نگاشت. و چندین مقاله نیز از آن مرحوم در مورد جریانهای سیاسی در مملکت عثمانی و عالم عرب و ایران در مجله «عالم اسلامی» چاپ پاریس منتشر ساخت. بر بسیاری از کتب معتبر مقدمه نوشت. رسالهای در باب مانی و مانویت نیز از وی به چاپ رسید.
سایر تالیفات وی عبارت است از «تحفالملوک»، «تاریخ عربستان و قوم عرب»، «تاریخ انقلاب ایران» و تعداد بیشماری مقاله به زبانهای فرانسه، عربی، انگلیسی، آلمانی، روسی، ترکی و فارسی در نشریات خارجی و داخلی.
مرحوم تقیزاده ضمن اشتغال به امور سیاسی در دانشکده معقول و منقول تهران تاریخ علوم اسلامی و تاریخ ادیان را تدریس میکرد.
منبع: انتخاب
66