فال حافظ چهارشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۴
به فال اعتقاد نداشته باش، ولی نیم نگاهی به آن داشته باش، اگر موافق این ضرب المثل هستید فال حافظ چهارشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۴ را بخوانید.

متولدین فروردین
غزل شماره: ۳۶۱
آن که پامال جفا کرد چو خاک راهم
خاک میبوسم و عذر قدمش میخواهم
من نه آنم که ز جور تو بنالم حاشا
بنده معتقد و چاکر دولتخواهم
بستهام در خم گیسوی تو امید دراز
آن مبادا که کند دست طلب کوتاهم
ذره خاکم و در کوی توام جای خوش است
ترسم ای دوست که بادی ببرد ناگاهم
پیر میخانه سحر جام جهان بینم داد
و اندر آن آینه از حسن تو کرد آگاهم
صوفی صومعه عالم قدسم لیکن
حالیا دیر مغان است حوالتگاهم
با من راه نشین خیز و سوی میکده آی
تا در آن حلقه ببینی که چه صاحب جاهم
مست بگذشتی و از حافظت اندیشه نبود
آه اگر دامن حسن تو بگیرد آهم
خوشم آمد که سحر خسرو خاور میگفت
با همه پادشهی بنده تورانشاهم
تعبیر فال حافظ :
بسیار انسان باگذشتی هستید. هرچند که به شما جفا کردهاند و ستم روا داشتهاند، اما باز هم به همه چیز پایبند و معتقد هستید. خوبیها و حسنهای شما زبانزد مردم است. به مال و ثروت زیادی میرسید، ولی باز هم از یاد خدا غافل نمیشوید و به خاطر ذرهذرهی چیزهایی که خدا به شما داده، شاکر هستید.
متولدین اردیبهشت
غزل شماره: ۲۶۹
دلا رفیق سفر بخت نیکخواهت بس
نسیم روضه شیراز پیک راهت بس
دگر ز منزل جانان سفر مکن درویش
که سیر معنوی و کنج خانقاهت بس
وگر کمین بگشاید غمی ز گوشه دل
حریم درگه پیر مغان پناهت بس
به صدر مصطبه بنشین و ساغر مینوش
که این قدر ز جهان کسب مال و جاهت بس
زیادتی مطلب کار بر خود آسان کن
صراحی می لعل و بتی چو ماهت بس
فلک به مردم نادان دهد زمام مراد
تو اهل فضلی و دانش همین گناهت بس
هوای مسکن مؤلوف و عهد یار قدیم
ز ره روان سفرکرده عذرخواهت بس
به منت دگران خو مکن که در دو جهان
رضای ایزد و انعام پادشاهت بس
به هیچ ورد دگر نیست حاجت ای حافظ
دعای نیم شب و درس صبحگاهت بس
تعبیر فال حافظ :
برای به دست آوردن پول و مقام، منت دیگران را نکشید. اگر خدا بخواهد، همه چیز به شما میدهد، بنابراین شکرگزار باشید. خود را با دیگران مقایسه نکنید. اگر دیگران مال و مکنت دارند، شما هم هنر دارید، پس دورویی نکنید. همان باشید که هستید. به حاجت خود میرسید، اگر با خدا و باایمان باشید.
متولدین خرداد
غزل شماره: ۴۲۹
ساقی بیا که شد قدح لاله پر ز می
طامات تا به چند و خرافات تا به کی
بگذر ز کبر و ناز که دیدهست روزگار
چین قبای قیصر و طرف کلاه کی
هشیار شو که مرغ چمن مست گشت هان
بیدار شو که خواب عدم در پی است هی
خوش نازکانه میچمی ای شاخ نوبهار
کشفتگی مبادت از آشوب باد دی
بر مهر چرخ و شیوه او اعتماد نیست
ای وای بر کسی که شد ایمن ز مکر وی
فردا شراب کوثر و حور از برای ماست
و امروز نیز ساقی مه روی و جام می
باد صبا ز عهد صبی یاد میدهد
جان دارویی که غم ببرد درده ای صبی
حشمت مبین و سلطنت گل که بسپرد
فراش باد هر ورقش را به زیر پی
درده به یاد حاتم طی جام یک منی
تا نامه سیاه بخیلان کنیم طی
زان می که داد حسن و لطافت به ارغوان
بیرون فکند لطف مزاج از رخش به خوی
مسند به باغ بر که به خدمت چو بندگان
استاده است سرو و کمر بسته است نی
حافظ حدیث سحرفریب خوشت رسید
تا حد مصر و چین و به اطراف روم و ری
تعبیر فال حافظ :
با پرداختن به اوهام و خیالات، خود را مشغول کردهاید. هوشیار باشید، اتفاقاتی در راه هستند و باید با آنها مقابله کنید. به خرافات اعتماد نکنید و به عقل خود تکیه کنید. در این صورت، فردای شما روشن و رسیدن به مقصود نزدیک خواهد بود. با سحر و فریب به مقام و پول نخواهید رسید، بلکه با بندگی خدا به هر آنچه طلب کنید، دست خواهید یافت.
متولدین تیر
غزل شماره: ۳۴
رواق منظر چشم من آشیانه توست
کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست
به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل
لطیفههای عجب زیر دام و دانه توست
دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد
که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست
علاج ضعف دل ما به لب حوالت کن
که این مفرح یاقوت در خزانه توست
به تن مقصرم از دولت ملازمتت
ولی خلاصه جان خاک آستانه توست
من آن نیم که دهم نقد دل به هر شوخی
در خزانه به مهر تو و نشانه توست
تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار
که توسنی چو فلک رام تازیانه توست
چه جای من که بلغزد سپهر شعبده باز
از این حیل که در انبانه بهانه توست
سرود مجلست اکنون فلک به رقص آرد
که شعر حافظ شیرین سخن ترانه توست
تعبیر فال حافظ :
شما مقبول درگاه خداوند هستید و رحمت او شامل حالتان میشود. دولت و عزت نصیب شما شده و به لطف خداوند به ثروت میرسید. کاری که قصد انجام آن را دارید، بسیار سودمند است، اما مواظب باشید خدا را فراموش نکنید، زیرا هرچه دارید از اوست. همه در مقابل شما هیچاند، پس از قدرت خود بهصورت تازیانه استفاده نکنید.
متولدین مرداد
غزل شماره: ۴۸۹
ای در رخ تو پیدا انوار پادشاهی
در فکرت تو پنهان صد حکمت الهی
کلک تو بارک الله بر ملک و دین گشاده
صد چشمه آب حیوان از قطره سیاهی
بر اهرمن نتابد انوار اسم اعظم
ملک آن توست و خاتم فرمای هر چه خواهی
در حکمت سلیمان هر کس که شک نماید
بر عقل و دانش او خندند مرغ و ماهی
باز ار چه گاه گاهی بر سر نهد کلاهی
مرغان قاف دانند آیین پادشاهی
تیغی که آسمانش از فیض خود دهد آب
تنها جهان بگیرد بی منت سپاهی
کلک تو خوش نویسد در شان یار و اغیار
تعویذ جان فزایی افسون عمر کاهی
ای عنصر تو مخلوق از کیمیای عزت
و ای دولت تو ایمن از وصمت تباهی
ساقی بیار آبی از چشمه خرابات
تا خرقهها بشوییم از عجب خانقاهی
عمریست پادشاها کز می تهیست جامم
اینک ز بنده دعوی و از محتسب گواهی
گر پرتوی ز تیغت بر کان و معدن افتد
یاقوت سرخ رو را بخشند رنگ کاهی
دانم دلت ببخشد بر عجز شب نشینان
گر حال بنده پرسی از باد صبحگاهی
جایی که برق عصیان بر آدم صفی زد
ما را چگونه زیبد دعوی بیگناهی
حافظ چو پادشاهت گه گاه میبرد نام
رنجش ز بخت منما بازآ به عذرخواهی
تعبیر فال حافظ :
بخت، اقبال و سعادت همراه شماست. به زودی به کام و آرزوی خود میرسید. در هنگام توانایی و سعادت به نیازمندان خدمت کنید تا به این وسیله از نعمتهای خداوند سپاسگزار باشید. غرور و خودپسندی را از خود دور کنید.
متولدین شهریور
غزل شماره: ۱۵
ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت
و ای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت
خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز
کاغوش که شد منزل آسایش و خوابت
درویش نمیپرسی و ترسم که نباشد
اندیشه آمرزش و پروای ثوابت
راه دل عشاق زد آن چشم خماری
پیداست از این شیوه که مست است شرابت
تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت
تا باز چه اندیشه کند رای صوابت
هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی
پیداست نگارا که بلند است جنابت
دور است سر آب از این بادیه هش دار
تا غول بیابان نفریبد به سرابت
تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل
باری به غلط صرف شد ایام شبابت
ای قصر دل افروز که منزلگه انسی
یا رب مکناد آفت ایام خرابت
حافظ نه غلامیست که از خواجه گریزد
صلحی کن و بازآ که خرابم ز عتابت
تعبیر فال حافظ :
از درِ آشتی درآیید، وگرنه ایام جوانی شما خراب میشود. کاری نکنید که در زمان پیری افسوس جوانی را بخورید. در همه حال به خدا پناه ببرید. مواظب باشید در راهی که قدم گذاشتهاید به خطا نروید. به هشدار پیران گوش کنید. فریب ظواهر را نخورید و فقط بندهٔ خداوند باشید.
متولدین مهر
غزل شماره: ۱۲۱
هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد
سعادت همدم او گشت و دولت همنشین دارد
حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
دهان تنگ شیرینش مگر ملک سلیمان است
که نقش خاتم لعلش جهان زیر نگین دارد
لب لعل و خط مشکین چو آنش هست و اینش هست
بنازم دلبر خود را که حسنش آن و این دارد
به خواری منگر ای منعم ضعیفان و نحیفان را
که صدر مجلس عشرت گدای رهنشین دارد
چو بر روی زمین باشی توانایی غنیمت دان
که دوران ناتوانیها بسی زیر زمین دارد
بلاگردان جان و تن دعای مستمندان است
که بیند خیر از آن خرمن که ننگ از خوشه چین دارد
صبا از عشق من رمزی بگو با آن شه خوبان
که صد جمشید و کیخسرو غلام کمترین دارد
و گر گوید نمیخواهم چو حافظ عاشق مفلس
بگوییدش که سلطانی گدایی همنشین دارد
تفسیر فال حافظ :
آفرین بر شما که تصمیم عاقلانهای گرفتهاید. سعادت و دولت یکجا نصیبتان میشود. در کاری که انجام میدهید، ذلت و خواری وجود ندارد. به وصال یاری میرسید که از هر سو حسن دارد. تواناییهای خود را نشان دهید و مانند همیشه به مستمندان کمک کنید.
متولدین آبان
غزل شماره: ۲۵۴
دیگر ز شاخ سرو سهی بلبل صبور
گلبانگ زد که چشم بد از روی گل به دور
ای گلبشکر آن که تویی پادشاه حسن
با بلبلان بیدل شیدا مکن غرور
از دست غیبت تو شکایت نمیکنم
تا نیست غیبتی نبود لذت حضور
گر دیگران به عیش و طرب خرمند و شاد
ما را غم نگار بود مایه سرور
زاهد اگر به حور و قصور است امیدوار
ما را شرابخانه قصور است و یار حور
می خور به بانگ چنگ و مخور غصه ور کسی
گوید تو را که باده مخور گو هوالغفور
حافظ شکایت از غم هجران چه میکنی
در هجر وصل باشد و در ظلمت است نور
تفسیر فال حافظ :
خوشحال باشید و غصه و غم را کنار بگذارید. تا دوری نکشید، به وصال نمیرسید و تا رنج نبینید، به خوشی هم دست نخواهید یافت، پس دست از عبادت نکشید. امیدوار باشید که از صبر شما، گل حاجت روییده است. شکایت نکنید که در عین ظلمت، نور بر شما میتابد.
متولدین آذر
غزل شماره: ۴۹۲
سلامی چو بوی خوش آشنایی
بدان مردم دیده روشنایی
درودی چو نور دل پارسایان
بدان شمع خلوتگه پارسایی
نمیبینم از همدمان هیچ بر جای
دلم خون شد از غصه ساقی کجایی
ز کوی مغان رخ مگردان که آن جا
فروشند مفتاح مشکل گشایی
عروس جهان گر چه در حد حسن است
ز حد میبرد شیوه بیوفایی
دل خسته من گرش همتی هست
نخواهد ز سنگین دلان مومیایی
می صوفی افکن کجا میفروشند
که در تابم از دست زهد ریایی
رفیقان چنان عهد صحبت شکستند
که گویی نبودهست خود آشنایی
مرا گر تو بگذاری ای نفس طامع
بسی پادشایی کنم در گدایی
بیاموزمت کیمیای سعادت
ز همصحبت بد جدایی جدایی
مکن حافظ از جور دوران شکایت
چه دانی تو ای بنده کار خدایی
تفسیر فال حافظ :
با کسانی دوستی و رفاقت کنید که حق دوستی را بهجا آورند، پارسا باشند و زخم دلتان را مرهمی گذارند، نه اینکه عهد بشکنند و حق آشنایی را فراموش کنند. همتی کنید تا دلتان باز هم مانند موم نرم شود. از همنشینی با یار بد پرهیز کنید تا سعادتمند شوید. شکایت نکنید، همه این مسائل کار خدا بوده تا به خودتان بیایید.
متولدین دی
غزل شماره: ۳۸۵
یا رب آن آهوی مشکین به ختن بازرسان
وان سهی سرو خرامان به چمن بازرسان
دل آزرده ما را به نسیمی بنواز
یعنی آن جان ز تن رفته به تن بازرسان
ماه و خورشید به منزل چو به امر تو رسند
یار مه روی مرا نیز به من بازرسان
دیدهها در طلب لعل یمانی خون شد
یا رب آن کوکب رخشان به یمن بازرسان
برو ای طایر میمون همایون آثار
پیش عنقا سخن زاغ و زغن بازرسان
سخن این است که ما بی تو نخواهیم حیات
بشنو ای پیک خبرگیر و سخن بازرسان
آن که بودی وطنش دیده حافظ یا رب
به مرادش ز غریبی به وطن بازرسان
تفسیر فال حافظ :
چشمبهراه کسی هستید که برایتان بسیار مهم است. مدتهاست از او خبری ندارید و برای پیدا کردنش بسیار جستجو کردهاید، اما هنوز نتیجهای نگرفتهاید. بااینحال، همیشه به خدا توکل کرده و یار خود را از او طلب نمودهاید. آسودهخاطر باشید، دیدار یار حتمی است.
متولدین بهمن
غزل شماره: ۱۹۸
گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند
گفتا به چشم هر چه تو گویی چنان کنند
گفتم خراج مصر طلب میکند لبت
گفتا در این معامله کمتر زیان کنند
گفتم به نقطه دهنت خود که برد راه
گفت این حکایتیست که با نکته دان کنند
گفتم صنم پرست مشو با صمد نشین
گفتا به کوی عشق هم این و هم آن کنند
گفتم هوای میکده غم میبرد ز دل
گفتا خوش آن کسان که دلی شادمان کنند
گفتم شراب و خرقه نه آیین مذهب است
گفت این عمل به مذهب پیر مغان کنند
گفتم ز لعل نوش لبان پیر را چه سود
گفتا به بوسه شکرینش جوان کنند
گفتم که خواجه کی به سر حجله میرود
گفت آن زمان که مشتری و مه قران کنند
گفتم دعای دولت او ورد حافظ است
گفت این دعا ملایک هفت آسمان کنند
تفسیر فال حافظ :
ارادهای بسیار قوی و راسخ دارید که هرچه بخواهید به دست میآورید. پس یا علی بگویید تا دنیا را تسخیر کنید. دلها را شاد کنید. با خدا باشید و قرآن بخوانید تا غمها از دلتان پاک شود و راه دین را پیدا کنید تا با سرعت هرچه تمامتر به قلهی موفقیت صعود نمایید که در هفت آسمان همه شما را دعا کنند.
متولدین اسفند
غزل شماره: ۱۳۰
سحر بلبل حکایت با صبا کرد
که عشق روی گل با ما چهها کرد
از آن رنگ رخم خون در دل افتاد
و از آن گلشن به خارم مبتلا کرد
غلام همت آن نازنینم
که کار خیر بی روی و ریا کرد
من از بیگانگان دیگر ننالم
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد
گر از سلطان طمع کردم خطا بود
ور از دلبر وفا جستم جفا کرد
خوشش باد آن نسیم صبحگاهی
که درد شب نشینان را دوا کرد
نقاب گل کشید و زلف سنبل
گره بند قبای غنچه وا کرد
به هر سو بلبل عاشق در افغان
تنعم از میان باد صبا کرد
بشارت بر به کوی می فروشان
که حافظ توبه از زهد ریا کرد
وفا از خواجگان شهر با من
کمال دولت و دین بوالوفا کرد
تفسیر فال حافظ :
خودکرده را تدبیر نیست. همت کنید و از دوست کمک بخواهید. ریا و حیله را کنار بگذارید و راه راست را پیش بگیرید. آنگاه میبینید که چگونه خداوند به راحتی بلایا را برطرف میکند. شما هم به خودتان بیایید و با خدا عهد و پیمان ببندید تا به فرّ دولت برسید.